عربستان سعودی کشوری است که با وجود مشکلات عدیده داخلی همواره سعی می کند خود را به مثابه جزیره ثبات نشان دهد اما در واقع چنین نیست وچالش هایی که از نظر درونی با آنها مواجه است راه را برای فروپاشی آن کشور هموار کرده است .

چالشهای عربستان؛زمینه فروپاشی آل سعود

به گزارش قدس آنلاین به نقل از ایرنا ، دخالت در بحران سوریه ، مهندسی انقلاب های مردمی کشورهای عربی، تجاوز به یمن و حمایت از تروریسم هزینه زیادی را متوجه حکومت عربستان کرده است . پس از ابتر ماندن طرح عربستان برای رسیدن به اهدافش در یمن ظرف مدت کوتاه و با شروع جنگ فرسایشی در یمن بحران اقتصادی گریبان آل سعود را گرفت ورکود در این کشور به بالاترین میزان خود در 4 سال گذشته رسید واین کشور با کسری بودجه مواجه شد.
باید دید حکام سعودی که معمولا نقش موثری در مشکل آفرینی برای کشورهای منطقه داشته و در برخی از بحران های ایجاد شده در خاورمیانه نقش فعالی ایفا می کنند تا چه زمانی می توانند با پول نفت دهان سازمان ها و کشورهای به اصطلاح مدافع حقوق بشر را بسته نگه داشته و به ظلم وستم بر مردم عربستان ادامه دهند.
با گسترش نفوذ ایران در منطقه بدنبال حوادث سوریه، عراق، لبنان و تا حدودی یمن، عربستان که منافع خود را در خطر می دید با چراغ سبز آمریکا بر آن شد تا با افزایس تولید نفت و کاهش قیمت به پایین ترین حد خود در یک دهه اخیر به اقتصاد ایران ضربه بزند و از روند رو به رشد نفوذ ایران در منطقه جلوگیری کند. 
مشکلات اقتصادی در حالی دامن گیر دولت سعودی است که رقابت برای تصاحب قدرت در بین خاندان حاکم با مرگ ملک عبدالله بن عبدالعزیز و روی کار آمدن سلمان بن عبدالعزیز به بالاترین میزان خود رسیده و خطر بروز کودتا و یا جنگ داخلی این کشور را تهدید می کند.

***سیستم اقتصادی
سیستم اقتصادی عربستان به سمت بازار آزاد و گسترش نقش بخش خصوصی پیش می رود. در سال های اخیر این کشور به جذب سرمایه گذاری خارجی مبادرت کرده به گونه ای که در بسیاری از بخش های اقتصادی به خصوص نفت متکی به سرمایه گذاری کشورهای غربی و ژاپن است. از همین رو در بسیاری از بخش های اقتصادی، مدیریت غربی سهم قابل توجهی دارد. حدود 9 میلیون کارگر خارجی در عربستان مشغول به کار هستند که با شدت گرفتن نرخ بیکاری دولت شروع به اخراج آنان کرده است.

***منابع درآمدی عربستان
صادرات نفت خام حدود 95 درصد درآمدهای صادراتی و 80 درصد درآمد دولت عربستان سعودی را تشکیل می دهد. این میزان درآمد 40 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور راشامل می شود. به همین دلیل اقتصاد عربستان سعودی علیرغم تلاش هایی که برای عدم تکیه اقتصادی بر منابع نفتی صورت گرفته به شدت وابسته به نفت است و با افزایش یا کاهش درآمدهای نفتی نوسان می کند.
بعد از نفت و گاز مهم ترین منبع درآمد عربستان صنعت توریسم و گردشگری مذهبی است که بدلیل وجود بیت الله الحرام و حرم مطهر پیامبر گرامی اسلام(ص) است. سفر هرساله حجاج به بیت الله الحرام علاوه بردرآمدهای ناشی از اسکان و اقامت در آمدهایی نیز در زمینه فروش کالاهای داخلی به همراه دارد.

***بودجه نظامی
نکته قابل توجه در اقتصاد عربستان بودجه نظامی این کشور است. بنابر آمار، عربستان سعودی طی سال 2013 میلادی با اختصاص 67 میلیارد دلار برای مخارج نظامی و خرید جنگ افزار، جایگاه چهارمین کشور جهان از نظر حجم بودجه نظامی را از آن خود کرد. این مخارج نسبت سال 2012 رشد 14 درصدی را تجربه کرده است و به این ترتیب کل بودجه نظامی آن از ژاپن و انگلیس هم بیشتر شده است و تنها از بودجه نظامی سه کشور چین، آمریکا و روسیه کمتر است.

