عضو شورای مرکزی حزب موتلفه می‌گوید: نامزد محوری اصول‌گرایان که بخواهد در قالب «تیم کاندیدا» به میدان رقابت بیاید باید جدید باشد تا با تیم‌کاری که معرفی می‌کند بتواند جلوه بیشتری از کارآمدی خود را نشان دهد.

ریسک بالای به میدان آمدن کاندیدای اصول‌گرا با کابینه/نامزد اصول‌گرایان می‌تواند معاونانش را معرفی کند که نیاز به رأی اعتماد از مجلس نباشد

به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرآنلاین ، انتخابات ریاست جهوری در پیش است و از اردوگاه اصولگرایی اخباری شنیده می شود که آنها کم کم دارند روی مدل حضور به تصمیم و وحدت نظر می رسند، حالا اینکه مصداق اجرای مدل انتخاباتی چه کسی باشد موضوعی است که همچنان به محل بحث است.

مدل انتخاباتی اصولگرایان حضور در قالب «تیم کاندیدا» است، به این معنا که یک شخصیت اصولگرا محور قرار گیرد، نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود و دیگران اعضای کابینه او باشند. البته این مدل نقاط قوت و ضعفی دارد که با حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی موتلفه اسلامی درباره آن به گفتگو نشستیم.

مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.

***

آقای ترقی! در جناح اصولگرا روی یک مدل جدید ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری صحبت می شود و آن اینکه نامزد این جریان با گروهی از اعضای کابینه خود اعلام حضور کند. نظر شما چیست؟
پیشنهاد خوبی است، از این جنبه که فرد می تواند با اعلام معاون اول و تیم اقتصادی و فرهنگی خود جهت گیری های خود را در دولت آینده البته در صورت پیروزی بهتر برای مردم تبیین کند. به عبارت دیگر مردم با نگاهی به اعضای کابینه این نامزد بهتر می توانند کارآمدی مدیریت او را در دولت آینده مورد ارزیابی قرار دهند. نامزدهایی که تنها وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری می‌شوند، مردم متوجه نمی شوند که نوع گرایش یک نامزد در استفاده از نیروها چگونه است ثانیا کارآمدی و توانمندی نیروهایی که با او کار می کنند چقدر است تقریبا بدون اطلاع و حدسی رأی می دهند اما اگر تیم کاری رئیس جمهور قبل از انتخابات مطرح شود مخصوصا آنهایی که کلیدی هستند و نقش مهمی در سرنوشت دولت دارند برای مردم انتخابش مفیدتر، راحت تر و شفاف تر خواهد بود. ضمن اینکه می تواند بعضی از کمبودهای تخصصی و ضعف های کارشناسی رئیس جمهور را هم با معرفی اعضای کابینه جبران کرد.

آقای قالیباف سال 92 تقریبا چنین مدلی را مطرح کرد اما با اقبالی مواجه نشد بنابراین آنچنان هم که تبلیغ می شود مدل جدیدی نیست، قبول دارید؟
سال 92 هنوز این مسئله جا نیفتاده بود ولی اگر جا بیفتد این مدلی است که در خیلی کشورها استفاده می شود، طبیعتا جامعه با رشدی که پیدا کرد و در انتخابات لیستی رأی می دهد به نظر می رسد این نوع روش می تواند به عنوان یک روش قابل قبول و عقلانی مورد توجه مردم قرار بگیرد.

کاندیدایی که می خواهد این مدل را در انتخابات ریاست جمهوری ارائه دهد چه خصایصی باید داشته باشد، آیا نامزدی باید باشد که قبلا تجربه شده یا از زمره رجل سیاسی باشد که برای نخستین بار می خواهد وارد این میدان رقابت شود؟
قطعا باید نامزد جدید باشد که با آن تیم کاری بتواند جلوه بیشتری از کارآمدی خودش را نشان دهد.

