به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم ، کاروان امام حسین (علیهالسلام) در مسیر حرکت خود به منزلگاه «عذیب الهجانات» رسیدند، که تقریباً آخرین منزلگاه قبل از ورود به کربلا(دوم ماه محرم) بود. در این هنگام نامهای از طرف ابن زیاد به حر رسید، او در این نامه، حر را در مورد ملایمت با حسین سرزنش کرده بود و فرمان داده بود که عرصه را بر حسین علیهالسلام تنگ کن. اما حر که تحت تأثیر صحنههای غبارآلود ماجرای کربلا قرار گرفته بود، به اجبار جلوی کاروانیان را میگرفت، در حالی که از این کار کراهت داشت و این را به راحتی میتوان از برخی جملات جناب حر متوجه شد.
در این منزلگاه امام حسین علیهالسلام برخاست و خطبهای خواند. حضرت بعد از حمد خداوند و ذکر و یاد رسول گرامی اسلام(ص) فرمود: «إِنَّهُ قَدْ نَزَلَ بِنَا مِنَ الْأَمْرِ مَا قَدْ تَرَوْنَ وَ إِنَّ الدُّنْیَا قَدْ تَغَیَّرَتْ وَ تَنَکَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُهَا وَ اسْتَمَرَّتْ حِذَاءً وَ لَمْ تَبْقَ مِنْهَا إِلَّا صُبَابَةٌ کَصُبَابَةِ الْإِنَاءِ وَ خَسِیسُ عَیْشٍ کَالْمَرْعَی الْوَبِیلِ أَ لَا تَرَوْنَ إِلَی الْحَقِّ لَا یُعْمَلُ بِهِ وَ إِلَی الْبَاطِلِ لَا یُتَنَاهَی عَنْهُ لِیَرْغَبِ الْمُؤْمِنُ فِی لِقَاءِ رَبِّهِ مُحِقّاً فَإِنِّی لَا أَرَی الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ الْحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلَّا بَرَما؛ همانا آنچه را بر ما وارد شده است شما مشاهده میکنید، دنیا تغییر چهره داده و ناشناخته و نیکویی از آن رویگردان شده است و این روند با سرعت ادامه دارد و چیزی از آن جز تهماندهای همانند تهمانده آب در میان ظرف و جز یک زندگی پست مانند چراگاه بد (مانند شورهزار) نمانده است. آیا نمینگرید که به حق عمل نمیشود و از باطل جلوگیری نمیشود؟ با این وضع مؤمن باید به لقای پروردگارش (شهادت) اشتیاق یابد، همانا من مرگ را جز سعادت، و زندگی با ستمگران را جز ملامت و ناراحتی نمینگرم».
این خطبه مشتمل بر فرازهای بسیار تأمل برانگیز است که حاکی از شرایط سخت فتنهگون آن دوران است، به این صورت که فرمودند نیکی (معروف) از دنیا پشت کرده است و چیزی از (ارزشهای) آن جز اندکی باقی نمانده است و در بیان علت این امر به دو مورد اشاره فرمودند: 1ـ آیا نمیبینید به حق عمل نمیشود؛ الْحَقِّ لَا یُعْمَلُ» 2ـ «و از باطل جلوگیری نمیشود؛ وَ إِلَی الْبَاطِلِ لَا یُتَنَاهَی». بر اساس این مواردی که امام حسین (علیهالسلام) در علت دگرگون شدن ارزشهای دنیایی مطرح فرمودند، باید دید جامعه ما در این دوران چه مقدار به این دو مسأله مبتلا است. بنابراین هرگاه به حق عمل نشود، یعنی هر چیزی در جایگاه خود قرار نگیرد و از طرفی از باطل جلوگیری نشود، جامعه از جهت ارزشهای معنوی و اخلاقی افول خواهد کرد و زمینهساز فتنههای بسیار عظیمی خواهد شد تا جایی که فرزند برترین خلایق را بسوی قتلگاه میکشند.
اما امام حسین (علیهالسلام) در ادامه فرمودند اگر فرد مؤمن در چنین شرایطی ـ روزگاری که به حق عمل نمیشود و از باطل جلوگیری نمیشود ـ قرار گرفت، لِیَرْغَبِ الْمُؤْمِنُ فِی لِقَاءِ رَبِّهِ مُحِقّاً؛ با این وضع مؤمن باید به لقای خدایش (شهادت) اشتیاق یابد. یعنی هر اندازه فتنهها شدیدتر میشود، عکسالعمل فرد مؤمن فارغ از فضاهای منفی باید اشتیاق داشتن به دیدار پروردگار باشد و با تمام وجود به سوی خداوند بازگردد، زیرا مؤمن در چنین شرایطی خداوند متعال را تنها پناهگاه عالم میداند. چقدر زیباست که امام حسین (علیهالسلام) هنگام حرکتشان از کوفه ضمن خطبهای برنامه خود را همین گونه مطرح کردند، یعنی فرمودند: «مَنْ کَانَ فِینَا بَاذِلًا مُهْجَتَهُ و مُوَطِّناً عَلَیلِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا؛ هر کسی میخواهد در راه ما بذل جان کند و در لقای خداوند وطن گزیند، با ما سفر کند».
امام حسین علیهالسلام در ادامه زودتر از همگان این اشتیاق را نشان دادند و فرمودند: «فَإِنِّی لَا أَرَی الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ الْحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلَّا بَرَما؛ من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز ملامت و ناراحتی نمینگرم». بنابراین میتوان گفت یکی از اهداف عظیم امام حسین علیهالسلام رسیدن به لقای پروردگار بود که این موضوع را در منازل بین راه به انواع مختلف بیان میفرمودند و خود را مشتاق دیدار و ملاقات پیامبر اکرم(ص) و دیگر اهل بیت(ع) و در آن زمان مرگ و شهادت را پلی برای این دیدار معرفی میکردند.
نظر شما