آقای صبوری است، همگیمان را میشناسد. دلمان را، دردمان را، دوایمان را. امام رئوفی است؛ رئوف است که نامهربانیهایمان را به مهربانی اش میبخشد. آقای بزرگواری است، اما او را خوب نمی شناسیم، مقامش را، کرامتش را...
به سراغ بزرگی میروم که از امام رضا(علیه السلام) برایمان سخن بگوید؛ از مقام و معرفت آن حضرت و از آنچه درباره ولی نعمتان علی بن موسی الرضا(علیه السلام) باید بدانیم، اما در میان انبوه حاجات و خواستهها، از آن غافل شدهایم. از سخن گفتن امتناع میکند و تنها میگوید: «صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا(علیه السلام)»
میگویم باشد، سلام و درود بر علی بن موسی الرضا (علیه السلام). چرا به سراغ خود امام مهربانی نروم که هیچ پرسشی را بی پاسخ نمیگذارد.
و عالم آل محمد این چنین خود را معرفی میکند: « ماییم حجتهای خداوند در زمین او و جانشینان او در میان بندگان او و امینان سرّ او. ماییم کلمه تقوی و دستگیره محکم، و ماییم گواهان خداوند و پرچمهای او در میان مخلوقاتش. به جهت ما خداوند آسمانها و زمین را از نابودی نگه میدارد و به جهت ما باران میفرستد و رحمتش را منتشر میکند. زمین هرگز از یک نفر از ما خالی نیست یا علنی و یا مخفی، اگر یک روز از حجت خدا خالی باشد؛ ساکنان خود را به لرزه و اضطراب میاندازد، آن گونه که دریا اهل خود را میلرزاند.» ( بحارالانوار، ج 23، ص 35)
« من حجت خدا بر آفريدگانش ميباشم و خداوند کسي را حجت بر گروهي نميگرداند که به زبان آنها آشنا نباشد، آيا اين سخن اميرالمؤمنين علی (عليهالسلام) را شنيدهاي که فرمود: «به ما فصل الخطاب داده شده است» و مگر فصل الخطاب چيزي به جز شناخت زبانها ميباشد.» (اثبات الهداة، ج2، ص 278)
« من به عبودیت خداوند عزوجل افتخار میکنم و با زهد در دنیا، امید نجات از شر آخرت را دارم و با دوری از حرامها، امید دستیابی به سودها را دارم و با تواضع در دنیا، امید بلندی نزد خداوند عزوجل را دارم.» (بحارالانوار، ج 49، ص 128)
و امام رضا(علیه السلام) از میهمان نوازی اش سخن میگوید: «کسي که بار سفر به سوي من بربندد دعايش مستجاب و گناهانش آمرزيده ميشود، پس کسي که مرا زيارت کند، مانند کسي است که رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را زيارت کرده باشد، خداوند براي او پاداش هزار حج و عمره پذيرفته شده مينويسد و من و پدرانم شفيعان او در روز قيامت خواهيم بود؛ اين بقعه بوستاني از بوستانهاي بهشت و محل رفت و آمد فرشتگان است؛ آن گونه که گروهي از آسمان فرو ميآيند و گروهي بالا ميروند تا اينکه در صور دميده شود.» (بحار الانوار، ج 102، ص44)
«هيچ يک از دوستانم مرا با آگاهي به حقم (که امام واجب الاطاعه هستم) زيارت نميکند، مگر اينکه روز قيامت او را شفاعت خواهم کرد.» (وسائل الشیعه، ج10، ص434)
نظر شما