الان اجرای این مدل نظر همه گرایش ها و سلایق اصولگرا است؟
خیر، هنوز بحث جمعی درباره این مدل ورود به عرصه انتخابات انجام نشده است، به عنوان یک یشنهاد مطرح شده که باید بررسی شود.

مبدع این ایده چه کسی یا سلیقه سیاسی بوده است؟ آیا جبهه پیروان خط امام و رهبری یا موتلفه برای اولین بار آن را مطرح کردند؟
جاهای مختلفی این پیشنهاد را مطرح کردند. حالا اینکه چه کسی اول این مدل را بیان کرد دقیق در خاطرم نیست ولی می دانم طرفداران متعددی در میان اصولگرایان دارد.

پس می توان گفت تمام سلایق اصولگرا اعم از سنتی ها، پایداری، ایثارگران و رهپویان این مدل را می پسندند و تأیید می کنند؟
هنوز به بحث جمعی گذاشته نشده است.

چه تضمینی وجود دارد که وقتی نامزدی براساس این مدل از مردم رأی گرفت نخواهد نظر خودش را عوض کند؟
اتفاقا این مسئله چون علنی می شود خلاف آن عمل کرد برای رئیس جمهور منتخب قدری مشکل تر می شود تا اینکه غیرعلنی و در جلسات خصوصی بخواهد این را مطرح کند. معمولا نامزدها در جلسات خصوصی به گروه های مختلف وعده هایی را می دهند چون این مباحث علنی نمی شود بعد از پیروزی شاید آن وعده ها جنبه اجرایی پیدا نکند ولی وقتی علنی شد مردم به دنبال تحقق قول و وعده رئیس جمهور منتخب هستند اگر او این کار را نکند همان ابتدا عدم صداقتش را مشخص کرده است.

اجرای چنین مدلی چقدر از تعدد نامزدهای اصولگرا در صحنه انتخابات ریاست جمهوری پیشگیری می کند؟
وقتی مردم ببینند نامزدی با تیم کاری اش وارد میدان شده تا آنکه تنها بیاید، قطعا به لحاظ قدرت مدیریت کشور حساب دیگری روی او باز می کنند.

مصداقی بخواهیم وارد بحث شویم، مثلا اگر آقای باهنر نامزد اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری شود آقایان قالیباف، جلیلی، ولایتی و ضرغامی حاضرند به عنوان عضو کابینه او نام آنها در جریان رقابت های انتاخاباتی برده شود؟
طبیعتا باید از کسانی استفاده کند که آمادگی همکاری با او را داشته باشند.

مقصود این است، اجرای چنین مدلی چقدر کمک می کند که مثلا با ورود آقای باهنر به صحنه انتخابات دیگر شخصیت ها همچون آقایان قالیباف، جلیلی، ولایتی، فتاح و ضرغامی دیگر نامزد نشوند؟
اگر فردی بیاید که بتواند از همه ظرفیت های اصولگرایان در دولت آینده استفاده کند و از هر شخصیتی در جای تخصصی خود بهره گیرد و آنها نیز همین توافق را داشته باشند، طبیعتا دیگر کسی دنبال 400 هزار رأی یا 500 هزار رأی نمی رود بلکه سعی می کنند در جایگاهی قرار بگیرند که به رأی نامزد حاضر در صحنه اضافه شود چون مطمئن هستند که می توانند در دولت تأثیر گذار باشند بنابرای این ایده کمک خواهد کرد که خیلی ها از آمدن به درقابت صرفنظر کنند.

شخصیت های سیاسی که الان توانمندی های خود را در سطح ریاست جمهوری می دانند آیا قبول خواهند کرد که در سطح معاون رئیس جمهور یا یک وزیر در دولت ایفای نقش کنند؟
اینها الان اکثراً وزن شان را در صحنه های انتخاباتی چند دوره اخیر آزمودند و می دانند هر کدام چقدر رأی دارند بنابراین آگاهند که این پایگاه رأی نصاب لازم برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری را ندارد، پس بهتر است آرا در یک کاسه تجمیع شود و در کنار نامزدی که می خواهد از آنها استفاده کند و رأی بیشتری دارد اهداف خودشان را دنبال کنند.

