قدس آنلاین/ مجید تربت زاده : اگر فکر می کنید حکایت پرداختن امروز ما به «حسین شریعتمداری» همان ماجرای سلمانی هاست که وقت بیکاری، سر یکدیگر را می تراشند ، اشتباه کرده اید. بهانه امروز برای نوشتن از مدیر مسؤول کیهان، یادداشت دیروز این روزنامه است که با تیتر« برای داعش کارت دعوت نفرستید» و در انتقاد از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به چاپ رسید و خبر ساز شد.

نوکِ حمله ...

برای گزارش از شخص ،«حسین شریعتمداری» از آن سوژه هایی است که اولِ کار شما را ذوق زده و دستپاچه می کند. مدیر مسؤول یکی از قدیمی ترین روزنامه های ایران ، اگرچه از دور ، برای نوشتن ، آسان به نظر می رسد اما همین که به او نزدیک تر می شوید ، دشواری های این سوژه همکار، بیشتر به چشم می آید. آن وقت هر جور حساب می کنید ، با هر مرام ، تفکر و بینشی که «سوژه»  را در نظر می گیرید ، می بینید نوشتن از «حسین شریعتمداری» آسان نیست. چند ساعت که می گذرد احساس می کنید دست، دل و قلم شما مردد مانده که بنویسم یا ننویسم؟ از کجا شروع کنم و...

روزنامه نگار اصولگرا و همیشه افشاگر سالهای اخیر که هر از چندی سرمقاله ها و یادداشت هایش خبر ساز می شود اگر در نقد و تحلیل ها و یا افشاگری هایش قرار باشد بزند به سیم آخر، ممکن است حریف یا رقیبانش را اساسی بشوید و پس از چلاندن ، پهن کند روی بند تا مدتی آفتاب بخورند!

اگر فکر می کنید حکایت پرداختن امروز ما به «حسین شریعتمداری» همان ماجرای سلمانی هاست که وقت بیکاری، سر یکدیگر را می تراشند ، اشتباه کرده اید. بهانه امروز برای نوشتن از مدیر مسؤول کیهان، یادداشت دیروز این روزنامه است که با تیتر« برای داعش کارت دعوت نفرستید» و در انتقاد از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به چاپ رسید و خبر ساز شد. این را هم در نظر داشته باشید که ما فقط قرار است گزارش از شخص هر روزه خودمان را بنویسیم پس توقع نداشته باشید قرار است کسی را بشوییم و پهن کنیم روی بند!

بچه دماوند

سال 1326 در «دماوند» متولد شد. برو بچه های محله «درویش» از همان قدیمها تا امروز که 70 سال دارد و مدیر مسؤول روزنامه 74 ساله «کیهان» است او را «حسین شریعت» صدا می زنند. پدرش «حاج محمد شریعتمداری» میان اهالی دماوند مشهور است به آدمی که سرپرشوری داشت و بیقرار بود و بیشتر سالهای عمرش را در مبارزه با خان های منطقه گذراند و سختی و بدبختی ها بسیاری را تحمل کرد. پدر بزرگش البته سرشناس تر است و قدیمی تر ها او را مجتهدی گمنام می دانند که عالم و سخنوری توانا بوده و نامش را می توانید در فهرست اهدا کنندگان کتاب به کتابخانه مدرسه فیضیه پیدا کنید.

تأثیر گذار

شاید آنقدر سرش به روزنامه نگاری گرم است که فرصت نمی کند زندگینامه اش را بنویسد. یعنی «حسین شریعت» آنقدرها هم اهل از خودش گفتن نیست بنابراین نمی شود اینجا برای شما از ریز و درشت زندگی و فعالیت هایش چیزی را رو کنیم. برخی  اینجا و آنجا نوشته اند از 16 یا 17 سالگی وارد جریان مبارزه و فعالیت های سیاسی می شود و با سر پرشوری که انگار از پدر به ارث برده ، تا امروز به این مبارزه ادامه می دهد. «فایننشال تایمز» سال 2006 او را یکی از تأثیرگذار ترین مفسران سیاسی ایران معرفی می کند و بسیاری از رسانه خارجی دیگر در سخن گفتن از «شریعتمداری» او را ورزنامه نگارهمیشه دشمن با آمریکا و تفکر آمریکایی می دانند.

یادگاری ها

سابقه دو یا سه بار زندان رفتن و شکنجه شدن را دارد. همدوره ای هایش او را در کسوت جوان مبارزی به یاد می آورند که تا روزهای انقلاب در زندان بود و در میان همفکرهای خودش بیشتر از هر کسی با مارکسیست ها و سازمان منافقین(مجاهدین خلق) در می افتاد. در راهپیمایی های سال 57 دماوند یکی از بندهای قطعنامه راهپیمایان آزادی «حسین شریعتمداری» بود .انگلیسی را خوب حرف می زد و دانشجوی رشته پزشکی هم بود که هنوز کسی خبر ندارد چطور آن را رها کرد و سر از عالم روزنامه نگاری در آورد. «حسین شریعت» سابقه حضور در جبهه های جنگ تحمیلی را دارد و اگرچه خودش در باره آن حرفی نمی زند اما دوستانش نوشته اند دو سه تا ترکش را هم از آن دوران برای یادگاری توی بدنش نگه داشته است!

