قدس آنلاین / رقیه توسلی : شالیکاران شمالی، بسم الله شان را گفته اند. فروردین ماه است و صدای تراکتور و تیلر از زمین های روستا می آید. صدای پای بهارانی که می خواهد در مازندران، دوباره عطر شالیزار بریزد.

مِوارکا خَزونه هاکاردِنی...

فروردین ماه است و زارعان، کیسه های شالی که پارسال به قصد نشا گذاشته اند پشت بام هایشان را، سر باز کرده اند. امیدشان باز به رزّاق بی منت است که با آن سبزسبز کند زمین های بی محصول شان را.

چکمه ها اینجا از انبار برداشته می شود و کشاورز مشت مشت شالی در سطل می ریزد و به دل زمین آماده کرده اش می رود و بذر پاشی اش را آغاز می کند. تا شکرگویان پابه پای سایه و آفتاب بهاری، تکه ای از شالیزارش را مهیای خزانه کند.

هوا سرد و پُر از خنکای باد است که می روند نی بچینند برای ستون خزانه شان. انگار کمی از زمستان هنوز مانده است در باغ های پُراز آب و گِل روستا. در گِلزاری که هنوز بی شباهت است به شالیزار.

جایی که کشاورزان حالا حالاها باید بروند و بیایند و شالی های خیس خورده بپاشند روی زمین شخم خورده شان. نِی بکارند و پلاستیک بکشند و صبورانه درردیف های برپاکرده ، سبز شدن نشاهایشان را به انتظار بنشینند.

تا صدای قورباغه ها و جیرجیرک ها دربیاید از دلِ آب و گِل و دانه ای که آرام آرام می خواهند رخسار شمال را زمردین کنند. از سرزمین خوشه های طلایی و سر به زیر برنج.

شالیکاران پدری شان را در حق بذرها ادا کرده اند؛ تا دیگر خالق چه بخواهد و امسال چه تقدیر در کیسه رزق کشاورزش مصلحت بداند...

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.