کربلا مرکز آرامش قلب‌ها در هستی است

 کربلا مرکز آرامش قلب‌ها در هستی و مطاف ملائک مقرب بوده و خاکش، خاک تمیم بهشت است. مُحرم ماه پیروزی خون بر شمشیر است و خاک هم مَحرم خون امام حسین(ع) شده است تا کودکان آتیه این مکتب عرفانی، نسل به نسل مَحرم آسمان شوند.

دوباره روح‌های کمال پیشه آمده‌اند تا در حریم خیمه‌های عزای حسینی متعالی گردند و تا با یاد سیاهی خیمه‌های سوخته دل سپید کنند و در این کیمیاگری عالم جان بها بخشند، در غربت محض کودکان اشک ریزند تا گناهانی که در روزهای غفلت مرتکب شدند پاک شوند.

قصه پر غصه کربلا تنها حرف شهادت امام حسین(ع) نیست، بلکه بحث تولد دوباره اسلام است؛ سلام به اسلام آن هم در زیر خاک و خون و تیغ، آن روز نهال تشنه اسلام از دست باغبان خود آب حیات نوشید تا آنکه تا روز طلوع ابد استوار باشد و سایه سعادت بر سر مسلمین بیفکند؛ آری اسلام چشم به امام حسین(ع) دوخته بود و پیشوای سوم شیعیان نیز چشم به خدا دوخته بودند.

امام حسین(ع) امام زمان زین العابدین، عباس علمدار و زینب وفادار، بهترین سرور ممکن برای قلب‌های پاک، پسری از نسل زهرای اطهر و اهل حریم کساء بودند، عاشقی که همه چیزش را داد در هزار خوان وصال یار، از نوزاد و جوانش گرفته تا برادر و جان شیرینش و اگر چیز دیگری هم می‌داشت عارفانه در راه خدا می‌داد، آری امام حسین(ع) در کارزار بندگی لبیک به خدا گفتند.

ظهر عاشورا رسید، آن هنگامه تابش آفتاب بر ریگهای گرم بیابان، بر لبهای ترک خورده کودکان و بر قامت آسمانی عباس(ع)؛ باز هم قصه بی حرمتی آنگاهی که سوره فجر قرآن ناطق را بر خاک انداختند و صفحه صفحه حکمتهایش را نه فقط پاره پاره که لگد مال سُم اسبان کردند.

آن روز قلم قرآن را شکستند تا بر دفتر هستی کسی مشق عشق ننویسد، هرچه خواستند کردند و به کار بستند و آخرین و ننگ‌ترین فرامینی که از شیطان لعین آموخته بودند اجرا کردند؛ بقیناً این مردان آتش سرشت اگر چیزی از رذالت باقی مانده بود آن را هم روا می‌داشتند.

کربلا یعنی که اگر بلا در کربلا کر نمی‌بود می‌شنید صدای قذسیان را از کاروان امام حسین(ع) دست برمی‌داشت؛ کربلا قبله قبیله عاشقان است، جایی که هر روز دلها و اشکهای بسیاری در عالم بر گردش طواف می‌کنند، طوافی به شکوه معصومیت و به سوز معنویت، هفت دور به شکرانه هفت آسمان بر گرد این کعبه دل می‌گردند.

کربلا مرکز آرامش قلب‌ها در هستی و مطاف ملائک مقرب بوده و خاکش، خاک تمیم بهشت است.

«ذکر یا حسین(ع)»، ذکر قبولی توبه آدم، ذکر سرد شدن آتش ابراهیم و شکافتن نیل به دست موسی، اذن دخول بهشت و ذکر امان از آتش و اوبن ذکر اذان عاشقی در سرا پرده آسمان هفتم است.

آری امام حسین(ع) بنده معصومیت و مظلومیت بود، دریادمانش قصه کوچه‌ها و قصه محراب سرخ بود، امیدش نوازش آب بر لب‌های خشکیده کودکان و آرزویش شکست کفر بود و اینگونه بود که تا ابد برجا ماند و سوکواره‌اش از ازل سوزان شد.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.