برادر حسین

همانقدر که «حسین شریعتمداری» در برخورد با جریانهای مخالف و یا ضد انقلاب سختگیر و بی رو دربایستی است ، مخالفان و بسیاری از عوامل ضد انقلاب چند برابرش نسبت به او بدبین ، بد رفتار و حتی بی رحم اند. شریعتمداری که سال 1372 به عنوان نماینده ولی فقیه به «کیهان» آمده بود پس از پخش برنامه «هویت» که به افشاگری در باره بسیاری از عوامل ضد انقلاب می پرداخت نامش بیشتر بر سرزبانها افتاد.

هرچند خود شریعتمداری در این باره چیزی نگفت اما بسیاری گفتند و نوشتند که «سعید امامی» و «شریعتمداری» از سازندگان این برنامه تلویزیونی بوده اند. «هویت» که آن زمان حکایت آب ریخته شده به لانه مورچگان را پیدا کرد سبب شد مخالفان شریعتمداری بعدها ماجرای «برادر حسین» را رو کنند و از او به عنوان یکی از بازجویان وزارت اطلاعات نام ببرند. شریعتمداری در پاسخ به این ادعا گفت: «دعوت از اینجانب برای بحث و گفتگو با زندانیان گروهکی از جانب حجت‌الاسلام مجید انصاری صورت گرفته بود آن هنگام را اینجانب جزو پربرکت ترین ایام عمر خود می‌دانم که بر اثر آن تعداد قابل توجهی از عناصر گروهکی بریده از انقلاب و مردم به آغوش انقلاب و ملت بازگشتند... بنده هیچگاه بازجو نبوده ام ولی بارها باراز تأسف کرده و می کنم که چرا ثواب بازجویی در نظام جمهوری اسلامی در پرونده اعمال من ثبت نشده است...».

دوست ندارد در کوزه بیفتد

کمتر اهل گفت و گو با خبرنگاران است یا شاید هم نیست. هرچند می شود گفت و گوی خبرنگار آمریکایی نشریه«کوارتز» را در سال 94 با او پیدا کرد. گفت و گویی که بر اساس آن خبرنگار «کوارتز» شریعتمداری را یک «همیشه حمله کننده ، به ظاهر مهربان و دارای لبخند بازیگوشانه» می داند و از قول او می نویسد : «بتازگی مخالفت با آمریکا در ایران کمرنگ تر شده است» و بعد هم نتیجه می گیرد که جوانان ایرانی به روزنامه کیهان کم توجه شده اند. اشپیگل نیز در در سال 93 با او گفت و گو می کند و می نویسد: «شریعتمداری شق و رق روی صندلی اش نشسته و با اعتماد به نفس می گوید شیطان در واشنگتن است... توافق هسته ای کارآیی ندارد...خاتمی اگر کاندیدا شود ترور می شود»! در پایان گفت و گو هم نتیجه می گیرد تمام دشمنی شریعتمداری با آمریکا به دلیل این است که تصمیم داشت پزشک شود، دادگاه پهلوی او را به حبس طولانی محکوم کرد و از تحصیل محروم کرد و ساواک نیز با شکنجه دندانهای او را شکست تا این ماجراها تأثیرات بدی بر او بگذارد.

افشاگر

انداختن طشت رسوایی بسیاری از افراد منتسب به جریانهای سیاسی ضد انقلاب و یا مفسدان اقتصادی ، افشاگری در باره عوامل فتنه 88 ، مناظره های داغ، حرف زدن از دسیسه های بی پایان آمریکا و... همه و همه از جمله سوابق با ارزش «شریعتمداری» است. با همه اینها می شود اما از او موضعگیری ها و یا تحلیل هایی را دید که گاه رنگ و بوی تند روی دارد. یعنی «حسین شریعت» گاه به دلیل اینکه اهل مسامحه و کوتاه آمدن نیست خواسته و ناخواسته ، پنبه آنهایی را زده است که شاید نباید می زد. برخی مواضعش در باره مذاکرات هسته ای، انتقاد های تند و تیز در باره رئیس جمهور ، تاختن به شورای نگهبان و یا مجلس و... از جمله مورادی است که می شود رگه هایی تندگویی و گاه دور شدن از منطق و عدالت را در سخنان و نوشته های او دید... کافی است ! اجازه بدهید دیگر در باره برخی مسایل مناظره اخیرش با صادق خرازی ، شایعه ها در باره حقوق دریافتی اش ، نامه سرگشاده محسن رضایی به او و... چیزی ننویسم. گفتم که ما عادت نداریم در گزارش از شخص، سوژه هایمان را بشوییم و پهن کنیم روی بند!

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.