باید سواد رسانه ای مان را بالا ببریم و همگام با این فناوریها رشد کنیم. دکتر صدیقه ببران، عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه از این سواد و دنیای جدید برایمان حرفهایی شنیدنی دارد.
خانم دکتر؛ این روزها واژه «سواد رسانهای» زیاد به گوش میرسد. این واژه چه معنایی دارد؟
بله، این روزها با هجوم پیامهای متعدد و بمباران اطلاعاتی این واژه اهمیت زیادی پیدا کرده است. چرا که در افراد مختلف، میزان گیرایی و تاثیر پیامها متفاوت است. سواد رسانهای به این معنا است که آیا شما سواد دارید که به اندازه کافی این پیامها را درک کنید؟ چقدر قدرت تجزیه، تحلیل، درک و شناخت کامل از پیامهایی که به شما میرسد را دارید؟
البته مقصود از سواد در سواد رسانه ای تحصیلات آکادمیک نیست. این سوادآموزی از طفولیت شروع می شود و پایانی برای آن نیست. با این شناخت و سواد مشخص میشودکه رسانه ما را مدیریت میکند یا ما رسانه را؟ هر چقدر این سواد و قدرت و توان مدیریت نسبت به پیامهای رسانهای و میزان درک و فهم و تفکر انتقادی ما بالاتر برود،در برابر پیامهای متعدد واکسینه شده و نگرانی از تهاجم فرهنگی از بین میرود.
اگر بخواهیم تاثیر موج رسانه را بر خانواده ایرانی بررسی کنیم، به نظر شما کدامیک از رسانهها تا امروز بیشتر توانسته است سایه خود را بر سر خانوادهها بگستراند؟ رادیو، تلویزیون، ماهواره، اینترنت، فضای مجازی یا شبکه های موبایلی؟
تعدد شبکههای مختلف در حوزههای دیداری، شنیداری،مکتوب و مجازی ما را بیش از حد در معرض هجوم پیام قرار میدهد. همانطور که گفته شد چون آغاز آموختن سواد رسانه ای از طفولیت است، پس یکی از مهمترین وظایف بر عهده پدر و مادر است. وظیفه مهم دیگر بر عهده نظام آموزشی است که از پیشدبستانی شروع و تا دانشگاه ادامه پیدا میکند. در همه مقاطع حوزه سواد رسانهای اهمیت دارد و باید دایم به روز شود و افراد در آن زمینه خود را در این زمینه تقویت کرده و سواد رسانه ای را بهبود بخشند. باید در نظر داشت که امروزه چون رسانهها امروز وظیفه آموزشی بسیار مهمی دارند و میزان تاثیرشان زیاد است، خودش هم میتواند سواد رسانهای افراد را کاهش یا افزایش دهد.
اینکه کدام در این زمینه موفقتر بوده نمیتوانیم درصد مشخص و مناسبی را به رسانهای خاص اختصاص دهیم، ولی به نظر من نسبت به قبل رشد بهتری داشته است. این روزها برنامههای متعدد تلاش و زمینه سازی میکنند که میزان سواد رسانهای را بالا ببرند. مثلاً پس از پایان هر قسمت سریال پُر بیننده معمای شاه که از سیما پخش میشود، میزگردی برگزار میشود. این میزگرد تفکر بیننده را درگیر سریال میکند و به پرسش های بیپاسخ جواب میدهد. به عبارتی سواد رسانهای مخاطب را بالا میبرد. این روند در مورد بسیاری از برنامههای کودکان و کارتون ها هم بوده است. اینکه از دیدن این برنامه یا کارتون چه پیامی گرفتهاند. اما این کار، ابتکار عمل برخی تهیه کننده ها بوده است نه استراتژی و سیاستگذاری صدا و سیما. در حوزه شبکههای مجازی هم اوضاع به همین منوال است. به محض دریافت یک پیام و صرف نظر از راست یا دروغ بودن آن، بلافاصله آن را برای دیگران ارسال میکنیم.کاری که ممکن است جامعه را دچار بحرانهای خاص بکند. کارهای فرهنگی زمان بر است. به همین خاطر از مسوولان و نهادهای فرهنگی به خصوص شبکههای رسمی خبرگزاریها که کانال های تلگرامی هم دارند، خواسته میشود که حضور فعالی در شبکههای اجتماعی داشته و اطلاع رسانی سریع، درست و مبتنی بر واقعیت انجام دهند.