***ثروت افسانه ای آل سعود
عربستان از معدود حکومت های پادشاهی و موروثی جهان معاصر است بر اساس سنت سیاسی این کشور برخلاف دیگر نظام های پادشاهی که از پدر به پسر منتقل می شود، قدرت میان پسران عبدالعزیز دست به دست می شود و پس از آخرین فرزند به ناچار حکومت به نسل دوم منتقل می گردد.
تعداد شاهزاده های سعودی حدود هفت هزار نفر برآورد می شود البته بدون احتساب زنان این خاندان. شایعات زیادی در مورد ثروت هنگفت این خاندان شنیده می شود اما آن چه مسلم است این خاندان به طور مطلق قدرت سیاسی را در دست دارند و به تبع آن بر تمام منابع مالی عربستان سیطره دارند. چندی پیش سایت روسی آکادمیک در گزارشی ثروت آل سعود را 1000 میلیارد دلار اعلام کرده بود و این مقدار نزدیک دو برابر تولید سالانه ملی این کشور است که بالغ بر 600 میلیارد دلار است.
گفته می شود به هر یک از شاهزادگان سعودی در هنگام تولد یک زمین چهل هزار متری هدیه داده می شود. شاهزادگان و نوه های سعودی هر یک به نسبت نزدیکی به عبدالعزیز حقوق ماهیانه دریافت می کنند بدین ترتیب که فرزندان عبدالعزیز که 36 پسر هستند هر یک 270 هزار دلار ماهانه دریافت می کنند. نوه های وی 27 هزار دلار، فرزندان آنها هر یک 13 هزار دلار و فرزندان این نوادگان نیز 8000 دلار دریافت ماهانه دارند.
در فضای مجازی نیز عکس ها و مدارک زیادی در مورد کاخ ها، اتومبیل ها لوکس، هواپیماهای اختصاصی، حساب های بانکی خارج از کشور و... از شاهزادگان سعودی منتشر شده است به طوری برخی که آن ها را جزو ثروتمندترین افراد دنیا می دانند.
همه این حاتم بخشی ها به این دلیل است که پادشاهی که در راس هرم قدرت قرار می گیرد، برای در امان ماندن از توطئه دیگر شاهزاده ها برای کسب قدرت و جلب حمایت آن ها، مجبور است به آن ها باج بدهد.

***فقر، بیکاری، مسکن؛ مشکلات اصلی مردم عربستان
با شنیدن ثروت نفتی عربستان و درآمدش از حج شکی برای انسان باقی نمی گذارد که همه مردم عربستان در رفاه و آسایش کامل به سر می برند اما غافل از این که این ثروت به جیب اقلیت آل سعود می رود نه مردم عادی.
فقر از مهم ترین معضلاتی است که مردم عربستان با آن دست و پنجه نرم می کنند، بر اساس گزارش کمیته ملی مبارزه با فقر عربستان حدود 39 درصد مردم این کشور زیر خط فقر زندگی می کنند. 
با این که عبدالله بن عبدالعزیز در زمان حیاتش دستور داده بود تا نیم میلیون واحد مسکونی برای عربستانی ها ساخته شود اما به نظر می رسد خبری از اجرایی شدن آن نیست و60 درصد مردم که حدود 20 میلیون نفر را شامل می شود در خانه های استیجاری زندگی می کنند. مهم ترین مشکل در این زمینه کاهش عرضه در بازار مسکن و افزایش مستمر اجاره بها است. اجاره بها در این کشور سالیانه 7 تا 10 درصد افزایش را تجربه می کند. مسکن تنها مشکل قشر کم درآمد و ضعیف نیست بلکه اقشار متوسط جامعه هم از خرید مسکن عاجز می باشند.
کاهش قیمت نفت و نیز درگیری عربستان در جنگ ها و بحران های منطقه، شورای وزیران عربستان را واداشت تا برای مقابله با کاهش درآمدها و تأمین کسری بودجه اش، هزینه روادید ورود و خروج به کشور را افزایش دهد.
یکی دیگر از دغدغه های اقتصادی جوانان کشور نفت خیز عربستان اشتغال است. بر اساس آمار نرخ بیکاری در این کشور نزدیک 13 درصد در میان اتباع کشور است این در حالی است که طبق برآوردهای مرکز آمار عربستان حدود 10میلیون تبعه خارجی در این کشور شاغل هستند.
سعودی سازی نیروی کار، دردسر دیگری است، آن هم در حالی که بازار کار بین بخش خصوصی که تحت سلطه کارگران خارجی میهمان عمدتا از آسیای جنوبی قرار دارد و بخش دولتی که کارکنانش بیش از آنکه به کار و تولید بیندیشند در حال استراحت در سازمان ها و ادارات دولتی هستند، دوقطبی شده است.
دولت امیدوار است جوانان در هتل ها، پالایشگاه های نفت و مواردی از این قبیل مشغول به کار شوند اما اکثر این جوانان ترجیح می دهند برای پست های دولتی با حقوق بالا در انتظار بمانند که این دلیلی برای این امر است که نرخ بیکاری در میان جوانان بالاست.
همچنین می توان به مشکل زیرساختی در عربستان مخصوصا در شهرهایی مانند جده اشاره کرد که زیرساخت های این شهر علی رغم اینکه عربستان مبلغ زیادی را برای توسعه خود در نظر گرفته هنوز کامل نشده و مردم قسمت هایی از این شهر کماکان از آب لوله کشی بی بهره بوده و هنوز با تانکر برای آنان آب می برند.

