*آقای حکیمی منش! چرا در برنامه کارآفرینی خود به سراغ خدمات رسانی به معلولان رفتید ؟
** درابتدا باتوجه به حوزه تخصصی خودم به فیزیوتراپی فکر میکردم که پس از مدتی با همفکری اطرافیان، ایده ایجاد مرکزی برای معلولان زیر 15 سال شکل گرفت. به این ترتیب دامنه خدمات به این اطفال گسترش یافت و بر مقوله آموزش، توانبخشی، فیزیوتراپی، گفتاردرمانی و دیگر موارد مورد نیاز متمرکز شدیم.
* آیا در زمینه کارآفرینی در حوزه سلامت، حمایتی وجود دارد؟
** به هیچ عنوان! زیرا به این گونه مراکز به عنوان مؤسسههای خدماتی نگاه میشود و حمایت ویژه ای وجود ندارد. درحالی که به فعالیتهایی همانند کشاورزی و امور تولیدی تسهیلات خاصی تعلق میگیرد که این گونه مشارکتها را تسهیل میکند. این در شرایطی است که یک کارآفرین حوزه سلامت به طورقطع با توجه به تخصص خود وارد عرصه کسب و کار میشود و برای فعالیت هم نیازمند تجهیزات، امکانات و خدمات ویژه ای است که سرمایه گذاری افزونتری را میطلبد. البته بسترهای متعدد اقتصادی در کشورما وجود دارد که بودجه و خدمت اندکتر و درآمد به مراتب بیشتری را نصیب مشارکت کنندگان اقتصادی میکند، بنابراین جا دارد به سرمایهگذاران در بخشهای تخصصی بیشتر توجه شود، اما درواقع چنین نیست. ازهمان ابتدای فعالیت، برای بیمه پرسنل جریمه میکنند و از بخشودگیهای مختلف نیز برخوردار نمیشویم.
* با توجه به اینکه گروه هدف شما اطفال معلول زیر 15 سال هستند، از چه حمایت هایی از سوی بهزیستی برخوردار شده اید؟
** حمایتهای این سازمان هم همان برنامههای متعارف است که گاه دچار مشکل میشود. به طور مثال برای نگهداری از مددجویان، یارانه ای از سوی بهزیستی به مراکز مشابه ما تعلق میگیرد، اما از زمان آغاز به کار این مرکز سه بار پرداخت این یارانه به تأخیر افتاده است، در حالی که ما برای تغییر وتحول در خدمات خود روی آن حساب کرده بودیم. تصور کنید این یارانه ماهی 10 میلیون بوده که به دلیل تعویق پرداخت سی- چهل میلیون تومان، دچار بیبرنامگی شدیم، چنانکه با تکیه برآن وامهایی را دریافت کردیم، اما در پرداختش سرگردان و جریمه شدیم.
* آیا فیزیوتراپها هم به معضل تعیین تعرفههای غیرواقعی دچار هستند؟
** کم و بیش تمام فعالان حوزه سلامت با این چالشها مواجه میشوند. درحالی که فردی که به هردلیلی به این وادی وارد شده، به طورحتم چند میلیون برای اجاره فضا و دست کم 50-60 میلیون برای تهیه تجهیزات هزینه کرده که اگر دهها هزینههای جاری را هم اضافه کنید، خودتان میبینید چه وضعیتی است. این در حالی است که خدمات درمانی وتوانبخشی ما در حد استاندارد جهانی است، اما تعرفههای ما حتی کمتر از تعرفههای فعالان همین بخش در کشورهای همسایه است، چنانکه گفته میشود، این تعرفهها در عراق سه برابر کشور ماست. این درشرایطی است که اگر فعالان این حوزه حمایت جدی شوند، کیفیت خدمات بالا میرود و میزان خطاها و غفلتها کاهش مییابد و به این ترتیب هزینههای کمتری به مردم و نظام سلامت تحمیل میشود. در واقع هزینهای که صرف دوباره کاریها و رفت وآمدها به مراکز درمانی میشود، صرف بهبود و گسترش خدمات میشود.
