دیوارهای بیرونی علاءالدین دیروز و پریروز بعد از ۱۹ ماه تخریب شد؛ دیوار‌های پاساژی که وقتی شهرداری می‌خواست در‌ سال ۹۳ طبقه هفتم علاءالدین را تخریب کند، «حاجی علاءالدین»، صاحب آن با قاطعیت گفته بود: «نمی‌توانند و اگر تخریب کردند، من ریشم را می‌تراشم.»

دیوارهای بازار معروف موبایل‌فروش‌ها تخریب شد

به گزارش قدس آنلاین به نقل از الف، حالا ميله‌هاي فلزي بر سر پله‌هاي برقي طبقه هفتم پاساژ علاءالدین هنوز پابرجاست، اما از صبح روزهای یکشنبه و دوشنبه، باز هم صدای پُتک و چکش از پاساژ، محوطه پل حافظ را پُر کرده است. زمستان ‌سال ٩٣ كه حكم تخريب طبقه اضافي پاساژ اجرا شد و دکور چند ١٠‌میلیون تومانی فروشگاه‌ها فرو ریخت و مغازه‌داران، کوچ اجباری را تجربه کردند، تخریب‌های گاه و بيگاه هم ادامه داشت، حالا ولی تخریب‌ها به دیوارهای بیرونی رسیده است تا جایی که از بیرون ساختمان، تنها جای خالی پنجره‌ها باقی‌ مانده است. مديريت پاساژ اجازه بازديد از فضاي داخلي را نمي‌دهد اما فروشندگان طبقه ششم مي‌گويند چند روزي است كه صداي پتك و چكش از طبقه بالا را مي‌شنوند.

«محمد» كه يكي از كوچ‌كنندگان اجباري‌ سال ٩٣ از پاساژ است، مي‌گويد: از دو‌سال قبل تخريب‌هاي گاه و بيگاه ادامه دارد اما به نظر نمي‌رسد خيلي جدي باشد: «بيشتر اين سروصداها براي صاحباني است كه هنوز دكورهايشان آسيب نديده و كارگران به قصد احياي آنچه باقي مانده است، راهي طبقه‌هاي بالا می‌شدند. من كه همان دو‌سال قبل ٢٥ميليون تومان بابت دكور مغازه‌ام دود شد و به هوا رفت، اما تلخ‌تر از آن اين است كه سرقفلي مغازه را با همان قيمتي كه به ما فروخته بودند، خريدند. درحالي كه اگر در جاي ديگري مغازه مي‌خريديم، پس از ٤‌سال، ٣ يا ٤برابر مي‌شد. البته ما خوش‌شناس بوديم چون بعضي‌ها هنوز به همان هم نرسيده‌اند.»

ازهمان روزنه‌هايي كه از بالاي پله‌ها نور را به صورت آدم مي‌تاباند، هم مي‌توان تخريب نيمه‌تمام، كركره‌هاي پايين كشيده شده، ديوارهاي نيمه تخريب شده و خالي‌شدن محل پنجره‌ها را ديد. با وجود اين هنوز هم هيچ‌كس در پاساژ باور ندارد كه طبقه هفتم به‌طور كامل خراب شود، چون «حاجي علاءالدين» همان حاجي علاءالديني است كه با تنظيم هوشمندانه قراردادهاي مغازه‌داران تنها سرقفلي به آنها داده و حال با حكم تخريب هيچ سندي براي زمين مغازه‌ها در دست آنها وجود ندارد.

«عليرضا» يكي ديگر از فروشندگاني است كه درست زير طبقه هفتم علاءالدين مغازه دارد. او مي‌گويد، از ٨ماه قبل كه حكم تخريب قطعي صادر شد، طبقه هفتم را به‌طور كامل بستند، حدودا ٤ماه قبل ديوارهاي بيروني را خراب كردند اما هنوز سقف دارد و كولر گازي و وسيله‌هاي ديگر همچنان سرجاي خود قرار دارند؛ «حالا طبقه هفتم تبديل به راهرويي شده كه جز آهن و گچ و سيمان هيچ چيزي در آن نيست اما بعيد مي‌دانم كه كسي بتواند اين طبقه را كامل تخريب كند، به همان علت كه خيلي از صاحبان مغازه‌ها هنوز نتوانسته‌اند پول خود را از او دريافت كنند، اگرچه بعضي از آنها به بخشي از سرمايه‌هايشان رسيدند.»

«نیلوفر»، دختري كه كنار دست او ايستاده هم می‌گوید: «اينجا پاي يك مافيا درميان است و هيچ‌كس نمي‌تواند حق ما را زنده كند. صاحب كار قبلي‌ام كه در طبقه هفتم مغازه داشت ٥٠٠ميليون تومان ضرر کرد، چون مالك، قرارداد را طوري تنظيم كرده بود كه تنها سرقفلي به فروش مي‌رسيد و حالا هم كه مغازه‌ها تخريب شده نه سرقفلي وجود دارد و نه سندي كه بخواهد براي آن ادعا كند.»

