ماجرا از این قرار بود که «خندوانه» میزبان بدلهای مرتضی پاشایی خواننده پاپ بود. چند نفری که در اقدامی عجیب خود را تا حد ممکن به شکل مرحوم پاشایی درآورده بودند و صدای او را تقلید میکردند، به این برنامه دعوت شده بودند.
اما با گپ و گفتهایی که رامبد جوان با آنها داشت، مشخص شد آنها فقط برای نمایش و جلب توجه بین مردم دست به چنین کاری زدهاند و در حالی که «جوان» دلیل این کارشان را از آنها جویا میشد، آنها پاشایی را اسطوره خود معرفی میکردند.
رامبد جوان در گفتوگوهایش با آنها مخالفت کرد و درصدد برآمد تا به آنها ثابت کند که کار آنها معطوف به هدف عمیقی نیست و تنها جهت نمایش و خوداظهاری است. البته این اتفاق منجر به واکنش کاربران همیشه در صحنه شبکههای اجتماعی شد و طرفداران پاشایی مراتب اعتراض و خشم خود را از مجری «خندوانه» دریغ نکردند.
این ماجرا از دو منظر قابل بررسی است؛ اول بحث اسطورهسازی یک شخصیت -که البته اگر بتوان برای او قایل به صفت اسطوره شد- و دوم عدم تحمل جامعه در نقدپذیری و شاید به عبارت بهتر تحمل ناپذیری در برابر اظهارنظر دیگران.
متأسفانه تقلید و هواداری بیچون و چرا از یک هنرمند یا ورزشکار در بسیاری از نوجوانان و جوانان باب شده است؛ اتفاقی که متأسفانه نمودهای دیگری هم در جامعه هنری و ... دارد و قطعاً اگر جوانان و بویژه نوجوانان در پی الگوگیری بیش از حد از این دست هنرمندان باشند، نمیتوان در آینده انتظار جامعهای خلاق و پویایی را داشت. این در حالی است که از سوی دیگر هنرمندان بنام و صاحب سبکی که بتوان از آنها چیزی بیشتر از هنر برداشت کرد هم در میان ما کم نیستند، البته این گفته به معنای نفی استعداد و ارزشهای هنری زندهیاد پاشایی نیست.
اسطوره کلمه بزرگی است
در اینجا بحث اصلی به اسطوره بودن و اسطوره شدن هنرمندان برمیگردد. در وهله اول و بدون هیچگونه پیشداوری و غرضورزی این سؤال مطرح میشود که آیا همه هنرمندان ما در جایگاهی هستند که بتوان آنها را اسطوره نامید؟ مگر غیر از این است که اسطوره بودن واجد شرایطی است. در فهم عامه و در برخی فرهنگها، اسطوره معنی «آنچه خیالی و غیرواقعی است و جنبه افسانهایِ محض دارد» میدهد اما ما در اطلاق آن به هر کسی کوتاهی نمیکنیم.
این در حالی است که شاید همین افراد که این چنین فضا را میدان جنگ یافتهاند تا بر مخالف خود بتازند هم تصور و تعریف درستی از ستارهها و به زعم خودشان اسطورههایشان ندارند.
بزرگنمایی بیش از حد در هر مقطع و موضوعی نتایج زیانباری خواهد داشت که یکی از پیامدهایش پیدا کردن تعصبهای بیجا و غیرعقلانی است. چناچه همین دوستان صفحه مجازی رامبد جوان را به تهدید و توهینهای خود آراستهاند. طرفداران پاشایی که خود را «خاصیها» مینامند، از ابراز و اظهار خشم خود نسبت به آنچه توهین به اسطوره خود میدانستند، فروگذار نکردند.
از سویی دیگر این سؤال پیش میآید که چرا از رامبد جوان به عنوان مجری «خنداونه» انتظار میرود همیشه در جهت موافق باشد و هیچگاه از موضوعی انتقاد نکند و آن را به چالش نکشد؟ «خندوانه» برنامهای است که با هدف شاد کردن و خلق لحظههای شاد برای مردم تهیه و تولید میشود و نباید از نیت خوب سازندگان آن غافل شد و به هر بهانهای به آنها تاخت.
نظر شما