از طرفی بدعهدیهای طرف غربی و نادیده گرفتن مفاد برجام از سوی آنها در حوزه عمل به بهانههای مختلف حاکی از آن است که بهجای دل بستن به مذاکرات باید دست به زانو بگیریم و به قدرت و توان داخلی خود تکیه کنیم. در همین خصوص قدس با دکتر«ابراهیم رزاقی» استاد دانشگاه و اقتصاددان برجسته کشور به گفتوگویی نشسته است که حاصل آنرا در ادامه میخوانید.
در شرایط کنونی و با توجه به بدعهدیهای بسیار غربیها در برجام چقدر ضرورت دارد که مسؤولان به قدرت و توان داخلی بیشتر تکیه کنند؟
متأسفانه در سه دهه گذشته به لحاظ اقتصادی در خطی حرکت کردهایم که در آن توان و قدرت داخلی اصلاً مطرح نبوده است. از طرفی استفاده از سیاستهای سرمایهداری لیبرال صندوق بینالمللی پول که مبتنی بر نگاه به اقتصاد بیرونی است؛ به نفع کشورهای صنعتی و به ضرر کشورهایی که صنعتی نشدند، تمام شدهاست. در حال حاضر غیر از صنایع دفاعی و صنایع هستهای که البته نابود شد و تحویلش دادند، ما موظفیم که فقط مواد خام صادر کنیم و اجازه صنعتی شدن به ما نمیدهند؛ متأسفانه مسؤولین ما هم چنین نگاهی را پذیرفتهاند.
به نظر من تقریباً غیرممکن است که مسؤولان نظرشان را در این خصوص تغییر دهند، چنانچه تجربه بعد از فوت امام(ره) تاکنون حاکی از آن بوده که با گذشت هر سال بر تعداد افراد فقیر، نرخ بیکاری و خالی شدن روستاها از سکنه افزوده شده و از دیگر سوی مصرفگرایی برای آن گروهی که از نظر مالی وضعشان خیلی خوب است افزایش پیدا کردهاست. این امر نشان میدهد اگر مسؤولان بدنبال حل مسأله به شکل علمی بوده، شیفته سیاست لیبرالی آمریکایی نمیشدند و با نمایان شدن اثرات بد آن سیاستها حتماً در آن تجدیدنظر میکردند و سیاستی بکار میگرفتند که قانون اساسی ما، اندیشههای امام و کلام رهبری در اقتصاد مقاومتی درآن تأکید شده است.
سیاستهای لیبرالی در ایران نتیجهای ندارد و نه تنها وابستگیمان را به نفت کم نمیکند بلکه آنرا افزایش هم دادهاست؛ همچنین واردات در نتیجه دلار ارزان قیمت افزایش یافته است. وقتی ما نرخ دلار را به بهانه افزایش پول ملی از محل یارانهها کاهش داده و دلار ارزان در اختیار میگذاریم، واردات افزایش مییابد و چون سود خوبی به دست میآورند کمر تولید داخل را میشکنند. تولیدکنندگان داخلی هم بدلیل چنین وضعیتی، قطعات ماشین آلات و مواد اولیه را از خارج میآورند و نامش را تولید داخلی میگذارند.
امام(ره) در وصیتنامهشان به وضوح درباره استقلال اقتصادی صحبت میکنند و از مصرف نکردن کالای خارجی میگویند و اینکه ما وقتی کالای خارجی مصرف کنیم تحتتأثیر فرهنگ آنها قرار میگیریم. یا حتی ازافزایش ثروتهایی می گوید که باید جلویش را بگیرند و اینگونه ثروتها را به شرطی قابل قبول میدانند که در بخش تولید کشاورزی و صنعتی، در دل مزرعه و کارخانه سرمایهگذاری شود.
میبینید که آنچه امروز در حال روی دادن است، درست برخلاف این باورها و اندیشهها بوده و به هیچ عنوان منعکس کننده فرهنگ اقتصادی در قانون اساسی واندیشههای امام و رهبری نیست. لذا احتمالش خیلی ضعیف است که دولتیها کاری کنند که به استقلال اقتصادی برسیم و بعید است به جای آنکه صنایع خارجی و واردات را حمایت کنند از صنایع داخلی حمایت کنند.
فقر کاهش پیدا نمیکند مگر اتفاقات خاصی بیفتد، مثلاً نمایندگان دولت را در قبال عملکردشان بازخواست کنند. تاکید میکنم برای رسیدن به یک استقلال اقتصادی و توسعه و خروج از وضعیت کنونی، دولت و مسؤولان میبایست به قدرت و توان داخلی تکیه و از آن حمایت کنند.
