۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۰۷:۵۹
کد خبر: 522020

شاید یکی از اختلالات جاری در مدارس ما تداخل برخی از مأموریت‌ها و وظایف باشد.این مسئله که در اکثریت مدارس ما دامن‌گیر است،موجب انباشت مأموریت‌ها و تکالیف بدون متولی شده است.به جرأت می‌توان گفت ناخرسندی خانواده‌ها و حتی بدنه حاکمیتی، ناظر بر وظایفی است که ناخواسته و از سرضعف سامان‌دهی و تداخل مغفول می‌ماند. واقعیت این است که در مدارس ما عناوینی چون کار تربیتی، آموزش‌های تربیتی، مدیریت تربیتی و فعالیت تربیتی یا دچار بدفهمی شده و یا گرفتار بد سامانی و بی‌سلیقگی گردیده است.

محمدابراهیم محمدی*

این عناوین و ماموریت‌های مبتنی بر آن ضمن رشد نامتوازن آموزش دانش‌آموزان موجب انتقاد، دلخوری ، انتظارات و مطالبات ناصواب شده است. به دیگر سخن مطالبات و به‌تبع ناخرسندی‌های پنهان و آشکار که بعضاً نخ نما و ناامیدانه  شده،ارتباط معنی داری با تربیت و مسایل مربوط با آن یافته است.

واقعیت این است که کار تربیتی و مأموریت ظریف،حساس ارتباط با مخاطب که حواشی و جلوه‌های اجتماعی و خانوادگی خاصی دارداقدامی سخت، سنگین و حوصله سوز بوده و از طیف یا گروه خاصی به تنهایی نمی‌تواند ساخته باشد. 

این موضوع که مهم‌ترین بخش در آموزش و پرورش است برخلاف فهم و برداشت‌های جاری امور تربیتی را با مطالبه و انتظارات نقد آلود مواجه ساخته است. بهتراست این دست برداشت‌ها که خود برای متولیان زحمت‌ساز و  پرمزاحمت است با بازتعریف وتبیین ذهنیت‌زدایی شود.

ناگفته پیداست که کار تربیتی که تعلیم، تعمیق و ترویج انسانیت و ارزشهای اخلاقی و انسانی است، در حصار و محدوده امور تربیتی نمی‌تواند باشد،بلکه اقدامی جمعی و تعمیمی است که بخش محدودی از آن مربوط به مربیان و عوامل پرورشی می‌باشد.

از این‌رو مأموریت تربیتی  بیش  از هر بخشی، متوجه آموزش و عوامل دست اندرکار آن در عرصه کتاب و کلاس است و این مسئولیت، محوری‌ترین تکلیف در فعالیت آموزشی بشمار می‌رود. از این رو بخش زیادی از کار تربیتی معلمان فراتر از فعالیت رسمی آموزشی به ارتباط عاطفی ایشان مربوط می‌شود و این خود شاید وجه تمایز شغل معلمی با سایر مشاغل باشد. بر این اساس دانش دینی و ارتقای سواد و معلومات مذهبی که برای تقویت مبانی و شکل‌گیری اندیشه و فکر دانش‌آموزان لازم است، به آن دسته از معلمانی مربوط است که به دروس دینی، قرآن، فلسفه، منطق، تاریخ و ... اشتغال دارند و علی القاعده باید دانش عمومی و به‌ویژه دینی را باید در کلاس و کتاب‌های درسی از این دست جست وجو کرد.

برای همین هم ضعف محتوی و مهارت‌های آموزشی و نبود زمینه برای پرسش‌گری و طرح مسئله، اندیشه‌های دینی دانش‌آموز را محدود، ضعیف وآسیب‌پذیر می‌سازد.

دور از انتظار نیست اگر گفته شود این قبیل کلاس‌ها به دلیل اهمیت و تأثیرگذاری، بهترین‌های مدرسه و به لحاظ قالب، طرح، ارایه و جلوه‌های جانبی اعم از مشاهده‌ای، محیطی، میدانی و حتی رسانه‌های هنری جذابترین‌های آن باشد.

پیداست نوع و حساسیت این ماموریت می‌طلبد معلمان این دروس از دانش‌، مهارت و مقبولیت علمی بالایی برخوردار باشند. مدرسه در طول سال تحصیلی و حتی فراغت‌های ضمن تحصیل و پایان آن شاهد فعالیت‌هایی است که مدیریت و هدایت را در مدرسه ناگزیر می‌سازد.

معاون یا مربی پرورشی که در واقع به دلیل اهمیت  و حساسیت ماموریت، نفر دوم مدرسه بوده و بخش عظیمی از تعهدات  و مطالبات مدرسه متوجه ایشان است، باید فراتر از یک عنصر فعال میدانی در قامت یک مدیر و حداقل کارشناس برنامه‌ریزی بخش‌های فرهنگی و تربیتی را سامان دهد.

پس این مربی یا معاون تربیتی است که مجموعه تشکل‌ها و نهادهای درون مدرسه را با تعریف و تقسیم کار به تحرک و فعالیت وا می‌دارد. پیداست پرداختن مربی به امور اجرایی و حجمی از جنس نصب و اعلان و پخش و امور انضباطی با شان و جایگاه مربی و معاون تربیتی که مدیریت و هماهنگی فعالیت‌ها را دارد ناسازگار است.

بنظر می‌رسد اشتغال مربی به امور سطحی،اجرایی و تشریفاتی و نیز انحصار و حبس ایشان در جنبره امور آموزشی مدرسه تاثیر زیادی در فرو کاهی جایگاه تربیتی ایشان داشته است. مناسب‌تر این است که مربی پرورشی ضمن در اختیار داشتن و استفاده از تمام ظرفیت‌های مشاوره، بهداشت و تشکل های دانش‌آموزی و بویژه شورای دانش‌آموزی در فرصت فراغت دانش‌آموزی خدمت رسانی نماید.

رونق بخشی به فعالیت‌های تربیتی در فرصت فراغت‌های یومیه، پایان هفته و حتی تابستان، می‌تواند بخش زیادی از موظفی‌های عوامل تربیتی را پوشش دهد. انتقال ماموریت فعالیت‌های تربیتی در قالب طرح و برنامه ها و با استفاده از ظرفیت تشکل ها و نهادهای مردمی علاقمند به فعالیت در زمینه مسائل فرهنگی و تربیتی، به فرصت‌های فراغت  و واگذاری آن به مربیان علاقمند با مهارت، چابک و زبده پایانی خواهد بود بر بسیاری از دغدغه‌های دیرپا و نگرانی‌های تربیتی اولیا و دلسوزان فرهنگی.

بنظر می‌رسد اگر در مدارس، ماموریت‌هایی چون: تربیت بالینی، آموزش های تربیتی، مدیریت تربیتی و فعالیت‌های تربیتی تفکیک شود تحولی که باید رخ خواهد نمود و بسیاری از موانع دست و پا گیر و ناخرسندی‌ها پایان خواهد پذیرفت.

ناگفته پیداست که مدیر علت تامه برنامه‌ریزی، اجرا و نظارت فرآیندی است و تا زمانی که مدیر این باور را نداشته و یا از عهده این تعریف و توزیع‌های ماموریتی بر نیاید کار تربیتی سرانجام نخواهد یافت.

* مدیرکل سابق فرهنگی و هنری وزارت آموزش و پرورش

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.