چرا خانواده ایرانی نتوانسته همزمان با رسانههای دیداری و شنیداری، با رسانه های مکتوب کنار بیاید؟
در کشور ما متاسفانه ارتباطات بیشتر بر مبنای دیدار و شنیدار است و مردم کم مطالعه میکنند. به همان نسبت که روزنامه نمیخوانند کتاب هم نمیخوانند. حتی در همین شبکهای مجازی اگر پیامی بلند باشد، نمیخوانند. فقط پیامهای کوتاه. بهبود این اوضاع کار بلند مدت فرهنگی نیاز دارد. توقع ما از نهادهای دولتی این است که امتیازات خاصی مانند یارانه کتابخوانی برای خانوادهها در نظر بگیرند تا خواندن جزیی از سبک زندگی ایرانیان و فرهنگ شود. وقتی فرهنگ شد، ماندگار میشود و روزنامه و کتاب در سبد خانوار ما قرار میگیرد.
به نظر شما اولویت استفاده از هر رسانه با کدام رسانه است؟
همانطور که اشاره شد، در حال حاضر رسانههای دیداری و شنیداری در اولویت هستند. اگر میخواهیم آموزشی دهیم باید روی آن ها بیشتر کار کنیم، چون آن ها بیشتر دیده میشود. از قدیمالایام در تحقیقهای متعدد ثابت شده که تلویزیون بیش از سایر رسانهها تاثیرگذار است. امروز در کنار تلویزیون و در رقابت بسیار زیاد با آن، حوزه فضای مجازی مطرح است. استفاده مناسب از فضای مجازی مانند شبکههای متعدد مجازی در حوزه فرهنگ سازی بسیار میتواند کمک کننده باشد. چرا که در دسترستر هستند، سرعت بالایی داشته و زمان و مکان بر آن حاکم نیست. اگر در کنار رسانههای دیداری و شنیداری از حوزه فضای مجازی استفاده کنیم بسیار مطلوب است. اما نباید از بحث رسانههای مکتوب غافل شویم. رسانههای مکتوب اگر در فضای مجازی، فضایی تکمیلی برای خود ایجاد کنند بسیار رشد میکنند. اگر یک رسانه مکتوب، شبکههای متعدد مجازی فعال داشته باشد، میزان خوانده شدن مطالبش بیشتر شده و در دراز مدت تیراژش هم زیاد خواهد شد.
فیلتر گذاری برای رسانه در خانواده باید چگونه باشد تا مطمئن شویم این فیلترگذاری نتیجه عکس نداشته باشد؟
توصیه بر این است که به جای استفاده از روشهای قدیمی مانند فیلتر و حذف، راهحلهای ایجابی استفاده کنیم. یعنی اگر معتقدیم که برنامهای مناسب بچهمان نیست، فوری او را باید به سمت یک برنامه مناسب ببریم. برای او جایگزین ایجاد کنیم. والدین باید با بچههایشان در حوزه استفاده از رسانه همراه باشند. کاملاً ذایقه و نیاز بچههایشان را بشناسند و از آن ها عقب نمانند تا بتوانند ارتباط موثر داشته باشند. چرا که در غیر اینصورت تمامی کارهای تربیتیشان شکست میخورد. فیلتر گذاری باید بسیار هوشمند باشد تا بچهها زده نشوند. نسل جدید ما از لحاظ استفاده از وسایل ارتباطی جدید بسیار باسواد هستند. باید همگام با آن ها خودمان را به روز کنیم. مثلاً همین بازی جدید پوکمونگو، اگر پدر و مادر اطلاعات لازم در مورد این بازی نداشته باشند و مضراتش را نفهمند، نمیتوانند مانع رسیدن آسیبهای زیاد این بازی به بچههایشان شوند.
به نظر شما چطور باید خانوادهها را به داشتن سواد رسانهای ترغیب و تشویق کرد؟
اولین بحث در این زمینه فرهنگ سازی است. برای رسیدن به این فرهنگ در خانوادهها، زنجیرهای باید عمل شود. معتقدیم رسانه و بویژه تلویزیون و سایر رسانههای مکتوب و شبکه های اجتماعی باید روی حوزه سواد رسانهای کار کنند. باید قدرت تجزیه و تحلیل و قدرت انتقادی افراد بالا رود. تحلیلهای یک برنامه خبری، فیلم سینمایی یا یک برنامه ورزشی در این راه مفید است. هر چقدر میزان اطلاعات جانبی افراد در مورد موضوعات مختلف بالا رود، مطلوبتر است بهخصوص برای برنامههای کودک و نوجوان، که آن ها هم حتماً به حوزه روانشناسان کودک و نوجوان و جامعه شناسان نیاز دارند. اما رسانه به تنهایی نمی تواند این کار را تمام کند. در این زنجیره نظام آموزشی همگام با دورهها و آگاهی اولیای بچهها هم اهمیت بسیاری دارد. نهادهای فرهنگی، آموزشی، رسانه ها و والدین باید با هم همکاری کنند که تاثیر این اتحاد را در بچهها خواهیم دید.
نظر شما