معارف: در مکتب تشیع بین داوطلبی منصب، برای خدمت و اعلای کلمه حق و بین داوطلبی با هدف قدرت‏طلبی و حرص بر مقام تفاوت وجود دارد. برخی معتقدند به احتیاط، نزدیک‏تر آن است که فرد، داوطلب منصب نشود تا در معرض تهمت ریاست‏طلبی و قدرت‏طلبی قرار نگیرد و از پیامدهای آن مصون باشد، مگر اینکه شرایط به گونه‏ای باشد که احساس کند جز او کسی توان این کار را ندارد. احادیث بسیاری در جوامع روایی شیعی وارد شده است مبنی بر اینکه مؤمن حق ذلیل کردن خود را ندارد. پرسیده شد: چگونه به ذلت می‏افتد؟ فرمود: خود را داوطلب کاری کند که بیش از توان اوست. بنابراین درصورت ناتوانی، انسان نباید داوطلب شود، بلکه اگر به او پیشنهاد هم شد، با بصیرت و شناختی که از خود دارد، نباید آن را بپذیرد.

انتخابات میدان «مرگ اخلاق» نشود

طیبه مروت: تنها چند روز تا برگزاری انتخابات دوازدهم باقی مانده است. مناظرات تلویزیونی و میتینگ‌های نامزدهای انتخابات فضای انتخاب گزینه مناسب و اصلح را پیش روی مردم قرار خواهد داد. اما آنچه در این رویداد سیاسی سرنوشت ساز مهم است، نگرانی برای مرگ اخلاق و ارزش‌های اسلامی در جامعه ای است که می‌خواهد پرچمدار فرهنگ اسلامی باشد. دکتر عبدالوهاب فراتی، استاد دانشگاه باقرالعلوم(علیه السلام)، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و نویسنده کتاب‌های اندیشه سیاسی در گفت‌وگوی پیش رو به بیان دیدگاه‌های سیاسی و اجتماعی اسلامی پرداخته است.

***

اصل انتخاب زمامدارتوسط مردم در اسلام چه جایگاهی دارد؟ انتخاباتی که در جمهوری اسلامی رخ داده مطابق با دستورهای دینی است؟

بله. یکی از موضوعاتی که در نظریه جمهوری اسلامی به آن اهمیت ویژه‌ای داده شده، تقسیم و انتقال مسالمت آمیز قدرت و مشروعیت بخشیدن به نهاد حکومت توسط مردم است. برای تحقق این نظر باید انتخابات آزاد برگزار شود. انتخابات آزاد هم تنها از برگزاری رأی گیری عمومی و آزاد ممکن است. حضور مردم در انتخابات آزاد مسئله تاریخی حکومت موروثی را از بین می‌برد و به دیکتاتوری پایان می‌دهد. این سرشتی است که «جمهوری اسلامی» با دیدگاه امام(ره) در ایران پس از انقلاب رقم خورد. پیش از اینکه به مسئله اخلاق در انتخابات بپردازیم، باید انتخابات را مورد مطالعه درون دینی قرار دهیم. از آنجا در هر انتخاباتی فردی خود را نامزد برای تصدی مسئولیتی می‌کند تا دیگران به او  رأی دهند و او را متولی بر امری کنند، این پرسش مطرح می‌شود که آیا داوطلب شدن برای تصدی مناصب، امری ممدوح است یا مذموم؟ معمولاً در منابع اهل سنت از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) اخباری با مضمونی مشابه وارد شده است که آن حضرت، داوطلب شدن برای ولایت و مناصب را مردود می‌داند. در روایاتی که در صحیح مسلم آمده به این موضوع اشاره شده است. دینوری نیز در کتاب «امامت و سیاست» خود آورده است که طلحه و زبیر پس از بیعت همگانی با حضرت علی(علیه‌السلام) نزد آن حضرت آمده و گفتند: با تو بیعت کرده‌ایم بر اینکه در زمامداری با تو شریک باشیم. پس از گفت‌وگوی آنان با امام، آن حضرت با ابن عباس به گفت‌وگو نشست و از وی نظر خواست. ابن عباس گفت: به نظر من آن دو خواهان حکومت هستند. پس زبیر را به حکومت بصره و طلحه را به حکومت کوفه بگمار. حضرت خندید و فرمود: «وای بر تو! در کوفه اموال و مردان بسیار است...اگر حرص این دو بر زمامداری، بر من آشکار نشده بود، ممکن بود به آنان نظری داشته باشم». 

