ناپدری امیرکوچولو که برای تنبیه، پسرک را در لباسشویی قرار داده و مرگ تلخ وی را رقم زده است در برابر مجازات سنگینی قرار گرفت.

مادر بی رحم پسر ۴ ساله را با ماشین لباسشویی تنبیه کرد

به گزارش قدس آنلاین به نقل از جام نیـوز، شهریورماه سال 94 زن و مردی هراسان خود را به بیمارستانی در بیرجند رساندند تا امیر کوچولو را که با مرگ دست‌‌و پنجه نرم می‌کرد نجات دهند؛ اما 45 دقیقه نگذشته بود که پسرک از پای درآمد و همه دیدند که آن زن و مرد ناپدید شدند.
با این اتفاق مسئولان بلافاصله پلیس را در جریان مرگ پسرک 4 ساله قرار دادند و با مشکوک بودن این پرونده همزمان تیمی از مأموران اداره جرائم جنایی خود را به محل حادثه رساندند تا پرده از مرگ مرموز امیرکوچولو بردارند.
کارآگاهان در بررسی‌های ابتدایی، روی جسد کودک آثار ضرب‌و شتم و کبودی‌های متعدد دیدند که این نشان از تحت شکنجه قرارگرفتن امیر کوچولو داشت. باقوت گرفتن فرضیه قتل و تأیید وجود آثار شکنجه در بدن وی، جسد پسرک برای روشن شدن علت دقیق حادثه به پزشکی قانونی منتقل شد که کالبدشکافی نشان داد امیرکوچولو بخاطر خفگی جان باخته است.
همزمان با صورت گرفتن این اقدامات زن و مرد جوانی که پسرک را به بیمارستان رسانده بودند تحت شناسایی قرار گرفتند و سرانجام سمیه و اکبر 25 ساله که قصد فرار از شهرستان را داشتند با تلاش کارآگاهان دستگیر شدند.
مادر امیرکوچولو با همسر دومش وقتی متوجه مرگ امیر شدند از ترس پا به فرار گذاشتند و سرانجام در دام قانون گرفتار شدند.
این زوج جوان در بازجویی‌های پلیسی ابتدا خود را بی‌گناه جلوه دادند و گفتند که به همراه امیر برای تفریح به سد «چهکند» شهرستان بیرجند رفتند اما در چشم برهم‌زدنی امیر درحالی که کنار سد بازی می‌کرد به داخل آن افتاد و وقتی آنها به کمک وی شتافتند دیدند که کار از کار گذشته بود و پسرشان دیگر نفس نمی‌کشد.
از آنجایی که اظهارات این زوج و پس از آن، فرارشان از بیمارستان با هم تناقض داشت پلیس تحقیقات تکمیلی‌اش را در این رابطه ادامه داد. تا اینکه مشخص شد سمیه حدود 2 سال پیش از همسر سابقش که به مواد مخدر اعتیاد داشته جدا شده است و پس از آن به همراه پسرش با اکبر زندگی می‌کرد و در این دو سال نیز مهدی، هرازگاهی برای دیدن پسرش نزد آنها می رفت.
با به دست آمدن این اطلاعات پرونده برای رسیدگی بیشتر به دادگاه کیفری شماره یک خراسان جنوبی ارسال شد.
دربازجویی های اولیه اکبر 25 ساله که دانشجو و فوق‌لیسانس مکانیک است درباره چگونگی این جنایت گفت: من به تنهایی امیر را کتک نمی‌زدم و بلکه 90درصد صدمات روی بدن امیر از سوی پدرش صورت گرفته است.
وی بیان کرد: روز قبل از حادثه مواد مصرف کرده بودم و از نظر روحی و روانی وضعیت خوبی نداشتم. در همان زمان، امیر نیز بازی می‌کرد و با سروصدایش اعصابم را خرد کرده بود. خیلی عصبانی شدم و با کمک سمیه او را با طناب بستیم که ناگهان این اتفاق افتاد و امیر به علت خفگی جانش را از دست داد.
با اعترافات این مرد،زن و مرد، متهم شناخته شدند و سمیه، مادر امیرکوچولو  به علت کودک‌آزاری به مدت 5 ماه به زندان محکوم شد اما وی پس از مدتی با سند 50 میلیون تومانی آزاد و از سوی دادگاه تبرئه شد.
باگذشت مدت زمانی از بروز این قتل دردناک، پرونده برای رسیدگی و تجدیدنظر شامگاه چهارشنبه نخستین جلسه علنی متهمان به کودک‌آزاری و قتل در شهرستان بیرجند برگزار شد.