***افزایش تورم در عربستان
با این حجم ثروت عربستان و افزایش فعالیت های اقتصادی اش انتظار می رود که بتواند بازار مالی داخل کشورش را کنترل کند ولی اجرای سیاست های محافظه کارانه و لیبرالی آمریکایی باعث شده طی دو دهه گذشته ارزش ریال عربستان روند نزولی طی کند و تورم و رکود بی سابقه ای بر اقتصاد این کشور حاکم شود. اقتصاد عربستان طی دو دهه گذشته و در پی آغاز بحران اقتصاد جهانی، با رکود بی سابقه ای مواجه بوده، به طوری که تورم در دو حوزه کالا و خدمات حدود 400 درصد اعلام شده است، این در حالی است که حقوق کارمندان و شهروندان سعودی طی این سال ها به طور میانگین تنها 66 درصد افزایش یافته است.

***امنیتی کردن فضای داخلی عربستان
عربستان سعودی به عنوان سردمدار و پیش قراول جریان ایران ستیزی در حال حاضر به شدت خطر زوال و فروپاشی را حس کرده و تلاش می کند تا با امنیتی کردن فضای داخلی کشور خود بر این خطر غلبه نماید.
افزایش بودجه نظامی عربستان در سال های اخیر، تدابیر امنیتی ازجمله دستبند امنیتی حجاج در مراسم حج پیش رو، اعمال فشار بر شاهزادگان ذی نفوذ سعودی در ماه های اخیر، تقابل بین محمد بن نایف ولیعهد ومحمد بن سلمان جانشین ولیعهد و بسیاری موارد دیگر به خوبی نشان دهنده امنیتی شدن فضای داخلی عربستان پس از فرسایشی شدن جنگ یمن است.
موارد متعددی موجبات بروز این فضای امنیتی را فراهم آورده است. شاید مهم ترین زنگ خطر برای حکام فعلی سعودی همان خطر همیشگی شاهزادگان مدعی قدرت و سلطنت در عربستان باشد. 
زنگ خطر بعدی که به شدت حکومت وهابی آل سعود را تهدید می نماید، تروریست هایی هستند که روزی جیره خوار عربستان سعودی بودند. زیاده خواهی نهادینه شده در تفکرات تکفیری وسلفی تروریست های داعش و معارضین سوری همان پاشنه آشیلی است که عربستان سعودی از آن به شدت واهمه دارد.
عربستان سعودی که تجربه تولید تروریست های القاعده و طالبان را در کارنامه سیاه خود دارد به خوبی می داند که تفکر سلفی- تکفیری همانند چاقویی است که به دلیل استواری بر پایه های لرزان تحجر و تعصب فکری به شدت استعداد بریدن دسته خویش را دارد. بر همین اساس یکی از مهم ترین تهدیدهای حکومت وهابی آل سعود در حال حاضر همان تروریست هایی هستند که تمامی هزینه های خود از سلاح گرفته تا خوراک و پوشاک و پشتیبانی را از اعراب حاشیه خلیج فارس دریافت می نمایند. شاهد این مدعا نیز اظهارات رسانه هایی است که همواره در حمایت از اقدامات عربستان سعودی گوی سبقت را از دیگران ربوده اند.
