حاضران این میزگرد را ابوالفضل عباسی دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد انرژی از دانشگاه فردوسی و مسئول بسیج دانشجویی این دانشگاه، بهزاد قاسمی دبیر انجمن اسلامی‌ دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی ‌مشهد و دانشجوی کارشناسی مهندسی عمران، هادی گلسرخی دبیر جامعه اسلامی‌ دانشگاه فردوسی و دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی، عماد کاشانی مسئول بسیج دانشگاه آزاد اسلامی ‌مشهد و دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی و محمدحسین نجفی دبیر انجمن اسلامی‌ دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد و دانشجوی کارشناسی رشته علوم تربیتی تشکیل می‌دهند.

مطالبه‌گری و عدالت‌خواهی؛ ۲ کلیدواژه جنبش دانشجویی

قدس آنلاین- به مناسبت ۱۶ آذر، روز دانشجو، میزگردی را با چند تن از نمایندگان تشکل‌های دانشجویی مختلف برگزار کردیم تا حرف‌ها و دغدغه‌هایشان را بشنویم. حاضران این میزگرد را ابوالفضل عباسی دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد انرژی از دانشگاه فردوسی و مسئول بسیج دانشجویی این دانشگاه، بهزاد قاسمی دبیر انجمن اسلامی‌ دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی ‌مشهد و دانشجوی کارشناسی مهندسی عمران، هادی گلسرخی دبیر جامعه اسلامی‌ دانشگاه فردوسی و دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی، عماد کاشانی مسئول بسیج دانشگاه آزاد اسلامی ‌مشهد و دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی و محمدحسین نجفی دبیر انجمن اسلامی‌ دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد و دانشجوی کارشناسی رشته علوم تربیتی تشکیل می‌دهند.

به نظر شما، امروز تشکل‌های دانشجویی، نگاه راهبردی به آینده انقلاب اسلامی‌ دارند؟

کاشانی: جنبش دانشجویی بعد از انقلاب اسلامی شکل واقعی خودش را پیدا کرد؛ به طوری که به جریان‌های آزادی‌خواه دانشجویی اهمیت ویژه‌ای داده شد تا مطالبه‌گری کنند. اما در دوره‌ای دیدیم که برخی از جنبش‌های دانشجویی دستخوش بازی‌های سیاسی احزاب شدند و حُرّیت جنبش دانشجویی زیر سؤال رفت. وقتی جنبش دانشجویی و بعضی از تشکیلات دانشجویی دستخوش بازی‌های سیاسی شوند، نمی‌توانند مشکلات جامعه را به‌درستی ببینند و نقد آن‌ها به خاطر بحث‌های سیاسی کمرنگ می‌شود. جنبش‌های دانشجویی زمانی می‌توانند نگاه راهبردی به آینده انقلاب داشته باشند که از جناح‌ها و فضای سیاسی فاصله بگیرند و با فهم درست از راهبرد انقلاب حرکت کنند. تشکل‌های دانشجویی چقدر توانسته‌اند شعارهای اول انقلاب همچون ساده‌زیستی، عدالت‌خواهی و مردمی‌بودن مسئولان را احیا کنند؟ یکی از اهداف انقلاب کمک به محرومان بود. در این مورد تشکل‌های دانشجویی یا خودشان باید پای کار باشند یا به مسئولان تذکر دهند. یک تشکل دانشجویی درباره عدالت اجتماعی چقدر فریاد زده است؟ اگر تشکل‌ دانشجویی به این مسائل سیاسی نگاه کند، حریت ندارد و اگر حریت نداشته باشد، اهداف انقلاب کم‌کم فراموش می‌گردد و اهداف جناح‌های سیاسی جایگزین آن می‌شود.

