قدس آنلاین/ طیبه مروت: روزهایی که نهضت امام خمینی(ره) راه رشد و تبدیل شدن به یک انقلاب عظیم مردمی با پشتوانه مذهبی را در پیش گرفته بود، آمریکا هرگز فکر نمی‌کرد معادلات سیاسی کدخدا در خاورمیانه با چالشی جدی مواجه شود.

گریه کدخدا در  «کاخ سفید»

 ایالات متحده آمریکا چه در زمان مبارزات امام خمینی(ره) و مردم با رژیم پهلوی و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از دشمنان خط مقدم مبارزه با پایدارترین انقلاب عصر بود و پرچمداری ایجاد خلل در نظام برخاسته از انقلاب ایران در صدر برنامه‌های خود داشت.

 گام اول استکبارستیزی در جمهوری اسلامی
 مقابله ایران و آمریکا در روزهای پس از پیروزی انقلاب از مجادلات و بحث‌های کلامی در فضای عمومی و رسانه‌ای رنگ‌وبوی عملی هم به خود گرفت.
اولین گام حذف فیزیکی سیاستمداران آمریکا از ایران را دانشجویان انقلابی برداشتند. دانشجویان پیرو خط امام(ره) دریک حرکت انقلابی سفارت آمریکا در تهران را در آبان58 به تسخیر خود درآوردند و 66ساکن آن را گروگان گرفتند.
تسخیر لانه جاسوسی آمریکا که در آن روزها بحرانی‌ترین دوران حیات سیاسی کارتر را رقم‏ زده بود، با پذیرش قرارداد الجزایر از سوی دولت‌های ایران و ایالات متحده آمریکا پایان یافت.

 شکست پنجه عقاب
اما این تمام ماجرا نبود. یکی از اتفاق‌هایی که در فاصله 13 آبان 58 تا 30 دی 59(زمان پذیرش قطعنامه الجزایر) رخ داد، ماجرای حمله نظامی آمریکا در اردیبهشت 59 به صحرای طبس بود که به بهانه آزادکردن گروگان‌های آمریکایی رخ داد.
کارتر که روزهای بحرانی دوران پرمخاطره ریاست جمهوری خود را سپری می‌کرد، برای جلوگیری از یک اتفاق دیگر مانند آنچه برای پهلوی دوم، متحد بزرگش در خاورمیانه رخ داده بود، دستور داد تا دیپلمات‌های دربند کشورش را نظامیان آمریکایی از بند ایرانی‌ها آزاد کنند. او دستور حمله نظامی به ایران را در فروردین59 صادر و عملیات در غروب 4اردیبهشت انجام شد.
عملیات «پنجه عقاب» توسط نیروهای ویژه «دلتا» در منطقه کویری طبس درحالی رخ داد که نیروهای آمریکایی برای آمادگی لازم 150روز در منطقه «آریزونا» دوره دیده و تمرینات نظامی را انجام داده بودند.
6 فروند هواپیمای Ch53 و  C130 و 6 هلی کوپتر، عملیات را آغاز کردند. نظامیان آمریکایی خود را به طبس رسانده و در تاریکی شب در منطقه‌ای دور افتاده فرود می‌آیند. در حین سوختگیری یکی از بالگردها دچار نقص فنی شد که با دو فروند هلی‌کوپتر دیگری که پیش از عملیات به دلیل نقص فنی به ناو بازگشته بودند، آمریکایی‌ها 3هلی‌کوپتر خود را برای عملیات از دست می‌دهند. به همین دلیل کارتر دستور بازگشت نیروها را می‌دهد، ولی هنگام برخاستن هواپیماها و بالگردها توفان‌شن آغاز شده و یک هواپیمای سی۱۳۰ و یک بالگرد سی‌اچ-۵۳ به هم خورده و هر دو آتش می‌گیرند که در این حادثه ۸ نفر از نیروهای آمریکایی در آتش سوخته و باقی‌مانده نیروها خود را به ناو نیمیتز می‌رسانند و بدین‌ترتیب عملیات بطور کامل شکست می‌خورد.
طراحی عملیات به گونه‌ای بود که قرار بود کماندوهای آمریکایی پس از طبس راه تهران را در پیش گرفته و با همکاری دوستان داخلی و خائنان وطنی برای نجات گروگان‌ها به سفارت حمله کنند.
 اما ورود ناگهانی اتوبوس حامل مسافران ایرانی و یک تریلی سوخت‌رسان همه برنامه‌های آنان را به هم ریخت. مهمانان ناخوانده «پنجه عقاب» مخفیانه ماندن عملیات آمریکایی را منتفی می‌کرد، اما آتش سوزی بالگردها و واقعه‌ای که منجر به شکست عملیات شد، ناامیدی آمریکایی‌ها را بیشتر کرد، زیرا آنها حتی فرصت نکردند اجساد هم‌رزمانشان را با خود ببرند و مجبور شدند سوار بر یکی از هواپیمایc130 فرار کنند و همه مدارک و اطلاعات و تجهیزات طبقه‌بندی شده را در بالگردهای در شن مانده، رها کنند.

