گروه فرهنگ قدس، زهره کهندل: تحقیق و پژوهش که بستر آن در دانشگاهها شکل میگیرد یکی از مواردی است که میتواند سنت وقف را بیش از پیش در کشورمان احیا کند. چندی پیش معاون علمی و فناوری ریاستجمهوری اعلام کرد که این معاونت از ایدههای واقفانی که علاقهمند هستند در بحث تحقیقات و پژوهش وقفهای جدیدی را انجام دهند، حمایت میکند. به باور سورنا ستاری، وقف میتواند به فعالیت شرکتهای دانشبنیان در کشور رونق ببخشد و فرهنگ کارآفرینی و ثروتآفرینی از علم را نهادینه سازد.
آیا به اهمیت وقف در آموزش عالی ایران توجه شده است؟
اهمیت وقف در نظام آموزش عالی موضوعی روشن است. یک دلیلش این است که بهصورت تاریخی و فرهنگی، موقوفاتی که در تاریخ ایران و اسلام وجود داشته، از مهمترین ارکان تاریخ اجتماعی ما بوده است. وقف در مقایسه با دیگر حوزههای اجتماعی و فرهنگی، اهمیت زیادی داشته و به جز وجه معنوی آن، برای تولید علم و مدرسههای عملیه، به عنوان سنتی ارزشمندی تلقی میشده است. ما از طریق ایجاد رشتهها و حوزههای پژوهشی که به وقف میپردازند، بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی ایرانی اسلامی را مورد پژوهش قرار دادیم که اهمیت و تداوم این بحث را برای جامعه روشن میکند.
آیا به رشتهای دانشگاهی برای تربیت نیرو در این باره نیازمندیم؟
وقف بخشی از هویت تمدن ایرانی اسلامی ماست و میتواند بهصورت یک رشته مستقل در دانشگاهها تدریس شود. متأثر از همین ریشهای که دارد، خیّرین هم میتوانند مصداق نیات خیر خود را در راستای تولید علم قرار دهند. چنانکه در گذشته نیز اینگونه بوده و برای تولید علوم دینی، موقوفاتی داشتهایم. به دلیل اهمیتی که نیت واقف دارد، مصداق آن را میتوان علومی تشخیص داد که در فرهنگ، عرف و نظام فقهی و حقوقی جامعه، به ارتقای بُعد ایمانی جامعه کمک کنند. این موقوفات میتواند در حوزه بهداشت، پزشکی، مهندسی و دانشهای دیگر باشد. اگرچه محدودیتهای عرفی و تلقیهایی که وجود دارد بیشترین تمرکز وقف را به سمت علوم دینی میبرد (چون در گذشته مرزبندی بین علوم دینی و غیردینی وجود نداشته است) اما امروز شاهدیم که بسیاری از کشورهای پیشرفته و توسعهیافته سعی کردهاند تا سنت «وقف برای دانش» را حفظ کنند. با تحولات جامعه جدید همچون توسعه نظام دانشگاهی در کشورمان، این پیوستگی همچنان حفظ شده است و بسیاری از دانشگاهها و رشتههای علمی موقوفاتی دارند که در برخی از حوزههای علمی، بهتر از این هم میتواند مورد توجه قرار بگیرد.
بسیاری از دانشگاههای بزرگ دنیا وابسته به بودجه دولتی نیستند. آیا در کشور ما بودجه دانشگاهها میتواند به جیب خیّران وصل شود؟
منطق قیاس باید مشخص باشد. اگر این ماجرا در جوامع توسعهیافته با موفقیت همراه بوده بدین علت است که آنها شرایط متفاوتی داشته و دارند. شرایط کشور ما با آن کشورها متفاوت است. امروز در حوزههای علمیه با توجه به اینکه بهشکل سنتی خود عمل نمیکنند و بیشتر شبیه دانشگاههای حوزوی شدهاند، شاهد این هستیم که بسیاری از هزینههایشان از محل موقوفات تأمین میشود. لازم به یادآوری است که استقلال دانشگاهها در کشورهای توسعهیافته، مطلق و کامل نیست بلکه روندی که آن دانشگاهها طی کردهاند به دلیل تفاوتهایی که نهاد علم در آن کشورها با کشور ما دارد، متفاوت بوده است. استقلال در دانشگاهها به معنای خروج از مسیر مشخصی که جامعه برایش تعریف کرده، نیست. دانشگاه وظیفة یک رصدخانه در جامعه را دارد تا وضعیت عمومی و کلی جامعه را بررسی و آسیبشناسی کند.
پس چرا در عمل دانشگاههای ما همچون دانشگاههای کشورهای توسعهیافته، همچنان وابسته به بودجههای دولتی هستند؟
تأسیس نهاد دانشگاه طی یک قرن در ایران بهشکلی بوده که وابستگی مالی به دولت در آن تعریف شده است. البته در دهههای اخیر ضریب و میزان وابستگی دانشگاه به دولت از طریق نهاد واسطهای همچون هیأت امنا تغییر کرده است. بررسی وضعیت فعلی دانشگاهها ترکیبی از وابستگی و استقلال در نهادهای دانشگاهی را نشان میدهد. با نگاهی به تجربههای تاریخی کشورمان در دوران معاصر، میتوان گفت که حمایت از دانشگاه از سوی دولت انجام میشده چون دانشگاهها به سفارش و با نظارت دولت تأسیس شدهاند. البته این بدان معنا نیست که راه بسته است. مثلاً دانشگاههای غیرانتفاعی از ظرفیتهای مردمی برای تأمین بودجه استفاده میکنند. بهتر است که رابطه بین نهاد وقف و نهاد علم برای مردم و مسؤولان بیشتر تشریح گردد و تجربههای موفق در این باره فرهنگسازی شود. با توجه به فضای عمومی و سیاستهای دولتی، استفاده از ظرفیت تشکلهای مردمنهاد بسیار مورد استقبال است. ما انجمنهای خیریه بزرگی در امور مدرسهسازی و بهداشت داریم اما اینکه چرا نظام خیّر در حوزه علم ضعیف بوده و هست، جای بررسی دارد. در گام نخست باید دید که چه رابطهای بین نهاد علم و نهاد وقف وجود دارد و اینکه این رابطه را چطور میتوان به سمت تولید دانش معطوف کرد.
برای ایجاد وحدت رویه در این باره چه باید کرد؟ آیا مجموعهای با فعالیت متمرکز در این زمینه وجود دارد؟
به نظر میرسد که ما نیازمند یک نهاد متمرکز و متولی برای ایجاد و تقویت رابطه بین نهادهای وقف و علم در آموزش عالی هستیم. در ساختار وزارت علوم انجمن خیّرین وجود دارد اما عمده نهادهای خیریه، مراجعهمحور هستند و بیشتر در راستای برآوردن نیازهای رفاهی و زیرساختی فعالیت میکنند؛ همچون بنیاد خیریه مصلینژاد که در ساخت خوابگاههای دانشجویی و فضاهای آموزشی فعالیتهای شایستهای داشته است. در حال حاضر بیش از 70 دانشگاه در وزارت علوم وجود دارد که بین 5 تا 70 خیّر به آنها خدمات میدهند. با توجه به فضای عمومی کشور، میتوانیم از ظرفیت وقف در حوزه نظام آموزش عالی و تولید علم استفاده بسیار بهتری کنیم.
نظر شما