نجفی: وقتی بحث انقلاب اسلامی ‌پیش می‌آید و به عوامل تأثیرگذار در شکل‌گیری انقلاب نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که جنبش‌های دانشجویی نقش بسیار مؤثری از سال‌های قبل انقلاب داشته‌اند. ماجرای تسخیر لانه جاسوسی و جبهه‌های جنگ نشان از حضور پررنگ دانشجویان داشت. ولی از دهه سوم انقلاب به بعد، جریان دانشجویی از درون دچار مسائلی شد که باعث ضعف و در جاهایی انحراف شد. امروز جریان‌های دانشجویی شبیه درختی با تنه و ریشه قوی است که محصول نمی‌دهد. دانشجو در مورد وضعیت کنونی انقلاب اسلامی رسالت‌هایی دارد که یکی از آن‌ها مطالبه‌گری است. او به عنوان یک فرد مستقل و آزادی‌خواه در جامعه، باید فریاد بزند و صدایش را بلند کند. جریان‌های دانشجویی باید به فکر آینده باشند و چه بخواهیم و چه نخواهیم، مسئولانی که در آینده کار را به دست می‌گیرند، از همین تشکل‌های دانشجویی بیرون می‌آیند. وظیفه جنبش‌های دانشجویی مطالبه‌گری از وضعیت حال و کادرسازی برای آینده انقلاب اسلامی‌ است که هر ۲ باید با هم پیگیری می‌شوند. در مورد نقد وضعیت حال، متأسفانه تیغ جریان دانشجویی کُند شده است و آن‌طور که باید، نمی‌برّد چون جریان دانشجویی به جریان‌های قدرت خارج از دانشگاه وابسته شده که توانش را گرفته است و باید خودش را از این جریانات خارجی جدا کند.

عباسی: رفتارهای مجموعه‌های انسانی معمولاً سینوسی بوده و تابع عوامل داخلی و خارجی است. اما اینکه بگوییم اصل جریان‌های دانشجویی از زمان انقلاب تاکنون فرق کرده، درست نیست. همان فکری که اول انقلاب در مورد آینده انقلاب در ذهن دانشجویان وجود داشته، الآن نیز هست و جریان دانشجویی همواره نگاه راهبردی خودش را داشته اما با فراز و نشیب‌هایی همراه بوده است. گاهی فضای حاکم بر دانشگاه‌ها امنیتی بوده و گاهی هم آزاد گرفته شده و جریان‌های دانشجویی فرصت جولان یافتند ولی قلب جریان دانشجویی حفظ شده است. البته چون جنبش دانشجویی در ایران منشأ سیاسی داشته، در تحلیل‌ها این‌طور برداشت می‌شود که چون حالت سیاسیِ قبل در جریان دانشجویی حاکم نیست، پس وجود ندارد. اما وقتی فعالیت جنبش‌های دانشجویی را در بزنگاه‌ها بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که از نظر علمی خوب درخشیده‌اند و دین خود را ادا کرده‌اند. پس جریان‌های دانشجویی به آینده انقلاب اسلامی نگاه راهبردی داشته‌اند که وارد فاز علمی شده‌اند.

قاسمی: ماهیت و رسالتی که جنبش‌های دانشجویی دارند، شامل ۲ بخش است؛ جریان‌سازی و نیروسازی. بخش جریان‌سازی در تشکل‌های دانشجویی، جسته و گریخته انجام می‌شود ولی نیروسازی که برای آینده انقلاب اسلامی ‌بسیار مهم است، مورد غفلت واقع شده است. از دهه سوم انقلاب، تغییراتی در دانشگاه‌ها ایجاد شد و اتحادیه‌های دانشجویی توسط برخی مصادره گشتند که باعث شد تشکل‌های دانشجویی از مشی سیاسی خود خارج شوند. مطالعات نشان می‌دهد آمار دانشجویانی که در دانشگاه‌ها به کارهای سیاسی و عضویت در تشکل‌ها علاقه‌مندند، کمتر از دو سه درصد جمعیت هر دانشگاه است. ضمناً دخالت نهادهای مختلف باعث شد تا مشارکت دانشجویی برای فعالیت در تشکل‌های دانشجویی کم شود. البته تشکل‌ها همیشه نگاه مثبت خودشان را به آینده انقلاب اسلامی‌ داشته و دارند اما وقتی افرادی از بیرون بر فعالیت تشکل‌های دانشجویی دخالت کنند، موجب می‌شود که تشکل‌ها از ماهیت اصلی خودشان دور شوند.

