ادبيات و هنر از ديرباز جزو آن دسته كالاهاي فرهنگي ايراني بوده كه در چهارراههاي جهانيِ اين عرصه، در شمار مهمترينهاي دنياي هنر و ادب به شمار میرفته است. در اين ميان اما نمايش ايراني، به جز مواردي بهظاهر اندك، نتوانسته خود را در خارج از ايران مطرح سازد و به ديگران بشناساند. البته اين نتيجهگيري و برآورد در ميان هنرمندان و تماشاگران نمايش در ايران مخالفان و موافقان زيادي دارد.
تعامل برقرار نكردهايم
اعظم بروجردي، نويسنده، كارگردان و مدرس تئاتر، درباره جايگاه بينالمللي تئاتر ايران معتقد است كه ما هنوز در اين عرصه نتوانستهايم موفق باشيم. وي 2 دليل عمده را در اين باره برمیشمارد. اول آنكه ما هنوز نتوانستهايم تئاتر خاص خودمان را براي خودمان پيدا كنيم و دوم اينكه هنوز قادر به برقراركردن يك تعامل جهاني با تئاتر دنيا نبودهايم.
بروجردي میافزايد: ما اگر هم بخواهیم چيزي را براي عرضه به دنيا ببريم، بايد چيزي را ببريم كه آنها نداشته باشند. اشتباه ما اين است كه میخواهيم آنچه آنها خود خالق آن بوده و همه جنبههايش را مورد توجه داشتهاند را به خودشان تحويل بدهيم. او میگويد: ما چيزي را بايد در عرصه بينالملل ارايه كنيم كه واقعاً متعلق به خودمان باشد. او میافزايد: تا هنگامی كه اين اتفاق نيفتد و نمايشهاي ما از فرهنگ خودمان برنخاسته باشد و با بن و ريشه خودمان پيوند نداشته باشد، تعامل جهاني برقرار نخواهد شد و نمايش ايراني در اين عرصه جايگاهي نخواهد داشت.
سياستها و برنامههاي تأثيرگذار
مهرداد ابروان، عضو كانون ملي منتقدان و مدرس دانشگاه، تماميت تئاتر كشور را در عرصه جهاني شناختهشده نمیداند. او از میان شکلهای مختلف نمايشي حال حاضر كشور، 2 نوع آن را شناختهشدهتر میداند. نخست، يك نوع نمايشهاي انتزاعي و تجريدي با يك سري بيانهاي جديد مدرن و پستمدرن كه به «آثار روشنفكري» معروف هستند و نمونههاي آن كارهاي آتيلا پسياني و اميررضا كوهستاني است و در كشورهاي مختلف به اجرا درآمده و مطرح شدهاند. نوع دوم نمايشهاي سنتي است كه تعزيه، تخت حوضي و نمايش عروسكي نمونههاي آن میباشد و در سطح جهاني هم عرضه شده است.
ابروان میافزايد: عمدتاً اين 2 نوع نمايش ما در دنيا تا اندازهاي شناسانده شدهاند. اما تئاترهاي ديگر ما كه آثار حرفهاي، آماتور و دانشجويي را شامل میشود، شناختهشده نيست.
وی تقصير كلي ناشناختهماندن نمايش ايراني در جامعه فرهنگي جهان را متوجه گروه خاصي نمیداند ولي میگويد: به نظر من نبود برنامهريزي صحيح و اصولي فرهنگي در اين قضيه تا اندازهاي نقش داشته است.
تئاتر عرصه فقيري است
آزيتا حاجيان، بازيگر تئاتر، تلويزيون و سينما، میگويد: به نظر من چون در داخل اصلاً از تئاتر حمايت نمیشود، طبيعي است كه در خارج از مرزها هم اين تئاتر چيزي براي مطرحشدن ندارد. حاجيان به بودجه سرسامآور سينما و تلويزيون در مقايسه با تئاتر اشاره میکند و میافزايد: تئاتر در كشور ما حمايت نمیشود زیرا آن را دوست ندارند، نمیشناسند و به آن اهميت نمیدهند. وي در مورد ضعفهاي موجود در تئاتر ملي كه از طرح جهاني آن جلوگيري میكند، تقصيري را متوجه هنرمندان نمیداند و معتقد است هنرمند در آن عرصهاي كه به ارايه هنر میپردازد مثل يك ماهيِ در آب است كه اگر از آب (عرصه هنر) بيرون بيفتد، خواهد مرد.
ارتقاي امكانات و نيروها
مجید موثقی، منتقد و مدرس تئاتر، میگويد: در دهه اخير تئاتر ايران خيلي جديتر در عرصه بينالملل مطرح شده بود و بسياري از مديران جشنوارههاي مختلف با اعلام آمادگي خودشان به جشنواره ما میآمدند. اين بدان خاطر است كه توانايي طرح جهاني را در تئاتر ايران احساس میکردند و معتقد بودند كه نهال تئاتري كه در ايران به بوته فراموشي سپرده شده بود، داشت تناور میشد و عرض اندام میكرد و حرفهاي ناگفته ساليان قبل را هم مطرح میكرد.وي پيشرفت سينما در عرصه جهاني را مثال میزند و میافزايد: فرق اساسي ميان سينما و تئاتر اين است كه سينما گستردهتر است و حمايت اقتصادي مناسبتري از آن میشود ولی تئاتر بالعكس؛ در كشور ما تئاتر بسيار كوچك و در حد تئاتر شهر محدود است. موثقی اما در مجموع اين محدوده بسته را آسيب مهمی براي تئاتر داخلي و همچنين بينالمللي معرفي میكند و میافزايد: در حال حاضر تنها مركز تئاتريِ كشور ما تئاتر شهر است و به غیر از آن، جريان تئاتريِ دیگری در كشور وجود ندارد. با اين وجود توقع بيشتري هم نمیتوان از تئاتر داشت.
تئاتر ايراني و فرهنگ جهاني
يكي از مسايل مهم مورد بحث در اين رابطه، همچنان كه در گفته هاي كارشناسان تئاتر آمده، بحث بر سر حساسيتهاي ويژه سنجش و انتخاب آثاري است كه از ميان كارهاي توليدشده داخلي براي اجرا در خارج از كشور برگزيده میشوند و مهمترين مسأله در اين مورد به نوع انتخاب و معيارهاي سنجش برمیگردد.به هر صورت، به نظر میرسد كه بررسي و بحث جدي و تخصصي درباره نگرش دقيق و سنجيدهتر در مورد معيارهاي انتخاب میتواند عامل مهمی در انتخاب آثاري باكيفيت و شايسته به عنوان نماينده تئاتر ايران در عرصه جهاني باشد و نمايندگان مطمئنتري را روانه عرصههاي جهاني فرهنگ و هنر نمايد.
نظر شما