۲۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۰
کد خبر: 413361
مسوولان بیکاری دانشجویان را دریابند

طبق آمار رسمی، کشور ایران نرخ بیکاری بالای 10 درصد دارد، آماری که برای هر جوانی نگران کننده است. خوب می دانیم حتی این آمار هم دقیق نیست و برخی که کارهای کوچک، کوتاه و پاره وقت انجام می دهند شامل تعریف فرد شاغل می شوند در حالی که یک جوان نیاز به وضعیت کاری پایدار و قابل اتکا دارد وگرنه هرگز نمی تواند به گام های بعدی زندگی اش همچون ازدواج فکر کند.

البته این مشکل نه تنها جنسیت نمی‌شناسد بلکه با دختران، خشن تر برخورد کرده است زیرا آمار بیکاری دختران بسیار بالاتر از پسران است. بنابراین استرس بیکاری وارد شده به دختران سبب شده کارفرمایان، کارمندان خانم را با دستمزد کمتر نسبت به آقایان به استخدام محل کار خود در آورند، در نتیجه آقایان ناچار به کاهش دستمزد خود شده و در نهایت سبب ظلم از سوی بخشی از کارفرمایان و ضعف مالی شدید جویندگان کار می‌شود.

نگرانی از جایی بیشتر می شود که دورنمای اقتصادی نشانه ای از بهبود وضعیت کار ندارد. هر چند برجام در ابتدای امر پرتو نور تازه ای را در نگاه‌های ما دانشجویان تاباند اما این روزها هرچه می گذرد آن نور کم رنگ تر می شود. آمار و ارقام به هیچ عنوان مشکل این نسل را حل نخواهد کرد. آنچه لازم است اقدامی عملی برای بهبود حفره اقتصادی است که سبب بروز هزاران مشکل اجتماعی و جامعه شناختی می شود. لازم است بستری فراهم شود برای هر یک از ما جوانان تا امکان عبور از این نگرانی ها را بیابیم.

البته مشکل نهفته دیگری هم وجود دارد که خود به تنهایی مساله ساز است. طبق آمار تنها 25 درصد از دانش آموختگان دانشگاه در کاری مرتبط با رشته خود مشغول به فعالیت می شوند و این نا امید کننده است. خود این آمار به تنهایی برای از بین بردن کل انگیزه درسی یک دانشجو کافی است. مشکل کجاست؟ اگر خروجی رشته ها متناسب نیست، پس ورودی آن را متناسب کنید تا آدم تکلیف خود را از همان ابتدا بداند. اما مساله آنجاست که دلایل بسیار متعدد است و نا گفتنی ترین آن را می توان عدم شایسته سالاری در اعطای مشاغل دانست. یک روزی باید فهمیده شود که تا هنگامی که افراد در مشاغل تخصصی خود خدمت نکنند علاوه بر آسیب اقتصادی به کشور، موجب آسیب اجتماعی بسیار عمیقی می‌شوند که شاید چند سال طول کشد تا خود را نشان دهد و آن روز مسلماً برای کنترل آن بسیار دیر است.

البته من همه تقصیر را به گردن دولت نمی اندازم. آنچه که مطمئنم این است که بخشی از نسل ما در آموزش خود کاهلی کرده و می کند در نتیجه آن کیفیت لازم برای ورود به بازار کار را ندارد، نمی خواهم با گفتن اینکه دلایل بالا موجب این امر شده است، خودمان را تبرئه کنم اما می‌توان با تمرکز بر شایسته سالاری، انگیزه لازم را برای کیفیت بخشی آموزشی به همه دانشجویان تزریق کرد. یک جوان نیاز دارد تا بداند تلاشش بی نتیجه و مزد نخواهد بود.

پس اگر بخواهیم جمع بندی کنیم اکنون بزرگترین نگرانی ما دانشجویان را مساله کار دانست، مشکلی که مادر همه مشکلات بعدی است. تا هنگامی که این نگرانی بر طرف نشود، مشکلاتی همچون بی انگیزه بودن دانشجویان، افسردگی، سن بالای ازدواج، مفاسد اجتماعی، اعتیاد و ده ها مساله دیگر در جامعه گسترش می‌یابد. بنابراین شاید انتظار بالایی نیست که از دولت محترم بخواهیم تا فرای تمام مسایل سیاسی و بین المللی، تمرکزی خاص در این حوزه برای رفع مشکل ما دانشجویان و جوانان داشته باشد زیرا موج جمعیتی کشور اگر امروز از پس این غول بر نیاید مسلماً در سال های آینده کمرش شکسته و نشانه‌های نگران کننده آن را در عمق اجتماع خواهیم دید.

* دانشجوی روانشناسی دانشگاه علم و فرهنگ

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.