اتخاذ تدابیر امنیتی شدید در فضای داخلی عربستان نیز به این امید بود که از سرعت ریشه دوانیدن تفکرات داعش در خاک عربستان کاسته شود و زمان مورد نیاز برای مقابله با بحران در اختیار حکام آل سعود قرار گیرد غافل از آنکه تفکر سلفی و تکفیری یک نگرش نهادینه شده در میان پذیرندگان وهابیت است و به هیچ عنوان از ذهن وهابیان پاک نخواهد شد. به همین دلیل اولین و بزرگ ترین خطری که سیاستمداران بی تجربه آل سعود باید از آن هراس داشته باشند سر برآوردن ماری است که سال ها در آستین خود پرورش داده اند.
حکام جوان و فاقد سواد سیاسی عربستان بیشتر از همه باید از روزی بترسند که خلیفه خود خوانده داعش دستور به جهاد در عربستان به دلیل کفر حاکمان سیاسی این کشور دهد و صدای لبیک انتحاری های وهابی عربستان، کاخ زر و زور شیوخ سعودی را ویران سازد.
امنیتی کردن فضای داخلی عربستان سعودی نیز هیچ سودی به حال آل سعود نخواهد داشت چرا که تفکر سلفی تکفیری وهابیت، معتقدین به این نگرش را به سمت داعش و القاعده سوق خواهد داد و متأسفانه عربستان سعودی پس از تجربه تولید طالبان و القاعده بدون درس گرفتن از اشتباهات خود همچنان در مسیر حمایت از فرزند نامشروع تازه تولید خود یعنی داعش گام بر می دارد و این مسیر پایانی جز نابودی و فروپاشی مفتضحانه حکومت وهابی آل سعود نخواهد داشت.

***وضعیت شیعیان در عربستان
حدود 15 تا 20 درصد جمعیت عربستان سعودی را شیعیان تشکیل می دهند که غالبا در استان الشرقیه و در شهرهای احساء و قطیف سکونت دارند. این استان در حالی که 80 درصد از نفت عربستان را در اختیار دارد مردم آن یکی از محروم ترین افراد در این کشور محسوب می شوند. این مناطق فاقد امکانات بهداشتی و درمانی و تسهیلات مدرن شهری اند. همچنین شیعیان این استان اگرچه در اکثریت اند اما حق تصدی مناصب و پست های دولتی را ندارند.
در شهر مدینه نیز بیش از 50 هزار نفر از شیعیان حضور دارند اما حق آشکار ساختن مذهب خود را ندارند. آنان نمی توانند اذان بگویند و لباس روحانی بر تن کنند ویا برای خود حسینیه و مسجدی داشته باشند. منطقه نجران، در جنوب غربی عربستان نیز بیش از 90 درصد جمعیت خود را به شیعیان اختصاص داده است. اما فشارهای وارد بر آنان به حدی است که دیده بان حقوق بشر در گزارش خود نسبت به تبعیض های اعمال شده علیه شیعیان چه در مسائل شغلی و چه تعلیم و تربیت هشدار داده است.
دیدگاه های خاص وهابی ها که از حمایت شاهزادگان سعودی نیز برخوردارند باعث شده شیعیان در این کشور تحت شدیدترین آزار و اذیت ها قرار گیرند. به این ترتیب اتحاد سعودی وهابی یعنی قدرت سیاسی و قدرت مذهبی موجب شده است تا شیعیان در عربستان از وضعیت بسیار بدی در این کشور داشته باشند.

