تروریست بین المللی، چه آن روز که آسوده روی صندلی هواپیما لم داده بود  و از حوادث یک ساعت بعد پیرامونش هیچ خبر نداشت و چه آن شب و روزهایی که سوژه جنایت هایش را پیدا می کرد و از کشتن شان فیلم می گرفت، سر سوزنی گمان نمی کرد روزی خودش هم بشود، سوژه فیلم سینمایی «آخرین پرواز کرکس» که قرار است در ایران و با بازی «مل گیبسون» ساخته شود.

آن اوایل کار، خبر – کم و بیش- به شایعه می زد. اما چند روز پیش اعلام شد «مل گیبسون» بازی در این فیلم را پذیرفته است. گویا فیلمنامه اش .را یک ایرانی نوشته و یکی از دستیاران «الیور استون» آن را باز نویسی کرده است . البته این را هم بدانید که تا امروز –شاید- به علت هزینه سنگین ساخت فیلم ، همه چیز -تا اطلاع ثانوی- مسکوت مانده است تا ببینیم بعدها چه می شود! ...

یک چشم آبیِ دیگر

تنها چشم آبی سینمای جهان نیست، اما در میان مردان چشم آبیِ هالیوود از خوش تیپ ترین هایش است.

هرچند انتشار این خبر که قرعه به نام «مل گیبسون»  افتاده تا در سینمای ایران و در یک فیلم پر سر و صدا نقش بازی کند، بهانه خبری نگارش این گزارش از شخص شده است، اما از انصاف نگذریم؛ زندگی شخصی و هنری او  ویژگی های جالب توجه و –گاه- بی همتایی دارد که وی را با نسخه های مشابه اش، متفاوت و متمایز می کند. بازیگر 60 ساله آمریکایی – استرالیایی، فرزند ششم پدر و مادری است که از دار و ندار دنیا تنها 11 فرزند داشتند!  برای همین  هم سال 1968 با غرامتی که پدر سوزنبان خانواده از شرکت راه آهن نیویورک گرفت روانه استرالیا شدند تا پسرهایشان را  از خطر فرستادن به جنگ ویتنام در ببرند.

دستاورد مهاجرت به استرالیا برای «مل»، تنها جان سالم به در بردن از جنگ ویتنام نبود بلکه بهانه ای شد تا به مؤسسه هنرهای دراماتیک استرالیا و دنیای سینما پا بگذارد.

کاتولیک متعصب

از سال 1977 در استرالیا بازیگری را شروع کرد. با وجود چهره مناسب و صدای مناسب تر، چون خیلی خجالتی بود 5 سال به درازا کشید تا کشف شود و -سریع- پله های پیشرفت را بالا برود و آخر کار هم با فیلم «شجاع دل» تبدیل شود به یکی از ستاره های سینمای جهان.  البته قبول دارم تا اینجای مطلب به جز بزرگ شدن در خانواده ای 13 نفری هنوز خبری از «مل گیبسون» متفاوت- که حرفش را زدیم- نیست. تفاوت های این بازیگر با دیگر ستاره های هالیوود، درست پس از مشهور شدن اش رو می شود و تناقض های عجیب و غریب رفتاری و گفتاری او نیز –با گذشت زمان- پیش چشم هواداران اش قرار می گیرد. آقای ستاره، بر خلاف بسیاری از همکارانش که در دهه 80 و 90 میلادی ژست بی دینی را برای شهرت هنری شان سودمند می دانستند ، کاتولیکی بسیار معتقد است و بارها در مصاحبه هایش گفته است: «هیچ رستگاری برای آن هایی که بیرون از کلیسا هستند وجود ندارد ... من به این مسأله ایمان دارم». دینداریِ بازیگر سرشناس سینمای جهان تا به آن جا پیشرفته است که در شهر «مالیبو»  و در نزدیکی لس آنجلس، کلیسایی به ارزش 37 میلیون دلار و با ظرفیت 400 صندلی ساخته است.