 تنها شهید عملیات صحرای طبس
چریکی‌ترین عملیات آمریکایی‌ها در طبس گرچه به شکست مفتضحانه آنان ختم شد، اما برای ایرانی‌ها که پس از عملیات از ماجرا مطلع شدند تنها یک شهید داشت. محمد منتظر قائم، فرمانده سپاه یزد تنها شهید حمله نظامی آمریکا به طبس بود.
پس از فرار آمريکايي‌ها از ايران، کاخ سفید اعلاميه‌‌اي به اين شرح منتشرکرد: «آمريکا در عملياتي در صحراي طبس جهت آزادي جان گروگان‌هاي اسير در ايران با شکست روبه‌رو شد و اسناد سري و مهمي در هلي‌كوپترها به جاي مانده است».
 پس از اينكه مدت زمان کوتاهي از پخش اين اعلاميه از جانب کاخ سفيد سپري شد، به دستور مستقيم بني‌صدر، که در آن زمان سمت فرماندهي کل قوا را داشت هلي‌كوپترهاي به جا مانده از عمليات آمريکايي‌ها بمباران شد و اسناد سري و مهم باقي مانده در آتش سوختند و محمد منتظر قائم که در منطقه از هلي‌كوپترها محافظت مي‌کرد، به شهادت رسيد.  

 اعلام شکست ابرهه در پیام امام(ره)
امام خمینی(ره) پس از تهاجم نظامی آمریکا در طبس پیامی صادر کردند. دربخشی از پیام امام(ره) آمده است:   «اینجانب که کراراً گفته‌ام کارتر برای وصول به ریاست جمهوری حاضر است به هر جنایتی دست بزند و دنیا را به آتش بکشد، شواهد آن یکی پس از دیگری ظاهر شده و می‌شود و اشتباه کارتر در آن است که گمان می‌کند با دست زدن به این مانورهای احمقانه می‌تواند ملت ایران را که برای آزادی و استقلال خویش و برای اسلام عزیز از هیچ فداکاری رویگردان نیست از راه خودش که راه خدا و انسانیت است منصرف کند... این مانور احمقانه به امر خدای قادر شکست خورد».
معجزه الهی، نکته‌ای بود که امام راحل در پیام خود به آن اشاره کرد، هرچند برخی کارشناسان سیاسی فرسودگی هلیکوپترهای آمریکایی را علت اصلی شکست پنجه عقاب می‌دانند، اما در همان روزها،
«هارولد براون» وزیر وقت دفاع آمریکا در پاسخ به پرسش خبرنگاری که از او پرسید چگونه این فاجعه بزرگ به وقوع پیوست، گفت: «آیت‌الله خمینی در بالکن محل سکونت خود حضور یافت و با هر حرکت دست او یک هواپیما به زمین افتاد!»
یکی از نکات ارزنده پیام امام خمینی(ره)، دستاویزهای خونین کارتر برای ادامه حیات سیاسی بود. نکته‌ای که خود جیمی کارتر پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری به آن اعتراف کرد: «سال‌های آخر ریاست جمهوری، من گروگان آیت‌الله خمینی بودم».
رهبر معظم انقلاب نیز در بیان واقعه طبس می‌فرمایند: اولین باری که دخالت نظامی در این مناطق انجام گرفت، سال۱۳۵۹ بود که نیروهای آمریکا به فرمان رئیس‌جمهور دموکرات، به قصد این‌که خود را به تهران برسانند، به طبس حمله نظامی کردند. البته از همان نیمه‌ راه، جسدهای سیاه‌شده و جزغاله شده‌شان برگشت! عجیب است! کشور عزیز و ملت بزرگ و منطقه ‌تاریخی ما، آزمایشگاه چه تجربه‌های بزرگی است.(28/8/69)
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تاریخ 12/2/1359 و در خطبه‌های نماز جمعه تهران، مسأله شکست ایالات متحده آمریکا در تجاوز به ایران در صحرای طبس را نمونه‌ای از تحقق سنت الهی «از بین رفتن امپراتوری‌های ظالم» دانستند و با تشریح نمونه‌های تاریخی دیگر از تحقق این سنت الهی، فرمودند: ملت ایران باطل را به دست حق و به بازوى نیرومند حق در هم خواهد کوبید.

