۲۴ تیر ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۸
کد خبر: 401489

مرد جواني كه هنگام پرسه‌زني در تلگرام، دختر مورد علاقه‌اش را پيدا كرده بود، وقتي از شهري در جنوب كشور براي ملاقات با او راهي تهران شد، فكر نمي‌كرد در دام چند مرد گرفتار شود.

آشنايي تلگرامي به كتك خوردن ختم شد

به گزارش قدس آنلاین به نقل از جوان، چند روز قبل مرد جواني سراسيمه به اداره پليس رفت و گفت شش مرد جوان او را ربوده و به شدت كتك زده‌اند.

شاكي در توضيح ماجرا گفت: من اهل يكي از شهرهاي جنوبي كشور هستم. مدتي قبل هنگام پرسه‌زني در فضاي مجازي با دختر جواني به نام سوسن آشنا شدم. من و سوسن از طريق تلگرام با هم ارتباط داشتيم تا اينكه او به من ابراز علاقه كرد. سوسن هميشه پيامك‌هاي عاشقانه برايم مي‌فرستاد و مدعي بود دختر مجردي است كه قصد ازدواج دارد.
ارتباط ما ادامه داشت تا جايي كه دلبسته و عاشق او شدم. چند روز قبل سوسن پيشنهاد داد براي ديدنش به تهران بروم تا چنانچه يكديگر را پسنديديم مقدمات ازدواجمان را فراهم كنيم. ما امروز در يكي از خيابان‌هاي شمال تهران قرار ملاقات داشتيم و به همين دليل از شهرستان راهي تهران شدم تا اينكه ساعتي قبل به محل قرار رسيدم. در محل قرار با تلفن سوسن تماس گرفتم و به او گفتم منتظر ملاقات او هستم و قرار شد او هم با خودروی سانتافه سفيدش لحظاتي بعد پيش من بيايد. دقايقي بعد خودروی سانتافه‌اي كه مرد جواني راننده آن بود، كنارم توقف كرد.
منتظر دختر مورد علاقه‌ام بودم اما شش مرد از راه رسيدند
در حالي كه با شور شوق منتظر ديدن سوسن بودم ناگهان پنج مرد جوان از خودرو پياده شدند و مرا به زور سوار خودرو كردند و راننده هم به راه افتاد.

با داد و فرياد از رهگذران درخواست كمك كردم اما پنج مرد خشن مرا به شدت كتك زدند و تهديد كردن هيچ حرفي نزنم. از ترس دست و پايم داخل خودرو به لرزه افتاده بود تا اينكه آنها سرم را به زير صندلي بردند تا جايي را نبينم. دقايقي بعد آنها مرا به داخل خانه‌اي بردند و آنجا راننده هم به آنها اضافه شد و بدون اينكه سؤالي از من بپرسند به شدت مرا كتك زدند.
ساعتي بعد در حالي كه در حد مرگ كتك خورده بودم مرا در خيابان خلوتي از خودرو به پايين انداختند و از محل گريختند. پس از آن با تلفن سوسن تماس گرفتم اما او تلفنش را از دسترس خارج كرده بود.
بازداشت دختر مورد علاقه

پس از طرح اين شكايت، پرونده به دستور قاضي آرش سيفي بازپرس، شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران براي بررسي و شناسايي مردان خشن در اختيار تيمي از كارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي قرار گرفت.
مأموران در نخستين گام تلفن سوسن را بررسي كردند و پس از شناسايي، وي را براي بازجويي بازداشت كردند.
متهم در بازجويي‌ها به ارتباط تلگرامي و تلفني با شاكي اعتراف كرد و گفت: مدتي قبل يكي از دوستانم مرا به مهماني دعوت كرد. دوستم در آن مهماني پسر جواني را به نام آرش به عنوان نامزدش به من معرفي كرد. آرش به شدت افسرده و غمگين بود. وقتي از او درباره ناراحتي‌اش سؤال كردم به من گفت كه در كار خريد و فروش لوازم خانگي فعاليت دارد اما چند روز قبل مردي در فضاي مجازي از او كلاهبرداري كرده است.
 آرش گفت از طريق فضاي مجازي با مردي آشنا شدم كه مدعي بود لوازم خانگي از مرز وارد مي‌كند تا اينكه چند روز قبل 50 ميليون تومان لوازم خانگي از طريق فضاي مجازي از او خريداري کردم و پول آن را هم به حسابي كه داده بود واريز كردم اما پس از گذشت چند روز هيچ كالايي به دست من نرسيد كه متوجه شدم از من كلاهبرداري كرده است.

سوسن ادامه داد: وقتي حرف‌هاي آرش را شنيدم دلم برايش سوخت و تصميم گرفتم به او كمك كنم تا به پولش برسد. به همين دليل از او خواستم تا تلفن مرد كلاهبردار را در اختيار من قرار دهد تا از طريق تلگرام با او رابطه دوستي برقرار كنم و با اين ترفند او را به تهران بكشانم. پس از اينكه تلفن شاكي را گرفتم خيلي زود از طريق فضاي مجازي با او دوست شدم و ابراز علاقه كردم و بعد به بهانه ملاقات او را به تهران كشاندم . من آدرس محل ملاقات را به آرش دادم و ديگر خبري ندارم كه چه اتفاقي افتاده است.  پس از اعتراف سوسن، مأموران آرش را براي بازجويي به دادسرا احضار كردند.
50 ميليون تومان از من كلاهبرداري كرد

آرش صبح ديروز مقابل قاضي سيفي گفت: مدتي قبل از طريق فضاي مجازي اقدام به خريد 50 ميليون تومان لوازم خانگي از شاكي كردم. پس از واريز پول به حسابش ديگر او جواب تلفن‌هاي مرا نداد.

وقتي موضوع را به دوست نامزدم توضيح دادم قرار شد او از طريق فضاي مجازي با مرد كلاهبردار طرح دوستي بريزد و به اين بهانه او را به تهران بكشاند تا من پولم را از او بگيرم.

وي ادامه داد: روز حادثه او را در تهران سوار خودرو كرديم و به خانه يكي از دوستانم برديم و پس از حرف زدن قرار شد پول مرا پس دهد و ما اصلاً او را كتك نزديم.
پس از اين مأموران از شاكي تحقيق كردند. وي گفت: من آرش را نمي‌شناسم و تا الان هم او را نديده بودم. من اصلاً در كار خريد و فروش لوازم خانگي فعاليت ندارم اما فكر مي‌كنم كه فرد كلاهبردار‌ شماره تلفن مرا در فضاي مجازي منتشر ‌و از اين طريق از آرش كلاهبرداري كرده است .

پس از طرح اين ادعا پرونده به دستور قاضي سيفي براي بررسي تخصصي در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت. تحقيقات درباره اين حادثه ادامه دارد.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.