۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۲
کد خبر: 374847

قدس آنلاین / رقیه توسلی : چندسالی ست مشتری سبزی هایش هستم. همیشه هم از بسته های یک اندازه، تمیز، باکیفیت و خوشمزه اش استقبال کردم. معرّف خانم صدری به من، همکارم بود که دید نه اهل سبزی خریدنم و نه اهل ناله نکردن.

چندسالی ست مشتری سبزی هایش هستم

پس دست بکار شد و آدرس خانه و مغازه سبزی فروشی را گذاشت کف دستم و گفت: بجنب که فکر کنم خوشبختی درِ خانه ات را زده.

مهربانی کردم و اولین سبزی شکم پُر را گذاشتم کنار یک عدد ماهی قزل آلای فِری و بردم برای معرّفم.

او که از دیوانگی ام می خندید و لذت می برد، گفت: یعنی این کارت الان سپاسگزاری ازمن است؟ گفتم: نه عزیزم! چون بابت ظرافت سبزی ها در غذای مهمانی ام نمره قابل قبولی گرفتم باید این مرام تو را یک طوری که بیارزد جبران می کردم.

خندان خندان ماجرا تمام شد تا یک هفته پیش که رفته بودم برای خرید دوباره سبزی. از تعجب خشکم زد و سنگ شده بودند انگار پاهایم. نه قدمی به جلو، نه قدمی به عقب. دوستم بود که داشت با خانم صدری سبزی ها را از وانتی خالی می کردند.

آنقدر منتظر ماندم تا وانتی برود. بعد رفتم به قصد سلام و چه خبر است اینجا!! که همکارم با محبت جلو آمد برای بغل و روبوسی و تعارف... کمی که گذشت گفت: دلخور نباش. فقط دوست نداشتم این سالها معذّب باشی. می خواستم گلایه ات تمام شود از یخچال بی سبزی. فکر می کنم همین اتفاق برایت افتاد.

گفتم چرا به من نگفتی خانم صدری مادرته؟ لبخند زد و گفت: چون مصلحت نبود.

تلخ شدم و گفتم: یعنی چی؟ جوابش به شکل غریبی قانع ام کرد؛ چون مادرم همیشه می گوید: من مادر دوتا خانم مهندسم...

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.