ادبیات جادویی در ایران آنچنان که در جهان به آن توجه میشود مورد استقبال نویسندگان و مخاطبان ادبیات کودک و نوجوان قرار نمیگیرد و بیشک بازتاب ناخوشایند آن در آینده مشخص میشود.
ادبیات جادویی یا به تعبیری افسانه پريان، به داستانهايي براي کودکان و نوجوانان اطلاق ميشود که درباره غولها، پريان، جادو، جادوگری و حوادث غيرممکن است. اين اصطلاح هم اکنون بصورت گستردهاي مورد استفاده قرار ميگيرد و بسياري از داستانهاي غيرحقيقي را شامل ميشود. اين گونه افسانهها يا بصورت مکتوب و توسط نويسندگان خلق ميشوند يا شفاهي از فردي به فردي ديگر انتقال مييابند. طرح اوليه افسانههاي پريان، در برگيرنده کشمکش عظيمي ميان خوبي و بدي است. بر اين اساس، سحر يا خوششانسي قهرمان داستان عامل اصلي شکلگيري پايانبندي خوش افسانههاست. نکته حايز اهميت اين است که افسانههاي پريان و حکايات فولکلوريک در اغلب فرهنگها و مناطق خاص جغرافيايي داراي زيرساخت و اسکلتبندي مشابهي هستند. طي ساليان متمادي و بس طولاني، درونمايهها و مضامين مشترک و متشابه داستاني در اين نوع ادبي تکرار ميشوند.
در تمامي افسانههاي پريان عليرغم فرهنگ متفاوت احساسات و عواطف بشري چون عشق، تنفر، شجاعت، محبت و گستاخي يکسان به تصوير درميآيند. بيشک، افسانههاي پريان، در سطح جهاني نقش بسيار فعالي بازي ميکنند. اين نوع از حکايت، در ساير قالبهاي مختلف ادبي تأثير چشمگيري دارد و براحتي از يک قوم به قوم ديگري منتقل ميشود.
در حقيقت با ياري و بواسطه افسانه پريان، فرهنگ ملل مختلف در هم تلفيق ميشود. از سوي ديگر، عناصر و سازههاي افسانههاي پريان در اغلب نمايشنامهها، فيلمها و کتابهاي گروه سنين مختلف ديده ميشود. دانشجويان و محققان ادبي، بايد با افسانههاي پريان قوم خود و ساير ملل مختلف آشنايي کامل داشته باشند تا از آن طريق به درک اصولي و تحليل منطقي آثار ادبي و هنري جهان دست يازند.
آگاهي و شناخت کافي از عناصر و مضامين افسانههاي پريان، لذت مطالعه و تماشاي فيلم را چند برابر ميکند. اين درحالياست که داستانها در نظر خواننده بسيار جذابتر مينمايند و از اين روست که خواننده پرتجربه ميبايست از ماهيت و ساختار افسانههاي پريان اطلاعات کافي داشته باشد.
او بايد براحتي شخصيتهاي مشخص و ثابت اين گونه آثار را شناسايي کند. جداي از اين، نوع طرح داستاني، شخصيتها، مکانها و پيامدهاي مشترک داستاني، بايد به دقت سنجيده و ارزيابي شود. درواقع خواننده باتجربه بايد براحتي عناصري را که باعث شباهت افسانههاي پريان در جهان ميشود، شناسايي و بررسي کند. بسياري بر اين باورند که افسانههاي پريان قديميترين قالب ادبي در جهان است. متأسفانه درایران علیرغم اهمیت و نقشآفرینی این ژانر ادبی در جهان هیچ استقبالی از آن نمیشود و هیچ نهاد و سازمانی نیست برآن باشد تا دراین حوزه جریانسازی کند.
ناتوانی نویسندگان ایرانی در خلق این گونه ادبی شاید عامل مهمی در عدم استقبال جوانان و نوجوانان از ادبیات جادویی باشد. در عینحال که بچههای ما بدلیل سیستم آموزشی خاص هیچگاه میدانی برای ورود به عالم خیال و جادو را نداشته و همواره مذمت شدهاند.
نظر شما