آیا فقط میتوانیم با تکیه بر منابع و نیروی داخلی مشکلات اقتصادی را حل کنیم؟ به عبارتی این سخن رهبر معظم انقلاب که میفرمایند:« ما مانند حضرت علی(ع) مظلوم اما قوی هستیم و اگر از تواناییها و ظرفیتهای داخلیمان استفاده کنیم میتوانیم راه پیشرفت را سریعتر پیدا کنیم و به پیشرفت بیشتری برسیم» را چطور تحلیل میکنید؟
بله، این کلام رهبر انقلاب کاملاً درست است. در بحث صنایع دفاعی ما چقدر پیشرفت داشتیم، غربیها در مسأله تسلیحات نظامی شدیدترین تحریمها را علیه ما اعمال میکنند، چنانچه بعد از آنکه به خیال خود صنایع هستهای ما را تعطیل کردند حالا میگویند ایران نباید موشک بسازد یا نباید به ایران موشک بفرستید.
اما چطور شد؟ این آدمها چه کسانی بودند که توانستند این صنایع دفاعی را بوجود بیاورند که اکنون وجود آنها ضامن امنیت ایران است! این افراد از خارج نیامدهاند، جزو نیروهای داخلی کشور خودمان هستند. مطمئن باشید اگر این صنایع دفاعی و تکیه بر قدرت و توان داخلی در عرصه دفاعی و تسلیحاتی نبود حتماً آمریکاییها اجازه تجاوز و حمله به ایران را به خود میدادند.
اگر امروز هم به قدرت و توان داخلی در صنایع دیگری مثل صنایع ماشینسازی و صنایع قطعهسازی تکیه کنیم قطعاً همانطور که مقام معظم رهبری عنوان کردند زودتر به نتیجه و پیشرفت میرسیم. با این نگاه و با وجود این انسانهای شریف، تحصیلکرده و آماده به خدمتی که در کشور داریم، به شرط حمایت دولت میتوانیم صنایعی را که اکنون برای تأمین آن به خارج از کشور وابستهایم، به وجود آوریم. اصل۴۴میگوید وظیفه دولت است که این صنایع را بوجود بیاورد. اگر دولت میخواست به این وظیفه خود عمل کند، چقدر طول میکشید؟ خیلی راحت و سریع، هزینه زیادی هم نمیخواست. ما میتوانستیم و میتوانیم این کار را انجام دهیم. مطمئناً به نسبتی که ما در این صنایع موفق میشویم نیاز ما به خارج کمتر میشود که اگر فناوری را به ما ندادند نتوانیم رشد کنیم، چون در داخل آنها را میسازیم و آن صنعت، تکنولوژی و فناوری را با منشأ داخلی ایجاد میکنیم. وقتی بر قدرت و توان داخل کشور در تمام زمینهها از کشاورزی و صنعت تا حمل ونقل زمینی، راه آهن، مترو و حمل ونقل هوایی اعتماد کنیم دیگر نیازی به
خامفروشی نداریم، چنانچه باوجود این توان و ظرفیت داخلی اکنون داریم مواد خام و منابع داخلی کشور را مفت میفروشیم. شاهدید نفت که زمانی 140دلار بود اکنون بشکهای 25-30 دلار معامله میشود.
یا مثلاً مواد پتروشیمی و موادمعدنی را نیمهخام و خام صادر میکنیم، ولی اگر اینها را تبدیل کنیم و از تخصص نیروی داخلی بهره ببریم میتوانیم اشتغالزایی ایجاد کرده و نرخ بیکاری را کاهش دهیم و از طرفی هم ارزش افزوده بالایی در ایران بوجود بیاید و ایران صنعتی شود.
این فعالیتها زیاد طول نمیکشد و اگر دولت و مسؤولان به توان داخلی تکیه کنند، ظرف کمتر از 7 یا 8 سال به نتیجه میرسند. در چنین شرایطی بهجای 500 شغل 200هزار شغل ایجاد میشود ولی میبینیم که منابع و ثروتهای خدادادی کشور دارد خام صادر میشود، یعنی همان شکلی که آمریکا و اروپا میپسندند.
