محمد کاظم کاظمی، مصطفی علی پور، عباس ساعی و دکتر هادی منوری هستند و برخی دیگر از دوستان و شاگردان استاد. حسین قرایی مؤلف کتاب، نخستین میهمانی است که پشت تریبون قرار میگیرد و حرف هایش را این گونه شروع میکند: «سالهایی که هنوز قیصر در جمع ما تنفس میکرد، دیداری با او سبب شد سراغ ادبیات شفاهی بروم و نخستین انتخابم در این مسیر مصطفی محدثی بود، آن هم به خاطر سلوک فردی و شعری این شاعر و کتاب حاصل 30 ساعت گفتوگو در قالب 15 جلسه بود که وقتی آماده شد 3 یا 4 بار هم ویرایش شد و یک مرتبه آن توسط زهرا محدثی خراسانی، خواهر استاد انجام شد که به زندگی ایشان اشراف دارد تا چیزی از قلم نیفتد؛ چون کتاب سندی است که از زندگی و زمانه ایشان به جا میماند.»
قرایی حرفهای خود را این گونه به پایان میبرد که: «اگر قرار بود این گفتوگوها مفصل تر بشود، باید حجم کتاب دو برابر و شاید هم بیشتر میشد و نکته آخر اینکه راهی که مصطفی محدثی و دوستانش در حوزه هنری و کانون شاعران و نویسندگان آموزش و پرورش رفتند، نشان میدهد، هر وقت ما به آدمهایی مانند محدثیها، کاظمیها، ساعیها و ... اعتماد کردهایم، نتایج خوبی گرفتهایم.»
کتابی جامع و کامل
محمد کاظم کاظمی دیگر میهمان برنامه است که درباره کتاب میگوید: «برای گفتن درباره کتاب و زندگی محدثی باید برگشت به دهه 60 و جریانهای شعری مشهد که جریان شعر جوان انقلاب در جایی مانند حوزه هنری شکل گرفت و با مطالعه این کتاب در مییابیم قرایی وقوف و اطلاعات لازم را داشته است تا اثری که خلق میکند، اثری بایسته از نظر مباحث کتاب آرایی و مباحث مطرح شده باشد.»
کاظمی ادامه میدهد: «با مطالعه این کتاب ما نه تنها با محدثی که با آدمهای دیگر هم در حوزه شعر آشنا میشویم و از سویی در مییابیم که محدثی انسانی است متعادل و دارای جسارت در بیان برخی از موارد در این کتاب.»
رسیدن به افق فکری شاعر
عباس ساعی، شاعر و دوست محدثی دیگر سخنران برنامه است که به اجمال میگوید: «یکی از مشکلات ما در شعر، بخش فرا شعری است و این مسأله که میتوان با شناخت شاعر به دنیای شعری او بدرستی وارد شد و این اتفاقی است که تا حدودی در این کتاب اتفاق افتاده و این کلیدی است برای رفع ابهامها درباره شعرهای یک شاعر و با خواندن این کتاب میتوان از رهگذر دوستان شاعر، مصاحبههای دیگران با شاعر و یا شاعر با دیگران به افقهای فکری او دست یافت.»
محدثی از شاعران بنام دهه 60 است
مصطفی علی پور به گفته خودش یادداشتهای مفصلی فراهم کرده بود، اما فرصت ارایه همه آنها نشد. او هم درباره محدثی خراسانی میگوید: «آشنایی من و استاد به دوره ای بر میگردد که برای ادامه تحصیل به مشهد آمده بودم، این سبب آشنایی بیشتر من با استاد و شعر او شد که ایشان یکی از چهرههای بنام در دهه 60 و 70 است و این را همگان میدانند که حرکتهایی که محدثی و جمع دیگری از دوستان او در این حوزه داشتند، سبب شد که نسلی از شاعران جوان به طور جدی به شعر بپردازند که بعضی از آنها امروز از چهرههای مطرح شعر هستند.»
به رخ کشیدن ادبیات خراسان
وقتی نوبت به دکتر هادی منوری میرسد، با بیتی از علی معلم دامغانی شروع میکند: «بگو چیزی که پنهان آرزو دارید باید شد.» و ادامه حرف هایش گله هایی است از بی مهری به شعر و میگوید: «در این سرزمین مظلومترین هنر که البته همیشه وفادارترین به انقلاب بوده، شعر است. آن هم در حالی که بعضی از مدیران فرهنگی در این شهر بودجههای زیادی برای این موضوعات میگیرند، اما در عمل خروجی از آنها نمی بینیم و در مقابل بعضی وقت ها شاهد حرکتهایی هستیم که فردی، اما امیدبخش است و فراهم کردن این کتاب یکی از این اتفاقات است.»
منوری حرفهایش را این گونه به پایان میرساند که: «این کتاب به نوعی تصویری از ادبیات خراسان است و به رخ کشیدن این ادبیات و سندی برای شعر انقلاب».
حرکتی که از آن غفلت شد
وحید جلیلی، معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری مشهد و از دوستان محدثی نیز کوتاه میگوید: «امروز با نسلی از پیر جوانهایی روبهرو هستیم که عمری فعالیت ادبی انقلابی را پشت سر خود دارند و اینها سرمایه هایی برای ادبیات انقلاب هستند و امیدوارم حرکتی که قرایی شروع کرد، دیگران پیگیری کنند و این گنج ها را به نسلهای بعدی معرفی نمایند؛ اتفاقی که در سالهایی که از انقلاب گذشته، مورد غفلت قرار گرفته است».
آخرین سخنران برنامه، محدثی است که کوتاه برای حاضران میگوید: «اقبالی که من داشتم، این بود که در مقطعی در دو جایگاه مرتبط با ادبیات قرار گرفتم و به واسطه روحیاتی که داشتم، حلقه ارتباط و اتصال برخی چهرههای ادبی استان شدم و اگر چه من در این حرکت در صف مقدم دیده میشدم، اما دیگرانی هم بودند که پشتوانه حرکت من بودند.»
محدثی ادامه میدهد: «اگر قبول کردم که این گفتوگوها انجام شود، به خاطر این بود که نسل امروز که استاد و مراد آنها دنیای مجازی شده است، آن عرق معرفتی و غرور ملی آنها بیدار شود و به این سرزمین و تاریخ آن بویژه در بخش ادبی افتخار کنند.»
او حرفهایش را این گونه تمام میکند که: «اگر چه قرایی خراسانی نیست، اما بخوبی با لایههای پیدا و پنهان شعر خراسان آشناست و همین جا از او تشکر میکنم.»
پایان بخش برنامه، رونمایی از کتاب است و دوربین هایی که در تلاش و تکاپو هستند تا این لحظات را ثبت کنند و من به دوسال خوبی فکر میکنم که به لطف استاد در کانون شاعران و نویسندگان اداره کل شده بودم مسؤول پاسخگویی به نامههای شاعران دانشآموز که از سراسر استان به کانون میرسید.
نظر شما