اما در مکتب تشیع بین داوطلبی منصب، برای خدمت و اعلای کلمه حق و بین داوطلبی با هدف قدرت‌طلبی و حرص بر مقام تفاوت وجود دارد. علامه طباطبایی در این ارتباط به روایتی از امام هشتم(علیه السلام) اشاره می‌کند که پذیرش ولایتعهدی مأمون را به پذیرش وزارت توسط حضرت یوسف تشبیه می‌کند. برخی معتقدند، به احتیاط، نزدیک‌تر آن است که فرد، داوطلب منصب نشود تا در معرض تهمت ریاست‌طلبی و قدرت‌طلبی قرار نگیرد و از عوارض آن مصون باشد، مگر اینکه شرایط به گونه‌ای باشد که احساس کند جز او کسی توان این کار را ندارد. البته همه این مطالب، در صورتی درست است که فرد، دارای شرایط لازم برای تصدی منصب مورد نظر باشد.   در این زمینه، حدیثی از طریق اهل سنت و شیعه نقل شده است که بر اساس آن، زمانی ابوذر از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) خواهش کرد، امارت و منصبی را به او بدهد. حضرت فرمود: «تو ضعیفی و این امانت است».  احادیث بسیاری در جوامع روایی شیعی وارد شده است مبنی بر اینکه مؤمن حق ذلیل کردن خود را ندارد. پرسیده شد: چگونه به ذلت می‌افتد؟ فرمود: خود را داوطلب کاری کند که بیش از توان اوست. بنابراین درصورت ناتوانی، انسان نباید داوطلب شود، بلکه اگر به او پیشنهاد هم شد، با بصیرت و شناختی که از خود دارد، نباید آن را بپذیرد.

کسانی که در معرض انتخاب شدن قرار می‌گیرند چه وظایفی دارند؟

پرسشی که در اینجا طرح می‌شود، این است که اگر کسی دارای شرایط لازم بود و به او منصبی پیشنهاد شد، چه واکنشی باید انجام دهد؟ پاسخ این است که مسئله دارای دو صورت است: گاهی منصب با شأن فرد سازگار است و گاهی این طور نیست. صورت اول: پذیرش این منصب، در دیدگاه شرع و عقل، امری مطلوب و پسندیده است. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: اگر کسی متصدی امری از امور امت من شود و خوب از عهده برآید، در دل مؤمنان هیبت می‌یابد؛ ولی اگر شخص شایسته‌تر وجود دارد، پرهیز از پذیرش مسئولیت، امری نیکوست. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: هرکس ریاست گروهی را بپذیرد در حالی‌که میان آنان اصلح از او وجود دارد، پیوسته کارشان در پستی و سقوط است. از این رو به نظر می‌رسد، کسانی که خود را در معرض انتخابات قرار داده و می‌دهند، باید تخصص لازم را داشته باشند و توانایی و شأن خود را نیز در نظر بگیرند. بنابراین هر کس نمی تواند به صرف اینکه در منطقه و محل سکونت خویش، خواهان دارد یا از نفوذ اجتماعی برخوردار است یا توان مالی او سرنوشت انتخابات را تغییر می‌دهد؛ وارد عرصه انتخابات شود و جای دیگران را در خدمت رسانی به مؤمنان اشغال کند. انتخابات از منظر اسلامی پدیده‌ای است که باید با ابتناء بر ارزش‌های اخلاقی  شروع شود و با  محفوف شدن به همان ارزش‌ها ادامه یابد.

