قدس آنلاین/ طیبه مروت: ثبات اقتصادی و تحقق اقتصاد مقاومتی یکی از آرمانهایی است که رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر بارها بر اجرایی شدن آن تأکید کرده اند. علت این تأکید و به عبارتی اصرار رهبری بر این اقتصاد کارآمد و تولید را می توان در سختی های سالهای گذشته که ثمره تحریم های غرب علیه ایران است، جست.

تصمیم های اقتصادی با «مترسیاسی» اندازه گیری می شود

گرچه اراده ملی بر این استوار بود که تهدید تحریم به فرصت تولید تبدیل شود اما جای سؤال است که سیاست زدگی در این میدان چه نقشی را بازی کرد؟ آیا مافیای قدرت بازگردانان این مجال بودند؟ دکتر یحیی آل اسحاق به پرسشهای قدس پاسخ گفته است.

 توسعه تولید داخلی مستلزم استقلال اقتصادی و به تبعِ آن استقلال سیاسی است. دولتمردان برای دستیابی به این مهم چه وظایفی دارند؟
اقتصاد در حوزه های مختلف تأثیرگذار است. اگر بخواهیم کشور سامان بگیرد باید همه فاکتورهای تأثیرگذار در حوزه اقتصاد اعم از مسایل سیاسی، دیدگاه های مقام معظم رهبری، اعتقادات، قانون، احزاب، ذی نفعان و فرهنگ را در نظر بگیریم.
سیاست‏های خارجی کشور در وضعیت اقتصادی تأثیرگذار است، کما اینکه سیاست داخلی هم به رشد و توسعه اقتصاد، وضعیت معیشت مردم، بیکاری، روابط حاکم بر اقتصاد، امنیت و تلاطم اقتصادی بستگی دارد. تأثیر اقتصاد بر همه این فاکتورهایی که گفته شد، متقابل است بنابراین نمی توان گفت که اقتصاد امری انتزاعی و تک بعدی است زیرا هم تحت تأثیر است و هم تأثیرگذار.
اگر می‏خواهیم به ثبات سیاسی برسیم باید در اقتصاد پیشرفت کنیم زیرا اگر وضع اقتصادی نابهنجار باشد کشور چه از خارج و چه از داخل آسیب پذیر خواهد شد. امروزه یکی از محورهای جنگ، جنگ اقتصادی است.
در بخش رابطه مسایل سیاسی و اقتصادی از این جهت که موضوعات اقتصاد از جمله بهره وری، سود و توسعه با حوزه سیاسی که اولویتهایش عبارتند از رأی مردم، مجلس و دولت و قدرت، باهم اختلاف دارند، و وقتی بخواهیم با متر قدرت سیاسی، اقتصاد را که جنسش از بهره وری و سود است اندازه گیری کنیم به مشکل بر می خوریم.  
اگر بخواهیم در سیاست ثبات داشته باشیم باید اقتصاد توانمند و مقاوم داشته باشیم. اقتصاد توان مقابله با تهدیدهای اقتصادی خارجی را داشته باشد و از این زاویه اقتصاد آسیب نبیند. و از طرفی هم اقتصاد باید به‏گونه‏ای باشد که باعث رشد و توسعه شود و اگر رشد اقتصادی ما 2 درصد بوده در چشم انداز به 8 درصد برسد.  همیشه باید در نظر بگیریم که سرانه درآمدی ما از منطقه بالاتر باشد برای رسیدن به این آرمان ها نیازمند تحقق اقتصاد مقاومتی هستیم و در برابر تهدیدها مقاومت کند و پشتوانه پیشرفت باشد. دستیابی به چنین اقتصادی با محوریت تولید محقق می‏شود. به عبارت دیگر آن چیزی که موجب مقاوم سازی اقتصاد و رشد و توسعه و معیشت و رفاه می شود، چگونگی تولید است. یعنی ما هرچه بتوانیم کالای با بهره‏وری بالا و قیمت پایین و خدمات بیشتر به مردم عرضه کنیم و علاوه بر تأمین نیازهای داخلی به صادرات هم بیندیشم به هدف نزدیک شده ایم برای تحقق این آرمان باید مدل تولید ما «صادرات محور» باشد تا بتواند با کالاهای بیرونی رقابت کند تا هم صادرات ما رونق بگیرد و هم جلوی قاچاق کالا گرفته شود بنابراین وضعیت تولید نقش عمده ای در اقتصاد دارد و اقتصاد هم در همه حوزه ها از جمله سیاست نقش آفرین است. سوال این است که چگونه باید تولید را تقویت کنیم؟ آیا آورده و سرمایه تولید را داریم؟ و در مقایسه با رقیبان در چه جایگاهی قرار داریم؟
واقعیت این است که ما از نظر سرمایه مشکلی نداریم و حتی نسبت به رقبا در جایگاه بالاتری قرار داریم. بنابر آنچه سازمان‏های جهانی اعلام کرده اند ایران از نظر نیروی انسانی کارآفرین و مولد فناوری در منطقه اول و در جهان نیز جزو
برترین‏هاست. علاوه بر 60 درصد نیروی آماده بکار از نظر استعداد نیز در رده متوسط به بالا قرار داریم. همچنین از نظر منابع طبیعی مانند نفت، گاز و معادن در رتبه اول یا دوم دنیا قرار داریم. به علاوه از نظر تنوع و کمیت معادن جزو ده کشور برتر دنیا هستیم. از نظر موقعیت جغرافیایی و ژئوپلتیکی، نیز با 15 کشور همسایه هستیم و از نظر جغرافیایی بالانس منطقه محسوب می شویم. از نظر ژئواستراتژیکی، ژئواکونومیکی در منطقه اول هستیم. از نظر ظرفیت تاریخی هم از گذشته درخشانی برخورداریم که این مسأله هم آورده مهمی در اقتصاد است. ما کشور تازه به دوان
رسیده‏ای نیستیم.  
از نظر سرمایه‏گذاری‏های انجام شده پس از انقلاب، قسمت زیادی از منابع را صرف سرمایه گذاری کردیم که در کارخانه‏ها و
زیر ساختهای صنعتی و خدماتی تبلور یافته است. این‏ها مجموعه فاکتورهای مثبت اقتصاد ایران است.