 پیامدهای سیاسی شکست پنجه عقاب
شکست نظامی آمریکا تنها یک بازنده داشت، و آن‌هم کارتر بود که خود را برای انتخابات1980آماده می‌کرد. او در این انتخابات با شکست در برابر رونالد ریگان، پاسخ خود را از مردم کشورش دریافت کرد.
اما این تنها بازخورد واقعه طوفان شن نبود. برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر، احساس ناامیدی ملی را در آمریکا، از پیامدهای مهم شکست این کشور در طبس دانسته و می‌گوید: «ماجرای مفتضح ایران، یکی از سه عامل مهم شکست کارتر بود و این ماجرا، احساس ناامیدی ملی را برانگیخت». ویلیام سولیوان، سفیر سابق آمریکا در تهران نیز از این واقعه، با عنوان دوران تحقیر ملی آمریکا یاد می‌کند و می‌نویسد: «روش سست و بی‌قید حکومت کارتر و اقدامات نامعقول او، به گروگان‌گیری اعضای سفارت آمریکا انجامید و دوران تحقیر ملی که در تاریخ آمریکا نظیر آن دیده نشده است، آغاز شد».
یکی از خبرنگاران روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز نیز می‌نویسد: «داغ شکستی که آمریکایی‌ها در ایران خوردند، تا مدت‌ها آنها را رها نخواهد کرد؛ بویژه بدین دلیل که این شکست، ضربه دوباره‌ای به احساس آنهایی بود که شدیداً به فناوری معتقدند و به آن ایمان دارند. از کار افتادن سه بالگرد در میان بادهای شنی بیابان، ضربه بسیار سنگینی بوده است».
شکست اولین حمله نظامی آمریکا به ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حالی که هنوز از ارتش منظم و نیروی دفاعی قوی و نیز سلاح های پیشرفته برخوردار نبود، باعث سرخوردگی نظامیان و مردم آمریکا شد.

 کاخ سفید پس از شکست
زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا در خاطرات خود، اوضاع کاخ سفید پس از دریافت خبر شکست را این‌گونه تشریح می‌کند: «...مهم‌ترین کار، یعنی چگونگی اعلام این خبر به ملت آمریکا باقی مانده بود. کار‌تر در میان شگفتی همه از دوست قدیمی خود ونس که از ابتدا مخالف این عملیات بود (و در آن جمع فقط خود رئیس‌جمهوری، ماندیل و من می‌دانستیم که تصمیم به استعفا گرفته است) خواست که پیش‌نویس پیام او را به ملت آمریکا تهیه کند. کار‌تر سپس به جودی پاول گفت نسخه‌ای از نطق پرزیدنت کندی را پس از شکست حمله به خلیج خوک‌ها در کوبا بیاورد تا در تهیه پیام او پس از این شکست مورد استفاده قرار گیرد. آن شب تا ساعت سه و نیم بعد از نیمه شب در کاخ سفید بودم و وقتی که خسته و کوفته به خانه خود باز می‌گشتم از راننده‌ام حرفی شنیدم که در آن حال برایم تکان دهنده بود. او که خبرهای مربوط به عملیات نجات و شکست آن را شنیده بود گفت: «آقای جردن، خیلی از این کار رئیس‌جمهوری خوشم آمد. بالاخره او نشان داد که عرضه دست زدن به یک کار شجاعانه را دارد!» گفتم: «بلی. اگر این مأموریت با موفقیت انجام می‌شد او یک قهرمان ملی بود، ولی حالا که شکست خورده تیرهای تهمت از هر سو به طرف او‌‌ رها خواهد شد و دشمنان برچسب بی‌کفایتی و عدم پیش‌بینی و ناتوانی به او خواهند زد.»
کارتر در مورد لحظه دیدار با سرهنگ بکویت و گریه هر دو می‌گوید: «او با چشمان
اشک آلود شروع به صحبت کرد و گفت: آقای رئیس جمهور، من می‌خواهم از طرف خود و اعضای گروه دلتا به مناسبت عدم موفقیت در انجام این مأموریت از شما و ملت آمریکا عذرخواهی کنم. من با شنیدن این حرف به گریه افتادم».
 چارلی بکویت، فرمانده عملیات نافرجام طبس، در کتاب خود به نام «نیروی دلتا» در مورد احساسش هنگام بازگشت از طبس
می نویسد: «در تمام طول راه بازگشت (از طبس) احساس پوچی و پژمردگی می‌کردم. یأس بر وجودم سایه افکنده بود. گریه‌ام گرفت. احساس می‌کردم که دیگر آبرویی برایم باقی نمانده بود».

«منابع»
1.صحیفه نور، ج12، ص 57.
2.Khamenei.ir
3.هامیلتون جوردن، بحران، ص 250 تا 256
4.چارلی بکویت، نیروی دلتا

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.