ابراهیم رمضانی، رئیس این دادگاه با تفهیم کردن اتهام کودک‌آزاری و قتل عمد از سمیه و اکبر خواست تا در این‌باره توضیح دهند.
اکبر در این جلسه با رد اظهارات اولیه‌اش گفت: من در بازجویی های اولیه قتل امیر را قبول کردم چرا که نمی‌خواستم سمیه به زندان بیفتد و می‌دانستم اگر چنین اتفاقی رخ دهد همسر سابقش رضایت نمی‌دهد و او در زندان می‌ماند اما او بعد از گذراندن دوره محکومیتش  از کودک‌آزاری تبرئه شد و من هنوز نمی‌دانم چرا پزشکی قانونی علت مرگ امیر را خفگی اعلام کرده چرا که من اصلاً با طناب امیر را خفه نکردم و هر چه گفتم دروغ بوده است و امیر بخاطر کمبود اکسیژن جانش را از دست داد.
اکبر در این جلسه پرده از حقیقت تلخی برداشت و با اظهارات جدیدی گفت: در روز حادثه از دست امیر عصبانی شدم به همین خاطر او را داخل ماشین لباسشویی گذاشتم و در جاپودری را باز کردم تا بتواند نفس بکشد. من می‌خواستم فقط تنبیه شود اما در همان لحظه املاکی با من تماس گرفت و گفت خانه‌مان را پیدا کرده و به همین دلیل به همراه سمیه از خانه خارج شدیم اصلاً حواسمان به امیر نبود. بعد از یک ساعت که به خانه رسیدیم متوجه شدیم امیر که در لباسشویی بود خیس عرق شده و نفس نمی‌کشد. خیلی ترسیدم، سریعاً امیر را بیرون آوردم. قلبش می‌زد اما نمی‌توانست نفس بکشد. هر چه تلاش کردم تا با نفس مصنوعی نجاتش دهم بی‌فایده بود و تنها کاری که توانستم در آن لحظه انجام دهم با مادرش او را به بیمارستان رساندیم ولی بعد از 45 دقیقه فهمیدیم امیر از بین ما رفته است. به دلیل ترس و شوکه شدن صحنه را ترک کردیم ولی دستگیر شدیم.
این مرد خشن ادامه داد: درست است امیر به علت خفگی جان باخته است اما نوع آن مهم است. او ابتدا سکته مغزی کرده و سپس با ایست قلبی جانش را از دست داده است. در همه بازجویی‌ها سمیه گفته اصلاً در خانه نبوده است اما خودش بهتر از من از ماجرا باخبر است. من امیر را آزار دادم اما قاتل نیستم و قصد کشتن او را نداشتم و بیشتر آثار ضرب و جرح بر اثر سوختگی و افتادگی بوده است. با اظهارات اکبر، قاضی رمضانی از سمیه خواست به دفاع از خود بپردازد.
این مادر 25ساله اظهار کرد: من در بازجویی اولیه از ترس گفتم کودک را کتک زدم اما یک مادر چطور دلش می‌آید جگرگوشه‌اش را شکنجه کند. با سختی او را بزرگ کرده بودم و در بازجویی‌ اولیه به دلیل ترس از اکبر دروغ گفتم وگرنه من هرگز امیرم را کتک نمی زدم.
با اظهارات این زن، قاضی 3 بار از وی خواست تا درخواستش را برای حکم اکبر اعلام کند ولی او هر بار سکوت کرد و از دادگاه درخواست فرصت کرد. اما قاضی پرونده درخواست را رد کرد و از مهدی پدر امیر کوچولو خواست تا به جایگاه برود.
مهدی، در این باره گفت من حدود 2 سال است که از سمیه جدا شدم و از هیچ چیزی اطلاعی ندارم و با آنها زندگی نمی‌کردم. فقط هرازگاهی پسرم را می‌دیدم و نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده است.
قاضی رمضانی از اکبر خواست برای آخرین دفاع به جایگاه بیاید. وی بیان کرد: سمیه در همه کودک‌آزاری‌ها با من بوده اما نمی‌دانم چرا سکوت می‌کند و این موضوع را انکار می‌کند. من گناهکارم ولی قاتل نیستم. من با طناب امیر را نکشتم بلکه او با نرسیدن اکسیژن در لباسشویی خفه شده است.
بنابراین گزارش، با اظهارات ضدونقیض در این پرونده قاضی ابراهیم رمضانی رسیدگی به این پرونده را به صورت تخصصی در دستور کارش قرار داد تا بزودی رأی را برای طرفین صادر کند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.