چهره ماندگار فلسفه ایران گفت: هیچ انسانی در کره زمین نیست که ادعا کند هیچ نیازی ندارد، ممکن است یک انسان لجبازی باشد که به اشتباه به بی‌نیازی ادعا کند اما همین کلام نشانه نیاز او محسوب می‌شود.

«اظهار بی‌نیازی» خودش نشانه نیاز

به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری فارس، غلامحسین ابراهیمی‌دینانی، چهره ماندگار فلسفه ایران در برنامه اخیر معرفت شبکه چهارم سیما با خواندن حکایتی از سلسلة الذهب عبدالرحمن جامی بدین شرح گفت:

ساده مریدی ز جهان شسته دست /  آمد و در خدمت پیری نشست 

گرم نکرده به زمین جا هنوز / خواست آن انجمن جان فروز 

پیر برآشفت که تعجیل چیست / عفت دیو از جبریل چیست

چیزی گم کرده‌ام می‌روم تا آن را پیدا کنم. پیر در پاسخ گفت تا خود را نیابی هیچ چیز را پیدا نکنی، مرید گفت چگونه خود را پیدا کنم. گفت: کسی را که همواره پیداست فراموش مکن که در پیدایی او همه چیز پیداست.

وی در این باره توضیح داد: این گفت‌وگوی مختصر در تفسیری که جامی ارائه کرده، در یک جمله حقایق در آن نهفته است. سخن پیر به درستی به جاست که مادامی خود را پیدا نکنی هیچ چیز را پیدا نمی‌کنی، اگر انسان خود را نشناسد تمام گوهرها و جواهر عالم را بداند هیچ چیز نمی‌داند اما اگر خود را بداند پس آنگاه می‌تواند که حقایق عالم را بداند. پس در مرحله اول دانستن خود است.

وی درباره اینکه انسان چگونه می‌تواند خود را بداند و بشناسد، گفت: دو راه اینجا وجود دارد یک راه این است که برای شناخت هر چیز از خواص و آثارش آن را بشناسیم و راه دیگر این است که خود شیء را بدون آثار بشناسیم. طریق معمول این است که ما هر چیز را بر اثر آثار آن بشناسیم همه مردم در واقع حقایق عالم را با آثار آن می‌شناسند حال اگر ما بخواهیم خود را با آثارمان بشناسیم مهمترین آثار یک انسان به نظر من سخن گفتن و کلام است.

دینانی با اشاره به اینکه تنها انسان است که قدرت سخن گفتن در عالم را دارد، اظهار داشت: دومین علامت، علم انسان به مرگ است هیچ انسانی نیست نداند که می‌میرد همه انسان ها می‌دانند که می‌میرند حال ممکن است بر من اشکال کنند که همه حیوانات و نباتات هم می‌میرند اما آنها نمی‌دانند که می‌میرند به مردن هم فکر نمی‌کنند. یکی از عجائب انسان هم این است با اینکه همیشه به مرگ فکر می‌کند اما همیشه سعی می‌کند که از آن غافل باشد و البته یک جاهایی این غفلت هم خوب است و اگر این غفلت نبود زندگی برای انسان سخت می‌شد.

این استاد فلسفه و حکمت گفت: سومین علامت دانایی انسان از خود این است، انسان آنچه از جهان می‌داند را می‌تواند آنچنان که می‌شناسد بیابد. در نهایت انسان می‌داند و می‌داند که می‌داند.

وی با تأکید بر اینکه انسان غیر از نیازهای زندگی روزمره فرانیازهایی دارد که در عین حال هم آنها نیازهایی است و نیاز دارد که آنها را بداند اما اینها نیازهای زندگی روزمره نیست، افزود: این فرق انسان با حیوانات است چرا که حیوانات اندازه زندگی روزمره خود می‌دانند و انسان غیر از زندگی روزمره خود نیاز به دانستن دارند.

این استاد فلسفه در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: هیچ انسانی در کره زمین نیست که بگوید من به هیچ چیزی نیازمند نیستم، ممکن است یک انسان لجبازی باشد که برای اینکه حرف ما را باطل کند بگوید من به هیچ چیز نیاز ندارم! من به این فرد خواهم گفت همین گفتن اینکه به هیچ چیز نیازمند نیستم، نیاز داری که بگویی! و او هم باید بگوید که نیاز به گفتن داشتم. بنابراین نیاز همواره همراه ماست و ما هیچگاه بی نیاز نیستیم.

دینانی همچنین افزود: ما اگر احساس نیازمندی نمی‌کردیم در زندگی خود تا ابد درجا می‌زدیم و ذره‌ای تکامل پیدا نمی‌کردیم، انسانی که نیاز به آموختن و تعالی و بالا رفتن نداشته باشد همین نیاز در او طلب و کوشش و تلاش ایجاد می‌کند. در نهایت باید تفکر کنیم که دهنده این نیاز خداوند است و هر انسانی هر اندازه عالم، ثروتمند و متمکن باشد باز هم احساس نیاز می‌کند و این نیاز خوب است.

وی در ادامه گفت: انسان موجودی است که در عین خرسندی ناخرسند است چرا که خوف دارد مبادا در لحظه‌ای این خرسندی از ترک تعلق به دنیا را از دست بدهد.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.