چقدر دستمزد؟

تنها در سینما نیست که می درخشد. خیلی ها می گویند: «مل گیبسون» بیش از یک ستاره عالم هنر، یک سرمایه گذار درجه یک است که می داند چگونه دستمزدهای کلان اش را به ملک و املاک تبدیل کند. خانه های اعیانی، جزیره شخصی، کلیسای شخصی با قیمت های نجومی، هتل های زنجیره ای  و ... -همه و همه- بخشی از ثروت باورنکردنیِ مردی است که رسانه های آمریکا همواره او را یکی ازگران ترین و ثروتمندترین ستاره های سینما معرفی می کنند.  ... الان به شما حق می دهم برای سرنوشت فیلم «آخرین پروازکرکس» نگران شوید. یعنی بازیگری که تا همین چند سال پیش ارزش دارایی هایش را یک میلیارد دلار برآورد می کردند، قرار است برای بازی در این فیلم ایرانی چه قدر دستمزد بگیرد؟

مردِ زندگی و خانواده

«مل گیبسون» تا چند سال پیش در میان ستاره های هالیوود از بابت «مرد زندگی بودن» هم مثال زدنی بود. 30 سال -و لابد عاشقانه- در کنار همسرش زندگی کرده و هر چند به رکورد پدرش دست نیافته بود اما با هفت فرزند از تنها همسرش، در میان همکارانش یک استثنا بود! خدا می داند ثروت بی اندازه یا حضور در هالیوود سبب شد در میان تعجب همه آن هایی که او را می شناختند  و -شاید- حیرت زدگی خودش، همسرش درخواست طلاق بدهد و آنها از یکدیگر جدا شوند. طلاقی که بعدها رسانه ها  نوشتند چندان هم طولانی نشد و به آشتی و وصل انجامید.

خشونت خانگی

«مل گیبسون» تا مدتها به اخلاقمداری، پرهیز از مصرف مشروبات الکلی، شرکت در کارهای عام المنفعه و انساندوستانه شُهره بود. مخالف سرسخت همجنسبازی نیز بود و با هنرمندان و شخصیت های اینکاره نشست و برخاست نداشت. با این همه حُسن شهرت، خدا می داند هوادارانش چقدر جا خوردند وقتی زنی به نام «اوکسانا» که پس از ماجرای طلاق اش در کنار «گیبسون» زندگی می کرد از او به جرم خشونت خانگی شکایت کرد و کار به محکومیت آقای ستاره رسید. به این ها بیفزایید، ماجرای دستگیری اش هنگام رانندگی و درحال مستی را که -به ادعای پلیس- به فحاشی علیه یهودیان انجامید و مجازات او را رقم زد.

مصائب مسیح

گیبسون در سال 2004، فیلم بسیار جنجالی "مصائب مسیح" را در مقام نویسنده، تهیه کننده و کارگردان ساخت. پروژه ای که شاید ادای دین او به مذهب کاتولیک بوده باشد. فیلم که ۱۲ ساعت آخر عمرِ عیسی مسیح را به تصویر می کشید، از آن جا که یهودیان را مسوول به صلیب کشیده شدن حضرت مسیح نشان می داد، با اعتراض شدید محافل و گروه‌های یهودی روبرو شد. هرچند از بابت فروش، موفق‌ترین فیلم مستقل تاریخ سینما نام گرفت. جامعه انجیلی- در واکنش-  مصائب مسیح را بزرگ‌ترین فیلم خارج از سیستم هالیوود نامید. مخالفان اما به دادگاه شکایت بردند تا جلو اکران آن را بگیرند. سرانجام فیلم با تغییرات مختصر اکران شد. دراین میان، برخی منتقدان گفتند که گیبسون راه را به خطا رفته، زیرا به جای این که ارباب کنیسه و بزرگان قوم یهود را عامل کشتن حضرت مسیح بداند، توده‏های مردم یهودی را -در فیلمش- نشان می دهد که فریاد "بر صلیب بکش" را سر می‏دهند. ... در ادامه، -همین امسال- خبر دیگری منتشر شد که می گفت، گیبسون می خواهد، ادامه فیلم مصائب مسیح را بسازد و گویا در این فیلم قرار است، داستان رستاخیز مسیح روایت شود.

پوزش می خواهم!

وقتی از کوره در رفت  و –شاید- در عالم بی خبری به یهودیان بد و بیراه گفت، تصورش را هم نمی کرد، کارش به بایکوت 10 ساله از سوی هالیوود بکشد و هیچ نقشی به او پیشنهاد نشود!

سرانجام کاسه صبرش لبریز شد، -مستقیم و غیر مستقیم- عذر خواهی کرد تا مافیای هالیوود دوباره او را به بازی بگیرد.

بی شک، «مل گیبسون» حالا یاد گرفته است که برای دور نماندن از حرفه اش، باید بیشتر مراقب زبانش باشد و کمتر به پر و پای برخی سوژه های "خاص" بپیچد. هرچند فکر کنم حالا دیگر شما هم -مانند من- نگران سرنوشت فیلم «آخرین پرواز کرکس» شده باشید! خدا کند، «گیبسون» در اوج محرومیت از بازی در هالیوود- از سرناچاری- قول حضور در فیلم ایرانی را نداده باشد!