متأسفانه انگار نه انگار که ایران دارای این منابع عظیم است و این همه نیروی فداکار تحصیلکرده داریم که طبق آخرین آمارهای اعلام شده تنها در دانشگاه آزاد نزدیک به 4 میلیون فارغالتحصیل بیکار داریم. اصلاً برای دولت اهمیتی ندارد که اکثر این افراد در شغلهایی که ربطی به تخصصشان ندارد، مشغول باشند.
همه امکانات با دلار ارزان از خارج وارد میشود و متأسفانه دولتها فکر میکنند توسعه یعنی مصرف؛ اما اینکه چرا اینگونه تصور میکنند به سبب آن است که عدهای در ایران به عنوان واردکننده، دلارها را از بانک مرکزی تحویل میگیرند که البته این با نوع مدیریت و فساد موجود در بانکها هم همسویی دارد. این در حالی است که تولیدکنندگان ما با نبود یا کمبود نقدینگی مواجه هستند و چون سود تولید کم است و بهره بانکی زیاد، تولید صرف نمیکند.
تاکنون حمایتهای دولتی از صنایع داخلی ما چقدر بوده و از صنایع خارجی چقدر بوده است؟ و برای کمک و حمایت از صنایع داخلی و تکیه بر توان داخل و در ضمن تذکر به مسؤولان برای توجه به توان داخلی چه راهحلهایی وجود دارد؟
یک نکته مهم وجود دارد و آن اینکه دولت هر نوع کمکی به تولید و صنایع داخلی ایران میکند، چه صنعت باشد و چه کشاورزی، وقتی دلار را ارزان تهیه میکند و در اختیار واردکننده قرار میدهد، تمام آن کمکها پوچ میشود. کدام تولیدکننده داخلی میتواند در برابر واردات با این دلار ارزان رقابت کند، لذا خود این تولیدکننده هم واردکننده میشود؛ مگر اینکه دولت در این شیوه تجدیدنظر کند و بتدریج و نه یک مرتبه دست به اصلاح بزند.
بدنه اقتصادی ایران در حال حاضر همانند بدن بیماری است که با مواد مسکن سرپا است؛ اگراین مواد مسکن را یک دفعه بالا برده یا حذفش کنیم قطعاً مشکلات زیادی بوجود خواهد آمد. این یک بخش تدریجی است، یعنی بتدریج دلار را اول برای مواردی که خیلی حیاتی نیستند مانند کالاهای تجملاتی و مسافرت به خارج بالا برده و بر عدم سوءاستفاده آن نیز نظارت کنیم، ولی برای کالاهای اساسی از دلار ارزان استفاده کنیم.
علاوه بر این میتوانیم به تولیدکننده داخلی کمک کنیم که تولید را بالا ببرد و ما به همان نسبت واردات را با دلار بالاتر امکانپذیر کنیم. در عرض ۷،۸سال شاهد کاهش شدیدی در نیاز ارزی کشور خواهیم بود.
با این عمل میتوانیم به سراغ ساخت و تولید انواع تکنولوژی و ماشینآلات و قطعاتی برویم که هنوز در آن موفق نشدهایم. هیچ ماده خامی هم نباید صادر شود و این امر در بدنه دولتی که به استقلال اقتصادی اعتقاد داشته باشد، میسر میشود.
چطور باید برای توجه به قدرت و توان داخلی به مسؤولان تذکر داد؟
در قانون اساسی بارها آمده است که به امنیت و عدالت اقتصادی معتقد باشید، در مورد بیکارها، در مورد خالی شدن روستاها از جمعیت و انتقال ثروت به خارج بیتفاوت نباشید. از ثروتمندان و از فعالیتهایی که سودشان بالاست مالیات بگیرید. غربیها هم این کار را میکنند. از طرفی حتماً باید دانشگاهها از لحاظ آموزشی دچارتغییراتی شوند. میبایست با فساد مبارزه شود و اسامی مفسدان اقتصادی کلان که اکثراً از خواص بوده و از اطرافیان بزرگان مملکتی هستند، اعلام و محاکمه شوند، چرا که فاسدان قدرت دارند و وضع موجود را تشدید میکنند.
به نظر من اینها راهحلهایی است که خیلی از کشورها برای توسعه خودشان انجام میدهند اما ما متأسفانه به دلایل مختلف از جمله نفوذ کسانی که توان و قدرت داخلی ایران را قبول ندارند، به این سمت نرفتهایم. متأسفانه هر مسؤولی هم که میآید حرف زیاد میزند ولی در نهایت بدون آنکه به توان و نیروی داخلی اعتماد کند همان راهی را میرود که مسؤولان و دولتهای قبلی رفتهاند.
نظر شما