در این باره پرویز فتاح رئیس کمیته امداد امام خمینی(ره) گفته است، با محاسبه ما هر خانوار تحت پوشش علاوه بر یارانه که مانند دیگر شهروندان میگیرد، باید ماهیانه ۴۵۰ هزار تومان مستمری دریافت کند. با نگاهی بیطرفانه میشود گفت دربازه زمانی ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۵ دولتهایی که مدیریت اقتصاد کشور را بر عهده داشتهاند، بر دامنه زایش فقر و افزایش شمار نیازمندان افزودهاند و متأسفانه چرخه فقر هر بار تکرار شده است و عده زیادی در همین چرخه گرفتار شدهاند.
نیمی از جمعیت ایران فقیر هستند
ناصر موسوی لارگانی نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در گفتوگو با خبرنگار ما سیاستهای دولت را در امر فقر زدایی ناموفق ارزیابی کرده و با اشاره به اینکه دولت فعلی و همین طور دولتهای قبل خیلی به دنبال فقر زدایی نبودند که فاصله طبقاتی را کم کنند، میافزاید: سیاستهایی که ما تا حالا دیدهایم فقر زدا نبوده است، اگر خط فقر را زیر ۵/۱ میلیون حساب کنیم، نیمی از مردم ایران و شاید خیلی بیشتر هم فقیر به شمار بیایند، اما به هر حال شماری هستند که در سطح پایینتری از این رقم و شاید هم فقط با یارانه دریافتی خود باید گذران زندگی کنند که این افراد باید مورد توجه بیشتری قرار بگیرند. ناصر موسوی لارگانی میافزاید: انقلاب ایران بر این اساس پایه ریزی شد که فقر از دامن ملت پاک شود وبرای رفع فقر و کمک به ضعفا چندین برنامه را اجرایی کردند که یکی کمیته امداد بود تا حداقل کمکها به این قشر بشود و سفره آنها از نان خالی نباشد. وی میافزاید: این کمک از اول انقلاب تاکنون به نیازمندان میشود، ولی این رقم به نسبت تورم افزایش زیادی پیدا نکرده و باید بگویم با این رقم مستمری یک خانواده سه - چهار نفری حتی نان خالی هم نمی توانند تهیه کنند، زیرا اکنون یک قرص نان در برخی نقاط شهر بالای هزار تومان است و با این مستمریها نمی شود جلوی تورمها کمر خم نکرد.
فقرا فقیرتر و اغنیا غنیتر
موسوی لارگانی تصریح میکند: اگر بخواهیم برنامه فقر زدایی را در کشور انجام دهیم باید بودجه کمیته امداد را افزایش بدهیم که این مستمری بگیران، با حداقل دستمزدی که از طرف دولت اعلام میشود بتوانند زندگی فقیرانه ای داشته باشند، چون وقتی میگوییم درآمد زیر ۵/۱ میلیون زیر خط فقر است و حداقل دستمزد ۸۱۲ هزار تومان، پس ما اکنون یک هفتم این حداقل را هم به این خانوادهها کمک نمی کنیم و با این منوالی که به پیش میرویم فقرا دارند فقیرتر و اغنیا هم غنیتر میشوند. وی تأکید میکند: در بحث هدفمندی یارانهها هم با اینکه قانونگذار مصوب کرده بود کسانی که از افزایش حاملهای انرژی زیان میبینند، ۵۰ درصد درآمد حاصل از افزایش حاملهای انرژی را به صورت یارانه نقدی دریافت کنند، ولی شاهد بودیم همان ۳۰ درصدی که داشتند ۷۰ درصد انرژی را مصرف میکردند، باز هم از یارانه بهره بیشتری بردند و آن مستضعفی که ماشین نداشت دستش از این سفره کوتاه ماند.