 با این اوصاف سیاست های اقتصادی باعث مشکلات عدیده اقتصادی شده است.
بله.  مسأله مهم «نسخه اقتصادی» است. یکی از مشکلات ما در 30 سال گذشته تدابیر اقتصادی بوده است. یعنی مدل و الگویی که بتوانیم اقتصاد را مدیریت کنیم، در نوسانات سینوسی بوده و دائما الگو و استراتژی  براساس جریان‏های سیاسی که حاکم
شده‏اند تغییر یافته است.  دولتها در حوزه اجرا دائم مدل های مختلف اقتصاد جنگی، بانک جهانی مدیریت شده، بازار و در حال  حاضر اقتصاد از مدل اعتدال را اجرا کرده اند.
ما در این سالهایی که گذشت خط و مشی واحدی نداشته ایم و مشکلی که در عرصه تولید داریم وجود ملغمه همه مدل های اقتصادی از زمان جنگ تا الان است که از قبل بوده و مدام تغییر کرده است. این یکی از مشکلات و آفتهای عرصه های اقتصادی است. از همین رو فضای کسب و کار کشور با آسیب مواجه شده و ما در بین 180  کشور رتبه صد و سی‏ام را داریم. بنابراین وضعیت تولید که مورد سؤال است چنین وضعیتی دارد. اما در عین حال وضعیت اقتصادی ما خوب نیست و نمره خوبی را نمی توان به اقتصاد داد.

 شما سیاست خارجی را یکی از عوامل تأثیرگذار بر اقتصاد عنوان کردید. در سالهای گذشته نیز مسأله تحریم ها بر اقتصاد ایران تأثیر منفی داشت اما پس از توافق هسته ای و ادعای رفع تحریم‏ها همچنان تحریم ها برسر اقتصاد ایران سایه افکنده، برای پیشگیری از سیاست زدگی در عرصه اقتصاد و تبدیل تهدیدِتحریم به فرصت چه باید کرد؟
این سوال چند منظوره است! یکی چالشهای ما در عرصه اقتصاد بازیگران خارجی در این عرصه است. که این بازیگران شامل آمریکا، اتحادیه اروپا، چین، روسیه، کشورهای حاشیه خلیج فارس و ... است که در سیاست های خود گاه در  برخی موارد باهم هماهنگ و گاه مغایر بوده اند. مجموعه سیاستهای این بازیگران عرصه را برای ما تنگ کرد و اجازه نداد تا ما در عرصه بین المللی اقتصادی استفاده لازم و کافی را ببریم.
اروپا و آمریکا با ما وارد  جنگ اقتصادی شدند و تحریم های اقتصادی سنگینی را علیه ما اعمال کردند و به علاوه«ایران هراسی» را علیه ایران ایجاد کردند که باعث شد کشورهایی هم که با ایران مشکلی نداشتند منافع خود را در خطر دیدند.  این عوامل باعث شد زندگی در کشور ما 30 درصد گرانتر شود.  هدف آنها از اعمال این تحریم‏ها بهم زدن کیان کشور بود، اما به دلیل رهبری های هوشمندانه مقام معظم رهبری و مقاومت مردم موفق نشدند به اهداف خود برسند. البته در سالهای گذشته مبادلات تجاری ما قطع نشد اما گرانتر بود همچنین کالاهای وارداتی با ریسک وارد می شد که بعضا بی کیفیت بود.
آنچه در مذاکرات رخ داد و تلاش تیم مذاکره کننده برای تحقق آن بود، رفع این فضای تنگ علیه ایران بود. اینکه این مذاکرات چند درصد توانسته به اهداف خود برسد مسأله ای است که کل نظام آن را با شروطی که رهبری گذاشتند، پذیرفته است. این مذاکرات به عنوان پایه پذیرفته شده است واین گونه نیست که همه مشکلات ما را حل کند. همین که فضای تنگ را رفع کند برای ما بُرد است. البته به شرطی که غربیها به تعهدات خود عمل کنند اما متأسفانه آمریکا به توافق پایبند نیست.
نگرانی ما این است که ما به تعهدات خود عمل کنیم و طرف مقابل عهد شکنی کند کما اینکه این اتفاق افتاده است و تحریم های جدیدی را اعمال کرده است؛ آمریکا به بانکها می گوید سوئیفت برقرار است اما اجازه معامله با دلار را نمی‏دهد. باید بین بدعهدی و بدقولی با عدم اجرا فرق قایل شد. در ظاهر می‏گویند برجام اجرایی شود اما عهدشکنی می کنند و کار به جایی می رسد که بانک مرکزی می‏گوید برجام هیچ دستاوردی برای ما نداشته است و یا فعالان اقتصادی
می‏گویند در عمل اتفاق مهمی نیفتاده است زیرا بانکها جرأت مبادله تجاری با ایران را ندارند. آنچه امروز مورد سؤال است این است که چرا برجام را اجرا نمی‏ کنند؟ و چرا به منابع مالی ایران در آمریکا بدون اجازه قانونی دستبرد زده می‏شود در حالی که بانک‏های مرکزی در دنیا از هرگونه تعرضی مصون هستند. آمریکا قلدرمآبانـه رفتار می‏کنــد و خود را ملاک حق می داند و با این دیکتاتوری حق ملت ایران را ضایع می کند.