ویژگی‌های اجرای این مدل را چه می دانید؟
طرح گفتمان نو، همخوانی گفتمان با مطالبات مردم و توانایی جمع کنندگی همه ظرفیت های نیروهای انقلاب سه ویژگی بارز این مدل باید باشد.

از آنجا که افرادی قرار است در قالب کابینه یک نامزد به مردم معرفی شوند که خودشان روزی مدعی ریاست جمهوری بودند، در صورت پیروزی و به مرور زمان این باعث تضعیف رئیس جمهور منتخب نمی شود که هر یک از اعضای کابینه او بخواهد طرح و ایده خود را به اجرا گذارد؟
هر کدام از آنها در یک حوزه تخصصی صاحب نظر هستند، لذا اگر در جای خودشان از آنها استفاده شود تخصص شان مورد بهره برداری کامل قرار می گیرد پس باعث چالش رئیس جمهور منتخب نمی شود مگر اینکه رئیس جمهوری که محوریت آنها را به عهده می گیرد قادر نباشد افراد نخبه و توانمند در این سطح را مدیریت کند یا از ظرفیت آنها بهره بگیرد.

شاید کسانی قبل از انتخابات به عنوان وزرای یک نامزد معرفی شوند اما بعد از انتخابات آنها نتوانند از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد بگیرد، این خودش در میزان موفق بودن مدل شائبه ایجاد نمی کند؟
خوب می‌تواند فقط اعضایی از کابینه مثل معاونان رئیس جمهور زمان انتخابات معرفی شوند که نیاز به گرفتن رأی اعتماد از مجلس نباشد.

نکته دیگری که درباره این مدل می‌تواند مدنظر قرار گیرد آن است که نامزدی بیاید و برخی اعضای کابینه خود را نیز معرفی کند و آن شخصیت های سیاسی هم از نامزدی او در انتخابات حمایت کنند اما با همه این اوصاف نتواند پیروز رقابت لقب گیرد در این صورت شکست ابعاد وسیع تری پیدا نمی کند یعنی به جای آنکه پای یک شخصیت اصولگرا نوشته شود، در کارنامه همه اعضای آن کابینه انتخاباتی ثبت خواهد شد و حتی در رقابت های بعدی نیز، حضور آنها تحت تأثیر این شکست قرار بگیرد؟
طبیعتا اگر انتخاب درستی نباشد، ممکن است حتی موجب تضعیف نامزد محوری هم بشود و چنین اثری را شاهد باشیم ولی اگر انتخاب درستی انجام شد باعث تقویت خواهد شد. به هر حال ریسک است. برای مثال آقای باهنر نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود معاون اول خود را آقای ناطق نوری انتخاب کند خوب این انتخاب به وزن آقای باهنر اضافه می کند. در مجموع اجرای چنین مدلی ریسک دارد ولی از آن طرف آثار مثبتش برای تقویت نامزد محوری بیشتر است.

آیا شخصیتی در جبهه پیروان خط امام و رهبری که برای نخستین بار بخواهد نامزد انتخابات شود و چهره های شاخص اصولگرا نیز حاضر باشند با او در دولت آینده کار کنند وجود دارد؟
در حال حاضر تعداد گزینه هایی که اولین بار برای انتخابات ریاست جمهوری مطرح می شوند قابل توجه هستند اما فعلا در حد پیشنهاد گروه ها و تشکل ها هستند اما نه با خودشان این بحث ها صورت گرفته ضمن آنکه هنوز ارزیابی های کامل و جامعی نیز نسبت به توانمندی های شان انجام نشده است.

به نظر شما چه کسی می تواند این نقش را ایفا کند؟
الان درباره هیچ کسی نمی توان سخن گفت.

چند نفر این شاخصه را دارند؟
حداقل 10 شخصیت در جناح اصولگرا این شاخصه را دارند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.