***اختلاف افکنی بین اهل تسنن و تشیع توسط آل سعود
حکام سعودی سعی می کنند برای پوشاندن کم کاری خود و و جلوگیری از گسترش نارضایتی های اجتماعی مسلمانان شیعه و سنی را مقابل یکدیگر قرار دهند. 
آنها به شدت هر گونه فعالیت توسط شیعیان را سرکوب کرده و حتی موانع بسیاری برای شیعیان ایجاد می کنند. علمای شیعیان را به بهانه های واهی بازداشت و اجازه فعالیت آزاد را به شیعیان نمی دهند. 
البته بر کسی پوشیده نیست که در شرایط عادی اهل تشیع و تسنن مشکلی با یکدیگر ندارند و در کنار یکدیگر زندگی مسالمت آمیزی دارند ولی حکومت آل سعود با قرار دادن وهابیت تندرو در مقابل شیعیان چنین وانمود می کند که اهل تسنن با شیعیان مشکل دارند و در واقع همان سیاستی را که در کل جهان اسلام در راستای اختلاف افکنی بین تشیع و تسنن دنبال می کند در کشور خود نیز دنبال کرده و چنین می نماید که کل اهل تسنن عربستان در مقابل شیعیان قرار دارند.
از نمونه های زندگی شیعه و سنی در کنار یکدیگر در کشورهای عرب نشین می توان به عراق اشاره کرد. حکومت سعودی هیچ گاه بر این نکته تکیه نمی کند که قسمت عمده ای از مردم عراق از اهل تسنن گرفته تا شیعیان مخالف سیاست های اعمالی حکام سعودی در کشورشان هستند.

***پناهندگان
از دیگر موارد نقض حقوق بشر وضعیت پناهندگان در عربستان است. افرادی که به عربستان پناهنده شده اند مدت ها بدون دلیل زندانی شده و اطلاعاتی از آنان در دست نیست. در همین زمینه؛ چندی پیش، سازمان 'عفو بین الملل'، باری دیگر، ضمن محکوم نمودن رژیم عربستان سعودی به دلیل نقض آشکار حقوق بشر، از وضعیت پناهندگان در این کشور ابراز نگرانی کرده و خواهان مشخص شدن وضعیت پناهندگان زندانی شده است.

***سرکوب ناراضیان و اعتراض ها 
کشور پادشاهی عربستان سعودی در نیمه نخست ماه نوامبر سال 2013 به عضویت شورای حقوق بشر سازمان ملل در آمد، تنها چند ماه پیش از به عضویت در آمدن عربستان سعودی در این شورا همواره سازمان های مدافع حقوق بشر عربستان سعودی را به دلیل نقض حقوق بشر به باد انتقاد می گرفتند.
اگر به پرونده حقوق بشری عربستان بنگریم می بینیم که در حال حاضرحقوق بشر در داخل مرزهای عربستان وضعیت بهتری نسبت به جنایات سعودی ها در خارج از مرزها ندارد. اما مسئله این جا است که به دلیل سیستم بسیار بسته و عملکرد غیر شفاف نهادها و ارگان ها در این کشور به دست آوردن آمار، امری بسیار مشکل است. آمار و ارقام موجود، توسط نهادهای مختلف ازجمله سازمان ملل، دیده بان حقوق بشر، یونیسف و… گرد آوری شده اند که همه در یک کلام عربستان را به نقض گسترده حقوق بشر متهم می کنند. 
جو استروک مدیر بخش خاورمیانه سازمان دیدبان حقوق بشر در تاریخ 21 اکتبر سال 2013 از جامعه بین المللی خواست هم زمان با صدور گزارش مربوط به تحقیقات دوره ای صورت گرفته از سوی سازمان متبوعش درباره اوضاع حقوق بشر در عربستان سعودی، فشار لازم بر ریاض در رابطه با احترام گذاشتن به موضوع حقوق بشر را وارد آورد.
سازمان عفو بین الملل در گزارش خود برای سال 2013 اوضاع حقوق بشر در عربستان سعودی را مورد توجه قرار داد، و در گزارش خود با عنوان 'پادشاهی عربستان سعودی و اوضاع حقوق بشر: کشوری که به وعده های خود عمل نکرد' چنین آمده است: 'وعده های مقامات و مسئولان سعودی مبنی بر رعایت حقوق بشر و احترام گذاشتن به حقوق بشر تنها در حد کف روی آب بود'.
علاوه بر این دو سازمان مرتبط با حقوق بشر در سازمان ملل، شورای حقوق بشر شورای امنیت نیز که عربستان سعودی از کشورهای عضو آن به شمار می آید، ریاض را به باد انتقاد گرفت؛ این شورا در پایان ماه اکتبر سال 2013 در جلسه ای که چهارساعت به طول انجامید، اوضاع حقوق بشر در عربستان سعودی را مورد بررسی قرار داد، و در این جلسه به صورت ویژه وضعیت حقوق و آزادی های زنان در این کشور مورد بررسی قرار گرفت، همچنین به موضوع کار اجباری کارگران خارجی هم رسیدگی شد، و موضوع نبود آزادی برای سیاست و محروم بودن متهمان از محاکمه های عادلانه در این کشور مورد بحث و رسیدگی صورت گرفت.
در پایان ماه سپتامبر سال 2014 نیز پایگاه 'اطلاعات بدون مرز' کشور عربستان سعودی را بدترین کشور در خصوص رعایت حقوق بشر دانست.
در سال 2014 انتشار خبر صدور حکم یک هزار ضربه شلاق و حکم زندان برای یک وبلاگ نویس سعودی که از منتقدان نظام در این کشور به شمار می آمد، بار دیگر نگاه ها را به عربستان سعودی و اوضاع حقوق بشر در این کشور معطوف داشت و باعث شد بار دیگر اوضاع حقوق بشر در عربستان سعودی از سوی مسئولان و کارشناسان مسائل حقوق بشر بین الملل زیر ذره بین قرار گیرد، به گونه ای که حتی صدر اعظم آلمان در سفر به ریاض از این موضوع انتقاد کرد.