* قوانین ما تا چه حد در اشتغال زایی و کارآفرینی در حوزه سلامت نقش دارند؟
** به نظرم به طور کلی در جامعه ما قانونها نوشته نمیشوند که در آسودگی زندگی اجتماعی ما اثرگذار باشند. نمونه روشن آن سهمیه بندی بنزین بود که با فراز و فرودهای متعدد، بیش از آنکه به کاهش مصرف انرژی بینجامد، سبب دور زدن قانون توسط شهروندان شد. در حوزه کارآفرینی هم، چنین است، زیرا مجری قانون از کارآفرین انتظاراتی دارد که اجرای آن در کوتاه مدت میسر نیست. این در حالی است که دهها تبصره و آییننامه نیز وجود دارد که فعال اقتصادی را وادار به بازی با قوانین و دور زدن آنها میکند، در حالی که تصمیم سازان میتوانند با ساختارسازی مناسب و تأکید بر توقعات معقول، به قانون باوری توجه کنند.
* بیشتر در این مورد توضیح دهید؟
** من کارآفرین قصد دارم مرکزی ایجاد کنم تا زمینه اشتغال افرادی هم فراهم شود، اما وقتی پا به این مسیر میگذارم، متولیان امر انتظار دارند این مجموعه از همان ابتدا دارای شرایط عالی به لحاظ نیروی انسانی و فضا باشد. این توقع را اجرا میکنیم، اما دو سال دیگر که به دلایلی محل مرکز تغییر میکند، باز ناظران از دستگاههای مختلف میآیند و همان روند ادامه مییابد. در حالی که همانند دوره گذشته این بازدیدها سطحی است و بر ارزشگذاری و کیفیت خدمات توجهی وجود ندارد. به نظرم بروکراسی اداری، چالشی است که هنوز نتوانستهایم برآن غلبه کنیم، زیرا شاهد اجرای سلیقهای قوانین هستیم.
* چند سال است که مشکلات نظام سلامت با مؤسسههای بیمه جدیتر شده و حتی شنیده میشود قراراست مراکز فیزیوتراپی بسته شود. نظرتان دراین باره چیست؟
** این مسأله درد کهنه فعالان این حوزه است، زیرا به طورکلی خدمات بیمه متناسب با نیازهای جامعه و کیفیت خدمات فیزیوتراپهای کشور ما نیست. همچنین شاهدیم بیمهها به صورت سلیقهای با مراکزی قرارداد میبندند و از قرارداد با دیگر مراکز خودداری میکنند. نکته دیگر اینکه در حال حاضر تعداد چهار هزار فیزیوتراپ در کشور ما فعال هستند که از میزان استاندارد آن نیز کمتر است. در زمنیه ایجاد مراکز نیز هنوز با کمبود مواجهیم. بنابراین مسأله عمده، نبود توازن در توزیع این خدمات است، زیرا در شهرهای کوچکتر اعمال نظرها در ایجاد مراکز بیشتر است، از این رو کارشناسان این حوزه ترجیح میدهند در کلانشهرها فعالیت کنند.
* بسیاری از افرادی که تازه به این وادی وارد شدهاند، از قراردادهای کوتاه مدت مراکز دلخورند وآن را ناعادلانه میدانند. نظرتان در این باره چیست؟
** به نظر من گرچه دانش آموختگان ما جمعیت بالایی را تشکیل میدهند، اما در انجام امور چندان توانمند نیستند و باید چند ماهی فعالیت کنند تا تقویت شوند. بنابر تجربه معتقدم، افراد اندکی توانایی لازم را برای اشتغال دارند و چنانچه دانش آموختهای توانمندی لازم را داشته باشد، به طور حتم مراکز، وی را به کارخواهند گرفت.
* در نهایت فکر میکنید گره کارآفرینی در حوزه سلامت، در کدام قسمت است؟
** برای سرعت بخشیدن به توسعه کشور باید تعاریف جدیدی در زمینه کارآفرینی، تولید و اشتغالزایی از سوی مسؤولان و تصمیم سازان ارایه شود، زیرا در حال حاضر وضعیت جامعه و نیازهای آن تغییر کرده، بنابراین نیازمند حضور جدی سرمایهگذاران بخش خصوصی است. پس جا دارد مشارکت آنها تسهیل شود. این در حالی است که قوانین موجود قدیمی بوده و چند دهه از عمر آن میگذرد و در واقع کارآیی لازم را ندارد. عرصه کارآفرینی نیازمند حمایتهای بیشتر است، در حالی که شواهد حکایت از آن دارد که ساختار موجود بر پایه همکاری نکردن با فعالان عرصههای مختلف استوار است، به طوری که میبینیم بنگاههای کارآفرینی تعطیل میشوند، اما هیچ کس نمیپرسد چرا؟ و هیچ کس به دنبال توبیخ عوامل نیست، در حالی که باید علتیابی شود و از این امر پیشگیری کنند.
نظر شما