گلسرخی: جنبش‌های دانشجویی همواره فراز و نشیب‌هایی داشته‌اند، چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن. در حال حاضر جنبش دانشجویی زنده است، شاید از دوران اوج خودش فاصله گرفته باشد ولی نقش و رسالت آن سر جایش باقی است. اگر جنبش دانشجویی را به عنوان یک جریان مؤثر در دانشگاه ببنیم، همواره پویا بوده و دانشجو نقش روشنگرانه خود را داشته است. شاید در دوره‌ای عده‌ای به دنبال خط‌دهی و القائات به جنبش‌های دانشجویی بودند ولی تشکل‌ها نقش روشنگرانه خود را حفظ کردند. اگر این را در کنار رهنمودهای رهبری بگذاریم که در آخرین مأموریتشان غلبه گفتمان انقلاب اسلامی‌ را به جنبش‌های دانشجویی تکلیف کردند، نشان می‌دهد که ایشان هم به جنبش‌هاش دانشجویی امید دارند و هم اینکه آن را دارای تأثیر می‌بینند. وقتی جنبش دانشجویی از سوی ولی ‌فقیه مسلمانان حمایت شود، یعنی تأثیرگذاری و امید درباره جنبش دانشجویی وجود دارد. اگر جنبش‌های دانشجویی به منویات رهبری عمل کنند و نقش روشنگرانه خود را داشته باشند، می‌توان به آینده آن‌ها امیدوار بود.

برخی کلیدواژه‌ها همچون عدالت‌خواهی و مطالبه‌گری در بین سخنان همه شما مشترک بود. پرسش اینجاست که جنبش‌های دانشجویی چقدر با دقت و عالمانه سراغ مطالبه‌گری می‌روند تا بازیچه دعواهای سیاسی جناح‌ها نشوند؟

کاشانی: در ماه رمضان ۲ سال پیش رهبر انقلاب در جمع دانشجویان به‌صراحت تأکید کردند که مطالبه کنید. زمانی می‌توانیم درست مطالبه کنیم که اهداف و آرمان‌های انقلاب را بفهمیم. اگر اهداف و آرمان‌های انقلاب را نشناسیم، در هر دوره‌ای ممکن است مسئولی حرفی بزند که برخی از جنبش‌های دانشجویی فکر کنند حرف‌های آن مسئول مطالبه آن‌هاست در حالی که دستخوش بازی‌های سیاسی شده‌اند. ضمن اینکه جنبش‌های دانشجویی نباید در حد صدور بیانیه بمانند بلکه باید در خدمت‌رسانی هم پای کار بیایند. جنبش دانشجویی باید خواسته‌های مردم را شناسایی کند، آن را با آرمان‌ها و اهداف انقلاب تطابق دهد و مطالبه‌گری کند. در غیر این صورت فعالیت‌های جنبش به انحراف می‌رود. گاهی هم مسئولان تحمل انتقادات جنبش‌های دانشجویی را ندارند و آن‌ها را سرکوب می‌کنند. این در حالی ‌است که دانشجویان در دیدار با رهبر انقلاب مطالباتشان را صریح بیان می‌کنند اما در برنامه روز دانشجو که رئیس‌جمهور سخنرانی داشت، برنامه طوری مهندسی شده بود که دانشجویان حرف نزنند. این‌جور بازی‌کردن با جنبش دانشجویی، مسخره‌کردن دانشجو است. باید طاقت شنیدن و گوش‌دادن در مسئولان زیاد شود. حضرت آقا به جنبش‌های دانشجویی گفتند که آینده نظام دست شماست. پس باید از پتانسیل جنبش‌های دانشجویی استفاده شود چون این جوانان با وجود تمام مشکلات، خودشان را وقف کرده‌اند. ضمن اینکه فعالیت جنبش‌ها نباید صِرف مطالبه باشد بلکه باید نقش‌آفرینی هم بکنند.