***اوضاع اسف بار زندان ها
گزارش های فراوانی از شرایط وخیم و رقت بار زندان های عربستان و نقض گسترده حقوق زندانیان در آنجا وجود دارد. البته حکام سعودی، راه را بر هرگونه اطلاع رسانی از داخل زندان ها بسته اند که این خود نگرانی ها را افزون تر می کند .
شرایط نابسامان بهداشت، نبود امکانات پزشکی، کیفیت بد خوراک، تراکم بیش از حد زندانیان در سلول های کوچک تنها بخش کوچکی از مشکلاتی است که در گزارش دیده بان حقوق بشر نسبت به شرایط زندان های عربستان به آن اشاره شده است. نکته مهم تر اینکه، وضعیت زنان زندانی در این زندان ها به مراتب نگران کننده تر است زیرا آن ها در معرض خطر سوء استفاده جنسی و تعرض قرار دارند.
بسیاری از افرادی که در این زندان ها بسر می برند کسانی هستند که اعتراضی ولو بسیار کوچک به حکام سعودی کرده و خواهان حداقل حقوق خود شده اند.
تاخیرهای بسیار طولانی در صدور احکام زندانیان نیز یکی دیگر از مصیبت های زندانیان عربستانی به شمار می رود، به طوری که یاس و ناامیدی، بر سر اغلب زندانیان این کشور سایه افکنده است.
در این زمینه؛ یک منبع آگاه در گفتگو با پایگاه اینترنتی 'ایلاف' (متعلق به مخالفان آل سعود در لندن) گفته بود :تعداد پروند ه های مربوط به زندانیان عربستانی، تنها در دادگاه های منطقه الشرقیه بیش از 1688 ‏پرونده برای شهروندان عربستانی و تعداد 1204 ‏پرونده برای اتباع خارجه ساکن این مناطق است.

***وضعیت بد فعالان سیاسی - مدنی
با توجه به ساختار بسته و غیر دموکراتیک حکومت عربستان، حق هرگونه فعالیت سیاسی در قالب احزاب و گروه ها و سندیکاها ، از مردم سلب شده است. ساختار حکومتی این کشور براساس حاکمیت یک خاندان بر کشور و به شیوه کاملا بسته و دیکتاتوری است. پر واضح است که هرگونه تلاشی برای تغییر و اصلاح در این سیستم با برخورد شدید حکام آن مواجه خواهد شد. شاهد مثال این مدعا هم 'شیخ نمر'، روحانی برجسته شیعه بود که در دی ماه 94 به دست حکام آل سعود اعدام شد.
نکته مهم این است که عربستان تمام مخالفان سیاسی خود را با اتهام های امنیتی بازداشت می کند تا این طور وانمود کند که اینان برای امنیت کشور ایجاد خطر می کنند.