دو مأمور آتش‌نشان دركنار آسانسور پاساژ ايستاده‌اند. يكي از آنها مي‌گويد: «حاجي دارد با شهرداري بازي مي‌كند تا در نهايت هم بتواند از زير بار تخريب دربرود. اينقدر لابي دارد كه نمي‌گذارد سقف را خراب كنند.»

اما موضوع در نيم‌طبقه اول يعني اتاق مدير پاساژ رنگ ديگري به خود مي‌گيرد. نگهبان پاساژ، آقای «سليماني» را معرفي مي‌كند تا بعد از نيم‌ساعت انتظار پشت دفتر مدير پاساژ، به جاي او كه هراز چند گاهي صداي بلندش از نيمه‌باز درِ اتاق بيرون مي‌آيد، صحبت كند تا شايد اجازه بازديد از وضعيت طبقه هفتم را بدهد. اما او مي‌گويد: «در اينجا حق ما دارد ضايع مي‌شود كه سرمايه‌مان در اين همه مغازه از بين رفته است.» سليماني اگرچه مدعي است كه مجموعه مديريت پاساژ علاءالدين مورد ظلم واقع شده‌اند اما همچنان به‌طور قطعي اجازه بازديد از وضعيت طبقه هفتم را نمي‌دهد تا مشخص شود تخريب تا كجا پيش رفته است.

با تمام اين تفاسير اما «ابوالفضل قناعتي»، عضو كميسيون عمران و حمل‌ونقل شوراي شهر تهران اميدوار است كه حاجي علاءالدين به قانون عمل كند: «اگرچه انتظار مي‌رود كه او همچنان راضي نباشد، ريش‌هاي خود را از ته بتراشد.» او دراين باره به «شهروند» مي‌گويد: «طبق آخرين جلسه‌اي كه ما با رئيس شعبه ٧ دادسراي تهران داشتيم، قرار براين شد كه از اول تير تا پايان شهريورماه طبق برنامه زمان‌بندي كه مشخص شده است، طبقه هفتم پاساژ تخريب شود. پس از پايان اين مهلت درصورتي كه صاحب پاساژ اين تخريب را انجام ندهد، رئيس شعبه ٧ دادسراي تهران اين اجازه را به شهردار منطقه ١١ مي‌دهد تا با استفاده از نيروها و پيمانكاران خود طبقه هفتم پاساژ را تخريب كند.»

قناعتي تخريب توسط مالك را به نفع خودش می‌داند و مي‌گويد: «به نفع مالك است كه با آرامش تمام وسايل نصب‌شده مانند كابل‌هاي برق و مخابرات را جدا كند و اين طبقه را پايين بياورد تا اين مسأله بدون اين كه برخورد دادستاني را همراه داشته باشد و آبروريزي شود، به پايان برسد. او بايد به رأي قانون، كميسيون ماده ١٠٠، ديوان عدالت اداري و رئيس شعبه ٧ دادسراي تهران كه حكم تخريب را داده‌اند، احترام بگذارد اما اگر اين حكم توسط مالك اجرا نشود، مانند اين است كه به قانون، مردم و حتي نظام بي‌احترامي شده است. مطمئنا دراين صورت برخورد بدتري با او خواهد شد.» او ادامه می‌دهد: «به‌ هرحال به نفع افراد سرشناس است كه به قانون عمل كنند، چون برخوردهاي قاطع قانوني مي‌تواند عواقب بدتري براي آبروي آنها داشته باشد. البته ما هم راضي نيستيم با افرادي كه فعال اقتصادي هستند، برخوردهاي بدي شود اما اين منوط به عملكرد خود آنهاست. بنابراين اگر به دنبال تمكين نکردن به قانون برخورد قضائي با افرادي در اين وضعيت شود، عواقب آن پاي خود فرد است.» او درباره حق و حقوق افرادي كه در اين طبقه سرقفلي داشته‌اند، مي‌گويد: «به نظر مي‌رسد طلب همه افراد پرداخت شده باشد، چون تاكنون هيچ فردي در اين‌باره به شورا مراجعه نكرده است.»

البته براساس حكم دادسرا، ديوان و كميسيون ماده ١٠٠، طبقه هفتم بايد طوري تخريب شود كه كف این طبقه در نهايت سقف طبقه ششم باشد اما همچنان ساكنان اين پاساژ معتقدند؛ بعيد است سقف طبقه هفتم خراب شود و احتمالا به صورت يك انباري باقي خواهد ماند.

پاساژ علاءالدين نزدیک به یک‌هزار باب مغازه دارد اما مالكيني كه اين مغازه‌ها را مي‌خرند، تنها خريدارشان خود فروشنده است. اين پاساژ از‌ سال ٧٨ تا ٧٩ به افراد مختلف واگذار شده است، اما ‌سال ٩٣ براي مالك اين پاساژ و افرادي كه در طبقه هفتم مغازه داشتند،‌ سال پرماجرايي بود چون در آذرماه حكم تخريب براي آن صادر شد و در ادامه پس از برگزاري دادگاه تجديدنظرخواهي مردادماه ‌سال ٩٤ نتيجه دوباره همان حكم تخريب بود.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.