نجفی: ویژگی انتقاد و مطالبه‌گری این است که در مقابل آن موضع گرفته می‌شود و کسی که مورد انتقاد و مطالبه قرار گرفته، برای تشکل و جنبشِ مطالبه‌گر هزینه ایجاد می‌کند. جنبش دانشجویی هیچ‌وقت انتظار حمایت از سوی مسئولان را ندارد اما انتظار هم ندارد که هزینه‌های این مطالبه آن‌قدر برایش بالا باشد که هیچ آدم عاقلی حاضر نباشد به سمت مطالبه‌گری بیاید. یک مثال عینی برای آن، بحث کرسی‌های آزاداندیشی است که از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شده است. هزینه برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی آن‌قدر بالاست که هیچ تشکل دانشجویی به سراغ آن نمی‌رود یعنی عملاً محقق نشده است. اول اینکه خود تشکل‌های دانشجویی با همه اختلافاتی که دارند باید سر این ماجرا به وحدت برسند که کرسی‌های آزاداندیشی در دانشگاه‌ها باید برگزار شود. دوم اینکه دستگاه‌های متولی حفظ امنیت در فضای دانشگاه طوری عمل کنند که مطالبه‌گری دانشجویان در یک فضای آرام و مطمئن انجام شود. مطالبات دانشجویان هم باید علمی‌تر شود و به سمتی برود که دانشجویان نخبه حرف‌هایشان را بزنند نه اینکه دانشجویان نخبه از حرف‌زدن در فضای دانشگاهی بترسند. زمانی در فرازو فرودهای جنبش دانشجویی، حرف‌های دیمی‌ در فضای دانشگاه خیلی هزینه داشت ولی الآن حرف‌های دیمی ‌برای افراد هزینه ندارد بلکه حرف‌هایی که مبتنی بر پایه و اساس است، هزینه‌ساز می‌شود! تشکل‌های دانشجویی باید نخبگان دانشگاهی را شناسایی کرده و از آن‌ها حمایت کنند. همچنین اعضای تشکل‌ها اطلاعات خودشان را بالا ببرند و برنامه‌ها از شکل آمفی‌تئاتری و جشن‌هایی با دعوت از ۲ چهره سیاسی که فقط برایشان سوت و کف بزنند، خارج گردند و به برنامه‌هایی تبدیل شوند که کاری از جنس دانشگاهی با دغدغه روز داشته باشند. ضمن اینکه رهبری درباره فرمان «آتش‌به‌اختیار» بر «کار تمیز فرهنگی» تأکید داشتند.

عباسی: اگر مطالبه‌گری دانشجویان تأثیر نداشت، این‌قدر مخالفت علیه آن صورت نمی‌گرفت. پس این یک نشانه است که مطالبه‌گری دانشجویان اثر دارد. اما چطور می‌توان این مطالبات را به سطح عالی‌تری رساند؟ وقتی نتایج علمی ‌از دانشگاه بیرون می‌آید، انتظار این است که از آن استقبال شود چون دانشجو دارد کاری با نیت خیرخواهانه انجام می‌دهد. البته دوران این انتظارات در جنبش‌های دانشجویی گذشته و وارد فاز اجرایی شده‌ایم یعنی دانشجویان الگو ارائه می‌دهند؛ بویژه اینکه در موضوعات حساس همچون الگوی اسلامی- ‌ایرانیِ پیشرفت، رهبری این موضوع را به دانشجویان می‌سپارند. ضمن اینکه الآن تشکل‌های دانشجویی در موضوعات مختلف عارضه‌یابی می‌کنند و آن را در قالب مسئله به فضای نخبگانی ارائه می‌دهند. فعالیت تشکل‌های دانشجویی در اردوهای جهادی هم یعنی ورود به عرصه عمل. آینده تشکل‌های دانشجویی، فارغ از آنچه از بیرون به آن‌ها تحمیل می‌شود، بسیار روشن است. چون از فاز بیانیة صِرف عبور کرده‌اند و وارد فاز تحقیقات عملی و ارائه گزارش‌های مدیریتی شده‌اند که نیتجه آن را در کشور می‌بینیم.