***شرایط تبعیض آمیز علیه زنان
نحوه رفتار با زنان در عربستان به شدت تبعیض آمیز است. آن ها به دفعات قربانی خشونت های خانگی می شوند ولی مرجعی برای احقاق حقوق آن ها وجود ندارد .آنان از حق برخورداری از هویت مستقل، حق رای، اجازه رانندگی، انجام فعالیت های اقتصادی، حق سفر بدون محارم، حضور در مکان ها و اجتماعات بدون همراه و… محرومند.
از دیگر مشکلاتی که می توان به صورت کلی به آن اشاره کرد تنش در خاندان سلطنتی حکام سعودی و کهولت سن پادشاه این کشور از سویی و متهم کردن ولیعهد این کشور به زوال عقل از سوی برخی از دست اندرکاران سعودی، نبود آینده ای روشن برای حکومت و سردامدران آن است.
فساد در خاندان سلطنتی آل سعود و سوء استفاده از قدرت در توسط شاهزادگان سعودی از دیگر مواردی است که موجب نارضایتی مردم شده و اندیشکده واشنگتن در مطلبی آورده است که ده ها سال است که اعضای آل سعود به خاطر استفاده های مالی از موقعیت سلطنتی خود و رفتار متکبرانه مورد انتقاد بوده و هستند.
همچنین عدم آزادی های اجتماعی و رسانه ای از دیگر مواردی است که حکام سعودی اعمال کرده و اجازه فعالیت رسانه ای و حتی استفاده از شبکه های اجتماعی را به اهالی عربستان نمی دهد و روزنامه های عربستان در سال گذشته اعلام کردند رسانه های اجتماعی پیام رسان مانند اسکایپ، وایبر و واتساپ در این کشور مسدود خواهند شد و راه استفاده از این شبکه های را نظارت دولت بر آنها دانسته اند.
شکی نیست نگرانی حکام سعودی از گسترش استفاده مردم از شبکه های اجتماعی درخواست افزایش آزادی ها توسط مردم و همچنین گسترش اعتراض ها و ناآرامی ها در این کشور است. 
موارد ذکر شده در بالا نمونه های کوچکی از موارد نقض آزادی های مدنی توسط خاندان حاکم بر عربستان هستند. مسائل بسیاری از جمله نقض حقوق اتباع خارجی و کارگران، نبود آزادی بیان و اندیشه، عدم برخورداری از قانون اساسی شفاف و مدون، ازدواج اجباری کودکان و محاکمه و اعدام کودکان نیز از معضلات قابل بررسی در این کشوراست که هرکدام موضوع یک گزارش مفصل هستند.
همه موارد فوق موجبات آن را فراهم آورد تا سیاستمداران جوان و کم تجربه سعودی با اتخاذ تدابیر عجولانه و ابتدایی تلاش عبث خود را برای مهار بحران پیش رو در این کشور به کار بندند.

**نتیجه گیری

با آن که حداقل در ظاهر دوره پادشاهی های مطلقه و مستبد در دنیای معاصر به پایان رسیده است اما در عربستان هنوز پادشاه، آن هم به سبک قرون گذشته بر مردم حکومت می کند و بر تمام شئون مردم دخالت می کند. خاندان آل سعود با در اختیار داشتن امتیاز فروش نفت توانسته ثروت افسانه ای به هم بزند. این در حالی است که مردم عادی در این کشور در وضعیت اسفباری زندگی می کنند و بعضی از آنان از امکانات اولیه برای زندگی برخوردار نیستند. این نابرابری ها در کنار خواست های سیاسی مردم برای مشارکت در قدرت، سبب نارضایتی های زیادی در بین مردم عربستان شده است. با این که ملک عبدالله پادشاه سابق این کشور امتیازات و یارانه هایی را برای خاموش کردن آتش اعتراضات اختصاص داد اما به نظر می رسد تبعیض نهادینه در ساختار اجتماعی این کشور تهدیدی است که بنیان آل سعود را به خطر می اندازد.
تحولات منطقه وسرعت وقوع آنها، هر روز دولت سعودی را یک گام بیشتر به سمت فروپاشی نزدیک می کند. بحران اقتصادی و بحران مشروعیت وهمچنین جنگ خاموش برای تصاحب قدرت در خاندان سلطنتی، از درون ؛ و پیروزی های پی در پی میدانی ارتش و مردم سوریه ، بسیج افکار عمومی بر ضد اقدامات جنگ طلبانه عربستان، بحران فرسایشی شدن جنگ یمن و توافق هسته ای ایران، از بیرون، عواملی هستند که دولت سعودی را روز به روز به آخر خط نزدیک می کنند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.