  یکی از موضوعاتی که در زمان تبلیغات انتخابات باید مورد توجه قرار گیرد اخلاق است. آموزه‌های دینی ما در این باره چه دستورهایی دارند؟

انتخابات سالم در جمهوری اسلامی ایران تابع اصول و ارزش‌های اخلاقی بر آمده از فرهنگ دینی و هنجارهای اجتماعی است. در جامعه ما چه اکثریت مسلمان و چه اقلیت‌های دینی (مسیحی، زرتشتی و کلیمی)   گرایش عمیق به دین داشته، آموزه ها و ارزش‌های دین را محترم می‌دانند و همگی رعایت معنویت و احکام دینی را ضروری می‌شمرند. این گرایش بستر مناسبی را برای رشد ارزش‌های مربوط به اخلاق بندگی فراهم می‌سازد که تأثیر شگرفی بر اخلاق در حیطه‌های فردی و اجتماعی خواهد داشت که سهم برجسته ای در اخلاق مناسب انتخابات دارد. نکته دیگری که در فرهنگ دینی و ملی ما باید به آن توجه شود، حفظ کرامت انسانی و عزت نفس مردم است. در عرصه انتخابات نیز توجه به این موضوع مهم علاوه بر بالابردن ارزش‌های اخلاقی در جامعه مانع ظلم و تبعیض به مردم می‌شود. اگردرانتخابات به کرامت انسانی و عزت نفس مردم توجه شود، آثار اخلاقی  پر برکتی در سلامت انتخابات خواهد داشت. خداوند در قرآن نیز به کرامت انسان تأکید کرده و می‌فرماید: «وَ لَقَدْ کرَّمْنا بَنی آدَمَ...»(سوره اسراء، ۷۰)  

قانون محوری و قانون گرایی آموزه دیگری است که برای داشتن انتخاباتی سالم باید به آن توجه ویژه شود. احترام و رعایت قوانین انتخاباتی و دقت در حفظ حریم‌های قانونی نشانه رشد یافتگی سیاسی و اجتماعی افراد و گروه‌های جامعه است؛ زیرا قوانین مصوب یک کشور ناموس اخلاقی آن کشور است. بنابراین رعایت حرمت آن بر همگان الزامی است. وفای به عهد و امانتداری یکی از ثمر بخش ترین فضائل اخلاقی در انتخابات است. باید همه جریان‌ها و ارکان انتخاباتی به این مهم توجه کنند تا انتخابات در نهایت امنیت و صحت برگزار شود.  

ثمره پایبندی به اصول اخلاقی انتخابات چیست؟

رعایت این دستورهای دینی توسط نامزدهای انتخاباتی موجب بالا رفتن همبستگی، استقلال و اقتدار ملی می‌شود و حفظ همبستگی، استقلال و اقتدار ملی ضامن تداوم اجتماع ملی و نظام سیاسی کشوراست. همچنین زمانی که با رعایت اخلاق انتخاباتی زمینه انتخاب درست برای مردم فراهم شود مدیرانی پاکدست و پرهیزکار روی کار می‌آیند که جای شائبه فساد مالی برجای نمی‌گذارند. مدیرانی که احترام به منافع ملی و مصالح اسلامی از ویژگی‌های دولت آن‌ها خواهد بود.

رعایت نشدن اخلاق انتخاباتی توسط نامزدهای انتخابات چه پیامدهایی برای مردم و تغییر نگرش آن‌ها نسبت به نظام اسلامی دارد؟

دور اندیشی و آینده نگری از شایستگی‌های اخلاقی لازم برای یک انتخابات سالم و سرنوشت ساز است. اما اگر اخلاق انتخاباتی از سوی نامزدها رعایت نشود، افزون بر ایجاد مانع پیش روی رشد و تعالی فرهنگ جامعه، کشور به سوی ارزش‌های غربی حرکت و مرگ اخلاق در جامعه رخ می‌دهد، بنابراین نباید انتخابات میدان مرگ اخلاق باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.