قاسمی: جریان‌ها و جنبش‌های دانشجویی بر اساس همین مطالبه‌گری پایه‌ریزی می‌شوند. تنوع مطالبه‌گری هم باید مد نظر قرار بگیرد. گاهی برخی افراد وارد فضای دانشگاه‌ها می‌شوند و به اسم مطالبه‌گری، اهداف دیگری را دنبال می‌کنند. گاهی هم فرصت مطالبه‌گری به دانشجویان و برخی جریان‌های دانشجویی داده نمی‌شود در حالی که باید این فرصتِ برابر به همه تشکل‌های دانشجویی اعطا شود. از سوی دیگر، برخی تشکل‌ها مطالبة جریان‌ها و نهادهای سیاسی خاصی را وارد دانشگاه‌ها می‌کنند و برخی از تشکل‌ها هم به خاطر مطالباتشان به کمیته انضباطی احضار می‌شوند.

گلسرخی: مطالبات دانشجویی نباید دستخوش جریان‌های سیاسی خارج از دانشگاه شود. آنچه باعث غنابخشی به مطالبات جنبش دانشجویی می‌شود، تشخیص درست است. این تشخیص درست - فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی- با نقش روشنگرانه دانشجو، استقلال فکری دانشجویان و رهنمودهای رهبری محقق می‌شود. اگر چنین شود، جنبش دانشجویی بازیچه قرار نمی‌گیرد. جنبش دانشجویی با توجه به تشخیص درست، همواره برای ایجاد این بسترها و تحقق مطالبه‌گری تلاش می‌کند. چالش‌های بر سر راه مطالبه‌گری چند مورد است. اول، ملاحظاتی است که در سطح دانشگاه و جامعه وجود دارد. مثلاً مسئولان دانشگاه می‌گویند که این برنامه خوب نیست. این یعنی دخالت در تشخیص جنبش دانشجویی. مورد دوم، محدودیت‌های مالی و زمانی هست که برای جنبش‌های دانشجویی ایجاد می‌کنند. چالش سوم، امتناع مسئولان کشور از پاسخگویی است و آنچه امروز رواج پیدا کرده، عدم پاسخگویی و نیز عدم انعطاف مسئولان است.

امروز دشمن به دنبال ایجاد ناامیدی و بی‌اعتمادی مردم به نظام جمهوری اسلامی ‌است. تشکل‌های دانشجویی در ایجاد فضای امید و اعتماد در جامعه چقدر مؤثر و نقش‌آفرین هستند؟

عباسی: اول باید ببینیم که جنبش دانشجویی به آینده کشور امید دارد تا بقیه را پشت سر خودش بکشاند؟ رهبر معظم انقلاب بارها گفته‌اند که در جریان جنبش دانشجویی این اعتماد و امید به آینده وجود دارد زیرا با وجود تمام سختی‌ها دارند تلاش می‌کنند. وقتی در زلزله کرمانشاه عملکرد مسئولانی که همه امکانات کشور را به دست دارند را با عملکرد جوانان مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم که تشکل‌های دانشجویی در ماجرا پیشتاز هستند. جنبش دانشجویی فقط در بحث‌های سیاسی نباید حضور داشته باشند بلکه باید حضور اجتماعی هم داشته باشد، پاسخگویی جنبش دانشجویی به مطالبات اجتماعی بسیار اهمیت دارد. با وجود اینکه رخوت و رکود بر بسیاری از دانشجویان حاکم است، اما وقتی می‌بینیم که جنبش دانشجویی در مورد مسائل روز وارد شده یعنی امید به آینده هست. پیش‌بینی می‌شود که در نگاه بلندمدت با عبور از فرازو نشیب‌های پیش‌رو، جنبش دانشجویی حتماً موفق و اثرگذار خواهد بود.

نجفی: مردم از مسئولان و افرادی که امور را به دست گرفته بودند، ناامید و نسبت به آن‌ها بی اعتماد شده‌اند. چه چیزی می‌تواند این را از بین ببرد؟ اینکه فضای آینده کشور، فضایی پویا تلقی شود. فعالان امروز جریان دانشجویی مسئولان آینده کشور خواهند بود و باید در آن‌ها امید وجود داشته باشد. باید به جریان‌سازان دانشجویی بها داده شود تا آینده را بسازند. چقدر برای حکومت مهم است که در آینده چند اقتصاددان یا جامعه‌شناس خوب از فضای دانشگاهی خارج شود؟ این‌ها مورد سهل‌انگاری واقع شده‌اند. اما با این حال، افرادی را در دانشگاه‌ها داریم که امیدها را زنده می‌کنند. امیدآفرینی نیاز به حمایت مردم دارد تا دست نخبگان را بگیرند. ضمن اینکه تشکل‌های دانشجویی باید در فضای واقعی‌تر جامعه سیر کنند و خودشان را در حصار دانشگاه محدود نسازند. جنبش دانشجویی باید بر آینده کشور و کادرسازی برای نظام تمرکز کند.