مبارزه با فقر بدون برنامه مدون
آلبرت بغوزیان اقتصاد دان و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: متأسفانه دولتها تاکنون سیاست مدونی برای فقر زدایی و پاک کردن محرومیت از چهره جامعه نداشته اند. وی با تأکید بر اینکه رکود آتش در خرمن زندگی مردم میزند، میگوید: پیش از هر اقدامی باید ثبات قیمتها را برای هر اقدامی مد نظر داشته باشیم. وی تصریح میکند: در زمینه عملکرد حمایتی دولتها باید پرسید آیا طی سالیان افزایش قدرت خرید داشتیم یا افزایش درآمد یا حتی کمک به توانمند شدن کارگران تا بتوانند دریافتی بهتری داشته باشند، فکر نمیکنم در این خصوص اقدامی انجام گرفته باشد. بغوزیان میافزاید: از نظر توانمند سازی آموزشی سازمانهای مربوط در اینکه بتوانند نیروی انسانی کارگری را توانمند یا نیمه ماهر کنند تا از این طریق درآمد وی، بهبود یابد موفق عمل نکردهاند.
بار کج یارانهها به سر منزل مقصود نرسید
وی ادامه میدهد: یارانهها به جامعه هدف اصلی اصابت نکرد و با اینکه صحبت از شناسایی افزاد نیازمند و حذف یارانهها بود این کار درست انجام نشد و شاهد بودیم که تورم قدرت خرید را کم کرد و این مبلغ هم بالاتر نرفت و در عمل حمایت دولت در این زمینه ضعیفتر از قبل شد. این استاد دانشگاه تهران میافزاید: درست نیست که بگوییم رابین هودی عمل کنیم و از دولت بگیریم و به فقرا بدهیم، اما باید پذیرفت که یارانهها هدایت شده نیست و نتوانسته جامعه هدف را توانمند کند.
نظام مالیاتی ناکارآمد است
وی تصریح کرد: نظام مالیاتی کشورهم کارآمد نیست، مکانیزاسیون آن بهتر شده، ولی اینکه بگوییم سیستم مالیاتی منصفانه داریم هنوز این امر محقق نشده و معافیتها به کسانی که نباید تعلق میگیرد و از برخی که نباید، دریافت میشود.
وی میافزاید: از نظر حمایتی جایی که بشود حس کرد عملکردها مناسب بوده و مردم هم راضی بوده اند فقط در بخش بهداشت و خدمات درمانی و بیمه ای است، در بقیه موارد با افزایش شکاف درآمدی شاهد این هستیم که قشر متوسط نیز در سراشیبی افتاده و دارند به طبقه پایینتر درآمدی میپیوندند.
درست نیست که بگوییم رابین هودی عمل کنیم و از دولت بگیریم و به فقرا بدهیم، اما باید پذیرفت که یارانهها هدایت شده نیست و نتوانسته جامعه هدف را توانمند کند.
جای خالی شاخصهای آماری فقر
بغوزیان میگوید: از نظر شاخصهایی که نشان دهنده وضعیت فقر در جامعه است متاسفانه شاخصی جز ضریب جینی نداریم که در این زمینه در دولت کنونی یک بهبود چند هزارمی در ضریب جینی داشته ایم بدان معنا که وضعیت بهتر نشده و فقط وخیمتر نشده است. وی تأکید میکند: تاکنون برنامه مدونی برای مبارزه با فقر با توجه به تورم و رکود نداشتهایم و تنها بحث اقتصاد مقاومتی را از سوی مقام معظم رهبری داشتهایم که آن هم با سهل انگاری از سمت وزارتخانههای مربوط به برنامه کاربردی تبدیل نشده و هیچ برنامه حمایتی دیگری نیز به سرانجام خود نرسیده است. وجود نزدیک به ۲۰ درصد جمعیت در صف بیکاران، مستمری بگیران و نیازمندان فاقد درآمد، به موازات اعلام رقم دو میلیون و ۷۰۰ هزار تومان به عنوان عدد خط فقر، برای کسانی که برای نشستن بر صندلی صدارت و وزارت در سال ۹۶ دورخیز کردهاند، زنگ هشدار را به صدا درآورده است.
کسانی که حذف یارانهها را هر روز رسانه ای میکنند، مدیرانی که به وعده خود در ایجاد سالانه ۹۰۰ هزار شغل قصور دارند، افرادی که پای خارجیها را به کشور باز میکنند و برای فرنگیها و چینیها اشتغالزایی میکنند، باید مراقب باشند که مردم بیش از این در تنگنا قرار نگیرند.
نظر شما