 نقش مافیای قدرت را درفساد اقتصادی چگونه ارزیابی می کنید؟
یکی از محل های آسیب، استفاده جریانات سیاسی از اقتصاد است. به عبارتی سیاسیون بخواهند اقتصاد را زیر سایه نزاع های سیاسی ببرند یعنی اقتصاد سیاست زده شود. متأسفانه در 37 سال گذشته گرفتار این آفت بوده ایم، تصمیم ها و باید و نبایدهای اقتصاد را با متر سیاسی اندازه گیری کرده ایم و تصمیمات اقتصادی با جهت گیری های سیاسی وتو شده است. قطعا باندهای قدرت در اقتصاد دست برده اند و اقتصاد ما را گرفتار سیاست‏زدگی کرده اند.
جریانی در کشور وجود دارد که وضعیت غیر شفاف اقتصادی، منابع بانکی و صادرات غیرشفاف و مجموعه فرایندهای اقتصادی ازاین دست به نفع آنهاست. من نام اینها را «ذی نفع های بازدازنده» گذاشته ام که اگر از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب برسیم آنها دیگر نخواهند بود. متأسفانه این افراد در همه رده های اقتصادی هم نفوذ کرده اند. که یا باید تغییر وضع بدهند و در فعالیت پاک اقتصادی وارد شوند و یا از صحنه اقتصاد خارج شوند.

 شما به ‏وظیفه دولتمردان از چند زاویه اشاره کردید. وظیفه مردم برای تحقق استقلال اقتصادی و سیاسی چیست؟
اقتصاد کشور وابسته و متعلق به همه طبقات مردم اعم از مصرف کننده، تولید کننده، توزیع کننده و .... است و همه در برابر وضعیت اقتصادی کشور به اندازه حضور خود مسؤولیت دارند. برای از بین بردن آفت اقتصادی باید همه در یک جبهه قرار بگیرند.حتی اگر کسی مخالف نظام است باید برای زندگی بهتر، در جبهه همه مردم قرار بگیرد تا آینده خود و فرزندانش را تأمین کند. اکنون بعد از گذشت 37 سال از پیروزی انقلاب به این نتیجه رسیده ایم که برای برون رفت از مشکلات باید به نسخه اقتصاد مقاومتی عمل کرد.  این اقتصاد جمهوری اسلامی ایران است که دارای سه پایه است که یک پایه اش مردم هستند، یک پایه اش اسلام و دیگری ایران. هر نظریه ای که صادر شود باید در این هرم سه ضلعی قرار بگیرد. نادیده گرفتن هریک از پایه های این هرم از مشکلات اقتصادی ما در سالهای پیشین بوده است. اما اقتصاد مقاومتی این سه ضلع را در نظر گرفته است که باید مورد حمایت همه مردم قرار بگیرد.
 رهبری معظم انقلاب فرمودند اگر دولت به فکر رفع مشکلات اقتصادی مردم باشد، من با تمام وجود از آن حمایت می کنم. اگر افرادی با سیاستهای دولت موافق نیستنـد باید به تبـع رهبری از دولـــت در تحقق اقتـصاد مقاومتـی و رفع مشکلات مردم حمایـت کنند.

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.