کاشانی: ناامیدی در بین مردم یک دلیل دارد و آن ضعف عملکرد مسئولان است. زمانی وعده‌هایی داده می‌شود که فقط حرف است و عملیاتی نمی‌شود. خوب است که یک جنبش دانشجویی پیگیر مطالبات مردم از مسئولان باشد. مثلاً درباره زلزله «سفیدسنگ» بسیج دانشجویی دانشگاه‌های مشهد تأسیس ۹۰ خانه دام روستایی را بر عهده گرفت و در این هوای سرد هم دارند کار می‌کنند. جنبش دانشجویی باید مشکلات مردم را بشناسد و وارد عمل شود و البته مطالبه هم بکند. اینکه تشکل‌های دانشجویی برای رفع مشکلات مردم چه کرده‌اند، بسیار اهمیت دارد.

گلسرخی: طیف دانشجو دغدغه‌مند است و باید یک سطح بالاتر از بقیه تلقی شود چون سرنوشت جامعه برایش مهم است. دانشجویان به امید اصلاح وضع موجود وارد تشکل دانشجویی می‌شوند زیرا ایمان و اعتقاد به آرمان‌های انقلاب اسلامی‌ را در جنبش‌های دانشجویی می‌بینیم. برنامه‌ای که تشکل‌های دانشجویی برگزار می‌کنند، بیشتر با هدف ایجاد اعتماد و امیدآفرینی در سطح جامعه و روشنگری است. جنبش دانشجویی این راه را طی می‌کند اما عملکرد برخی مسئولان سبب کمرنگ‌شدن تلاش‌های تشکل‌های دانشجویی می‌شود.

قاسمی: انقلاب اسلامی‌ از همان اول دارای اهدافی بوده و مسئولان هم وعده‌هایی داده‌اند. اهداف و وعده‌ها فرقی نکرده‌اند. پس بخشی از موج ناآرامی ‌در بین مردم به عملکرد مسئولان برمی‌گردد و بخشی از آن به جنگ روانی که از سوی دشمن هدایت می‌شود. باید بدانیم که پایه‌ریزی بیشتر انقلاب‌ها بر اساس ناآرامی ‌و ناامیدی بوده است. پس این پدیده جریان خطرناکی است. دانشگاه مبدأ همه تحولات است اما می‌خواهند دانشجو و جنبش دانشجویی را ناامید ‌کنند. مثلاً برای برگزاری برنامه مشکل مجوز پیش می‌آید. مجوز می‌گیرند آن را لغو می‌کنند. برگزار می‌شود وسطش دعوا راه می‌اندازند که برنامه را به هم بریزند. مجوز می‌گیرند اما بودجه تأمین نمی‌شود. خب! وقتی این ناآرامی ‌در فضای دانشگاهی ایجاد می‌شود که شدت هم گرفته است، چرا از خودمان شروع نکنیم؟ جنبش دانشجویی باید یک سطح بالاتر از سایر دانشجوها در همه زمینه‌ها باشد تا بتوانیم روی سایر دانشجوها و جامعه تأثیر بگذاریم. جنبش‌های دانشجویی باید نشاط اجتماعی را بالا ببرند. یکی دیگر از دلایل ناامیدی در جامعه، بالابودن متوسط سن مدیران است که انگیزه کمی‌ دارند. برای امیدآفرینی در جامعه باید جوان‌ها را به بدنه‌های مدیریتی وارد کرد.

