چه آثاری را در خانه هنرمندان به نمایش گذاشتید، از کارهای جدیدتان بود یا از مجموعههای قبلی؟
بیشتر تابلوهایی که در نمایشگاه خانه هنرمندان است جزوکارهای جدید من است و همزمان من مجموعه دیگری در نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم هم دارم که آن هم مجموعهای از تابلوهای خوشنویسی آیات قرآنی است. در نمایشگاهی که در خانه هنرمندان برپاست تلاشم این بود تا خط محقق را که یکی از قدیمیترین خطوط ایرانی است و در سده 9 هجری و در زمان گورکانیان خط پیشتازی بوده است احیا کنم. این خط خاصیت آرام بخشی در کتابت دارد و به خوبی میتواند جوانان را جذب کند و نشان دهد که نیاکان ما چقدر در این زمینه استعداد داشتند؛ نمونه آن قرآن بایسنقری شاخص ترین اثر دوره گورکانی است که برخی صفحات آن در آستان قدس رضوی و برخی صفحات دیگر در موزه ملی ایران نگهداری میشود و کتیبه نفیس بایسنقر هم در جنوب شرقی مسجد گوهرشاد قرار دارد. من هم در این نمایشگاه هدفم این بوده که این خط را زنده نگه دارم.
از چه خطوطی غیر از محقق بهره گرفتید و استقبال از نمایشگاه تاکنون چگونه بوده است؟
آثار من در این نمایشگاه برگرفته از خطوط محقق، ثلث و نسخ نیریزی است. شاخص ترین ویژگی خط محقق، سلیس و خوانا بودن چه در کتابت و چه در خوانش آن است و بیننده به راحتی میتواند با آن ارتباط برقرار کند. خوشبختانه استقبال از نمایشگاه بسیار خوب بوده و قرار است یک هفته دیگر هم تمدید شود، ضمن این که من هر روز به نمایشگاه سر میزنم و پاسخگوی سؤالات علاقه مندان هستم و آنها را با خط محقق آشنا و به سمت آن هدایت میکنم. خط محقق خواناتر از ثلث است، نسخههای بسیاری از قرآن کریم به خط ثلث وجود دارد که از پیشنیان ما به یادگار مانده و در آستان قدس رضوی نگهداری میشود اما به دلیل شکل و شیوه نگارش خط ثلث و دوایر پیچیدهای که دارد خواندنش برای عموم مردم کار مشکلی است، به طوری که اغلب مردم نمیتوانند نوشتههای روی کتیبههای به خط ثلث را بخوانند زیرا شیوه نگارش آن سخت است و اعراب گذاری در ثلث درشت از اندام کلمات است و این پیچیدگی در حوزه بصری سبب ناخوانا بودن خط میشود اما در خط محقق دانگ قلمی آن متفاوت است و اعرابگذاری با دانگ قلم یک چهارم انجام میشود. اصطلاحی در زبان فارسی وجود دارد که میگوید خط برای خواندن است و فکر میکنم این موضوع در خط محقق صدق میکند.
آیات و احادیث منقش در تابلوها را بر چه اساسی انتخاب کردید؟
سال پیش کتابی تحت عنوان مهاجران آفتاب داشتم که بر سه اصل هجرت، جهاد و شهادت استوار بود. آیات و احادیثی هم که در این نمایشگاه استفاده کردم بر مبنای درهای گرانمایهای بود که از قرآن استخراج کردم که از هجرت شروع میشود به جهاد میانجامد و به شهادت منتهی میشود. در این نمایشگاه به دلیل ماه مبارک رمضان آیاتی بر مبنای ربنا، تعدادی بر اساس اسمای جلاله و بخش دیگر هم به صورت متفرقه آیات قرآن در باب حمد و ستایش معبود است.
با توجه به اینکه طی سالهای اخیر تابلوهای خوشنویسی بسیاری نگارش میشوند، علت ماندگاری و موفقیت معدود این آثار را در چه میبینید؟
متأسفانه من سالهاست که کارهای خلاق و تازهای نمیبینم و در تسلسل و تکرار مکررات افتادهایم و دست و پا زدنهای بیجا میبینیم. در حالی که باید فراتر از این فکر کنیم و خوشنویسی را به رسمیت بشناسیم. خط خودش به تنهایی پالایش شده و زیبا هست و در حوزه بصری گویاست. اگر خوشنویسی را یک هنر متصور شویم مساوی با خلاقیت و از تاریکی به نور رسیدن است و اگر احساس را با اندیشه پیوند بزنیم دریچههای بسیاری به نور گشودهایم.
به نظرم نبود کارهای خلاقانه به علت عدم پژوهش و تحقیق است. پس از گذشت 37 سال از انقلاب اسلامی انجمن خوشنویسان آن قدری که به بحث آموزش پرداخته، پژوهش را مورد تفقد قرار نداده است. متأسفانه ما از نظر پژوهش بسیار ضعیف هستیم و سواد کافی در این زمینه نداریم و همین باعث میشود تا بین مبحث آموزش و پژوهش این قدر فاصله بیفتد. متاسفانه خوشنویسها درکتابآرایی توانایی لازم را ندارند و آن را در اختیار تذهیب کارها میدهند که آنها هم آشنایی کاملی در این زمینه ندارند و این عدم آشنایی و شناخت تذهیب و خوشنویسی به آن ضربه زده است.
پیشنهاد و توصیه آخر؟
خوشنویسان باید به حوزه پژوهش نزدیک شوند تا به کیفیت بهتری در خوشنویسی دست پیدا کنیم. درست است که استادان بزرگی در این حیطه داریم اما بار آکادمیک آنها ضعیف است و اگر بیشتر شود قطعاً خیلی از کمبودها هم از بین میرود. به نظرم انجمن خوشنویسان باید بستر و زمینههای لازم را فراهم کند و به سمت پژوهش برود، ما باید از اساتید فن بخواهیم این مسیر را دنبال کنند و شاگردان و هنردوستان را به مدارج بالا برسانند. این در حالی است که خیلی از اساتید به لحاظ پژوهشی عقب هستند و اولویت اول باید در پرورش و پژوهش باشد. البته نباید تیر انتقاد فقط به سمت انجمن خوشنویسان باشد چون فقط یک سازمان مردمنهاد است و باید به واسطه مدیران قابل فرهنگی کشور در آموزش و پرورش و علوم عالی تفاهمنامهای شکل بگیرد و دانشآموختگان قابلی از آموزشگاهها بیرون بیایند.
نظر شما