رضا اسماعیلی در مقالهای در اینباره مینویسد: «بيهيچ گونه اغراقي بايد گفت، «شعر انتظار» شعر اعتراض است. شعري كه همواره بر وضع موجود ميشورد و به افق موعود اشاره ميكند. شعر اعتراض شعري است كه داعيه پيكار با ظلم و بي عدالتي، زشتي و پلشتي و نامردي و نامردمي را دارد و به دنبال بسترسازي براي استقرار حاكميت «الله» بر جهان و بنيانگذاري «جامعه توحيدي» است. و اما لازمه اعتراض به وضع موجود، ترسيم آينده موعود است. اينكه ما بدانيم اكنون در چه نقطهاي قرار داريم و مطلوب ما رسيدن به كدامين نقطه و فتح كدامين قله است؟ مسلماً رسيدن به چنين بصيرتي، نيازمند نقد و آسيب شناسي دين و جامعه است...»
سوار آمدنى است
در خراسان که از دیرباز یکی از خاستگاههای شعر و شعر آیینی نیز بوده است، شاعران زیادی به این مقوله ارزشمند پرداختهاند. شاعران پیشکسوت و جوانی که هر کدام در این حوزه آثار درخشانی دارند. در این نوشتار چند شعر از شاعران خراسانی را با موضوع انتظار مرور میکنیم.
مرتضی امیری اسفندقه در غزلی ماندگار حال و هوای رسیدن و آماده شدن جانهای منتظر را این گونه شرح کرده است:« فروغبخش شب انتظار، آمدنى است/ نگار، آمدنى غمگسار، آمدنى است/ به خاک کوچه دیدار آب مىپاشند/ بخوان ترانه شادى که یار آمدنى است/ ببین چگونه قنارى ز شوق مىلرزد!/ مترس از شب یلدا! بهار آمدنی است/ صداى شیهه رخش ظهور مىآید/ خبر دهید به یاران: سوار آمدنى است/ بس است هر چه پلنگان به ماه خیره شدند/ یگانه فاتح این کوهسار، آمدنى است»
عباس چشامی از دیگر شاعران خوب خراسانی هم غزلی در حال و هوای ظهور دارد: «چراغ خانه را روشن کنید، آواز بگذارید/ کسی دارد میآید، لای در را باز بگذارید/ بیفشانید آبی بر حیاط و یادتان باشد/که در بالای مجلس چهار بالش ناز بگذارید/ بجنبید و بیندازید نقلی در دهان غم/ به پا خیزید و در دستان شادی ساز بگذارید و ...»
به دل قبیلهای از آفتاب میگذرد
غلامرضا شکوهی، شاعر پیشکسوت مشهدی هم غزلی با مضمون «نوید وصال» دارد؛ «دوباره از نظرم آفتاب میگذرد/ چو عمر کوته ما با شتاب میگذرد/ به کوچهسار دلم بذر نور میپاشد/ چو از برابر من بینقاب میگذرد/ چو عطر گل به سحرگاه نیمه شعبان / حضور عاطفه پا در رکاب میگذرد/ به شام تیره من با عبور او چون صبح / به دل قبیلهای از آفتاب میگذرد/ دمی که آمدنش میدهد نوید وصال / دقیقهها همه در التهاب میگذرد...»
مجتبی ابوالقاسمی از دیگر شاعران خراسانی است که در غزلی به بیخیالی منتظران اعتراض کرده است:«ندبه سر میدهند هر جمعه ذکر امّنیجیب میخوانند/ این جماعت که غرق عصیانند به خیالی که در سپاه تواند/ روز هر شنبهای که میآید همه پا در رکاب شیطانند/ یادشان میروند که منتظرند کوفیانی که پا به راه تواند/ شوق همراهی تو را دارند این جماعت که از تو لبریزند/ مثل مرداب غرق خود اما، آرزومند روی ماه تواند...»
موسی عصمتی هم در غزلی ظهور را وابسته به آمادگی منتظران دانسته است؛ «من که فکر میکنم نشستن قبول نیست/ رفتن بدون حادثه از من قبول نیست/ حتماً در این زمینه که با من موافقید/ تنها دعا و روضه و شیون قبول نیست و ...» البته در قالب نو هم شاعران بسیاری به انتظار پرداختهاند، مجید نظافت در شعر نیمایی انتظار را اینگونه دیده است: «سالیان سال/ اسب روی تپه/ بیسوار ماند/ از پگاه تا غروب/ جمعهها گذشت و/ مرد برنگشت/کو؟/ چرا نیامد؟/ انتظار تا کجاست؟/ گفت و تسخری زد / و به/ خنده/خنده/ رفت/ نازنینترین/ شماتتش/ ما که هیچ/ قلب کوچههای گود/ قلب مادران خانههای تنگ/ قلب مردهای تلخ و خسته را/ شکست/ جان هرچه مرد/ هی بزن به اسب/و/ بازگرد»
علیمحمد مؤدب هم از دیگر شاعران خراسانی است که منتظران نیازمند منتَظَر دیده است: اي جانِ جانِ جان جهانهاي مختلف/ ايمان عاشقانه جانهاي مختلف/ روح سلام در تن هستي كه زندهاي/ همواره در نسوج زبانهاي مختلف/ رؤياي دلنواز صدفهاي ساحلي/ درياي مهربان كرانهاي مختلف/ ما ماندهايم چون رمههايي رهاشده/ در گرگ و ميش ذهن شبانهاي مختلف و ...
رویکرد شعر انتظار
شعر انتظار همانند دیگر شاخههای شعر آیینی باید و نبایدهایی هم دارد. محمدکاظم کاظمی، شاعر و پژوهشگر درباره شعر انتظار معتقد است: امام زمان(عج) بهعنوان امام ما شیعیان بینیاز از اشعار ماست، بلکه پیروان این حضرت باید با پیروی از دستورهای الهی، وظایف خود را در جهت ظهور آن حضرت فراهم کنند. شعر انتظار نباید فقط در قالب منتظر معرفی شود. شعر مهدویت نباید تنها در قالب انتظار معنا شود، بلکه نیاز است با رویکرد اخلاق، سیاست و اجتماعی معرفی شود. شعر مهدویت میتواند زمینهساز ظهور حضرت در جامعه باشد و خوشبختانه جوانان توانستهاند ارتباط عمیقی با مهدویت برقرار کنند.
شناخت ضرورت شعر انتظار
هادی منوری درباره خلأ شعر انتظار معتقد است: بهنظرم مهمترین آفتی که شعر انتظار را تهدید میکند، سطحینگری به این نوع شعر است. این درحالی است که شاعران باید بیشتر به فلسفه انتظار بپردازند و به عمق آن توجه داشته باشند. بیشتر شعرهای انتظار که دچار سطحی نگری میشوند، از این منظر به موضوع انتظار نگاه میکنند که ما هیچ وظیفهای به عنوان یک منتظر حقیقی در این زمینه نداریم و تنها باید حضرت مهدی(عج) ظهور کنند. در شعر انتظار باید این نکته مشخص شود که منتظر امام و منجی بشر و فردی که قرار است زمین را پر از عدل و داد کند، هستیم، اما متأسفانه این مسأله در شعرها مغفول مانده است. این مسأله به دلیل بودن شناخت و مطالعه نکردن در این حوزه است.
نظر شما