به نظر شما، در حال حاضر مهم‌ترین نقاط قوت و ضعف تشکل‌های دانشجویی چیست؟

عباسی: نقاط قوت جنبش دانشجویی می‌تواند آفت آن‌ها هم باشد مثلاً می‌گوییم که جنبش دانشجویی عدالت‌خواه است اما این عدالت‌خواهی گاهی سیاسی می‌شود و به دنبال این می‌رویم که طیفی رأی بیاورد و یک گفتمان سیاسی حاکم شود. از تربیت نیرو برای آینده کشور حرف می‌زنیم و این باعث می‌شود به سمتی برویم که از همین الآن خودمان را مدیر بدانیم و ادبیات کت و شلواری بر ما حاکم شود در حالی که روحیه دانشجو این‌طور نیست که در ساختارهای قدرت و تصمیم‌گیری حل شود. از مطالبه‌گری حرف می‌زنیم اما گاهی نقدهایمان بی‌رحمانه و غیرمنطقی می‌شود چون از کار اجرایی خبر نداریم و به سمت نقدهایی می‌رویم که اصلاً عملی نیست. شجاعت از ویژگی‌های نسل جوان است اما گاهی به سمت بی‌پروایی، بی‌ادبی و خشونت می‌رویم. وقتی مناظره‌ای برگزار می‌شود، چنان فضای کینه و دوقطبی بر دانشگاه حاکم می‌شود که مجبوریم برای تلطیف فضا جشنی را چاشنی آن کنیم. از آزادی‌خواهی حرف می‌زنیم اما در فضای دانشگاه به اباحه‌گری تبدیل می‌شود و سطح مطالبات به سمتی می‌رود که ربطی به آزادی ندارد. گاهی برخی از برنامه‌های جنبش دانشجویی برای دادن گزارش عملکرد برگزار می‌شود. گاهی ممکن است آرمان‌خواهی جنبش دانشجویی تبدیل به آفت شود؛ جایی که فضای واقعی را نبینند و فقط مطالبه کنند. هشداری هم به مسئولان باید داده شود که این ناامیدی در جامعه تماماً از سوی آن‌ها است. جنبش دانشجویی از مسئولان ناامید شده و عبور کرده است. در واقع، مبدأ تحول جنبش دانشجویی زمانی بود که خودش را از سطح روشنفکران تمامیت‌خواه جدا کرد و به جریان مردم پیوست.

نجفی: وقایعی که در سال‌های اخیر افتاد، موجب شد که دانشجویان نسبت به اتفاقات پیرامونی خود واکنش کمتری نشان دهند و بی‌تفاوت‌تر شوند. لازمه امتداد جریان انقلاب اسلامی همان چیزی هست که بزرگ‌ترها خطرش را بیشتر متوجه شده‌اند؛ اینکه نسلی تربیت شود که توانایی و تحمل گوش‌دادن حرف مخالف را ندارد و این به‌شدت خطرناک است. این فرهنگ که هر کدام از ما عقاید مختلفی داریم و باید حرف هم را گوش کنیم، بسیار مهم است که متأسفانه نسل جوان و دانشجوی ما این روحیه را در خودش تقویت نکرده است. شاید یکی از دلایل آن، فضای سیاسی بدی باشد که مسئولان ایجاد کرده‌اند. فرهنگ تحمل شنیدن حرف مخالف به نسل جوان منتقل نشده است. تشکل‌های دانشجویی ابتدا باید این را در خودشان و سپس در جامعه ایجاد کنند. ضمن اینکه ادب بر این فضا حاکم باشد و طرف مقابل را به رسمیت بشناسند. هیچ تفکر یا جریان خاصی نمی‌تواند به‌تنهایی کشور را مدیریت کند. ما یک زنجیره هستیم که همگی به هم نیازمندیم و نمی‌توان یک جریان را از مدیریت کشور خارج کرد. راه‌حل، صحبت‌کردن طرفین است.

کاشانی: زمانی که حضرت امام پیام تأسیس بسیج دانشجویی را دادند، چند نکته را متذکر شدند. اول اینکه جوانان با اصل «نه شرقی، نه غربی» همراهی کنند و تمام‌قد در برابر استکبار بایستند. ما معتقدیم که جنبش دانشجویی نباید صدای استکبار و غرب در دانشگاه باشد ولی گاهی چنین می‌شود. راه امام مشخص است و باید این راه را برویم. روحیه ضداستکباری، آن‌طور که باید، در دانشگاه‌ها دیده نمی‌شود. ضمن اینکه در سال‌های اخیر بر همگان آشکار شد که نتیجه اعتماد به آمریکا هیچ بود. باید از این‌ها درس بگیریم و در دانشگاه‌ها بازگو کنیم. وقتی مسئولان به نسل جوان اعتماد کردند (بویژه در بحث هسته‌ای و دستاوردهای موشکی)، نتیجه‌بخش بود. یا پیروزی مقاومت در منطقه پیروزی بزرگی بود که نباید به آن بی‌توجه بود. جنبش‌های دانشجویی باید این‌ها را در دانشگاه‌ها تبیین کنند. کم دیدم که تشکل‌های دانشجویی نسبت به الگوی ایرانی- اسلامیِ ‌پیشرفت جلسه بگذارند و صحبت کنند. برخی جنبش‌های دانشجویی از ارزش‌های انقلاب فاصله گرفته‌اند چون سرباز پیاده‌نظام غرب و آمریکا در دانشگاه‌ها شده‌اند. تشکل دانشجویی نباید شیفته غرب باشد.

گلسرخی: برای رفع نقاط ضعف جنبش دانشجویی، نکاتی قابل تأمل است. اول، تغییر نگاه مسئولان به جنبش دانشجویی است. این نگاه باید تغییر کند و دانشجو را مؤثر و صاحب‌نظر بدانند نه اینکه برایش تصمیم بگیرند. به دانشجو باید سهم بیشتری در جامعه داده شود و به او اعتماد کنند. گستردگی جبهه انقلاب و تقویت روحیه انقلابی باید توسط جنبش دانشجویی اتفاق بیفتد. باید مشارکت دانشجویی را افزایش دهیم و این امر با تقویت روحیه انقلابی‌گری در داخل جنبش دانشجویی محقق خواهد شد. فرمان «آتش‌به‌اختیار» رهبری، با حفظ مصالح و ملاحظاتی که برای نظام جمهوری اسلامی‌ وجود دارد، باید سرلوحه کار جنبش‌های دانشجویی قرار بگیرد. اگر بنا نیست نگاه مسئولان تغییر کند، جنبش دانشجویی باید کار خودش را بکند و راه خودش را برود.

قاسمی: تشکل‌های دانشجویی همان‌قدر که می‌توانند تأثیرگذار باشند، اگر از ریل و مسیر حرکتشان خارج شوند می‌توانند بسیار خطرناک شوند. اوایل انقلاب دیدیم که از هر طرز فکری در دانشگاه‌ها حضور داشتند و حتی مسلح هم بودند که درگیری‌هایی پیش آمد و باعث تعطیلی دانشگاه‌ها و انقلاب فرهنگی شد. جنبش دانشجویی باید حواسش باشد که از ریل اصلی جریان انقلاب اسلامی ‌خارج نشود. همچنین تعبیرهایی که از سخنان رهبرانقلاب می‌شود، بسیار متفاوت است. ایشان در دیدار با دانشجویان گفتند که بنده با بر هم زدن مجالس بسیار مخالفم، این کار می‌تواند مضر باشد و حداقل می‌تواند بی‌فایده باشد. ولی می‌بینیم که این بر هم زدن برنامه‌های دانشجویی در دانشگاه‌ها بسیار دیده می‌شود. رهبری فرمان «آتش‌به‌اختیار» را با ضمیمه «کار تمیز فرهنگی» دادند اما می‌بینیم که برخی بر هم زدن مجالس دانشجویی را ذیل این فرمان تعریف می‌کنند. ما در مجموعه انجمن اسلامی‌ دانشجویان شعاری داریم که آگاهی بنیان آزادی است. برای اینکه دانشجویان وارد فاز آزاداندیشی شوند، اول باید آگاهی‌بخشی را پررنگ کنیم. به نظر می‌رسد اگر جریان دانشجویی را به حال خودشان بگذارند و دخالت‌های بیرون نباشد، خودشان خیلی بهتر و منطقی‌تر می‌توانند مشکلات را حل کنند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.