رشت- واژه «قاچاق چوب» را که در رایانه برای جستجو انتخاب کنید آن‌قدر خبر در خصوص از بین رفتن سرمایه‌های ملی و قاچاق چوب و در تعداد صفحات نامحدود پشت سر هم صف می‌کشند که خود گویای جفای انسان‌ها بر محیط‌زیست است.

جنگل نشینان از روستا رانده از شهر مانده

قدس: جنگل، دیواری است که گویا کوتاه‌تر از آن این روزها پیدا نمی‌شود و هرروز قانونی برای آن مصوب می‌کنند، یک روز می‌گویند باید دام‌ها را از آن خارج کنند و روز دیگر قانون تنفس جنگل را مطرح می‌کنند و روزی دیگر اصرار بر کوچ مردمان داخل جنگل می‌گیرند و باوجود تمامی این قوانین اما ظاهراً فرجامی قاچاق مبارزه با چوب ب همراه ندارد.

در میان صدها عامل تخریب جنگل، مافیای قاچاق چوب، عاملی است که کمتر مسئولی تمایل به سخن گفتن درباره آن دارد. مافیایی که دیگر پنهانی، درختان جنگل را قطع نمی‌کنند بلکه آشکار و جلوی چشم مسئولان هزاران درخت را قطع می‌کنند و آب از آب تکان نمی‌خورد.
موضوع مافیای قاچاق چوب جنگل در دوره‌ای به مجلس شورای اسلامی رسید و طرح تحقیق و تفحص از سازمان منابع طبیعی نیز مصوب شد؛ تحقیق و تفحصی که باوجود گذشت چندین سال تاکنون گزارش آن در مجلس قرائت نشده است. گزارشی که در صورت قرائت آن، دلایل تصرف هزاران هکتار از منابع ملی و عمومی و غیردولتی توسط مافیا در آن روشن می‌شود.

کوچ جنگل نشینان

حال باوجوداینکه بسیاری از مسئولان بر فعالیت مافیای قاچاقچیان چوب مهر تائید می‌زنند خروج جنگل نشینان از جنگل‌های سیاهکل و ساماندهی آنان در نقاط دیگر خصوصاً مناطق دارای امکانات مناسبی چند سالی است که مطرح‌شده و افراد زیادی زیر چتر این طرح‌ها از مناطق جنگلی کوچ داده‌شده و به شهرها و یا روستاهای دارای امکانات اولیه زندگی انتقال و اسکان داده‌شده‌اند.

بسیاری از کارشناسان بر این باورند که کوچ اجباری جنگل نشینان موجب افزایش فقر آنان می‌شود و روستائیانی که زمانی با دامداری روزگار می‌گذراندند اکنون باید منتظر کمک‌های کمیته امداد یا یارانه دولت باشنددر شهرستان جنگلی سیاهکل با دارا بودن ۴۲ هزار هکتار جنگل ۸۲ آبادی و روستای واقع در دل جنگل تاکنون ساکنان حدود ۵۰ آبادی واقع در قلب جنگل به‌واسطه تسهیلات دریافتی از جنگلبانی به مناطق مناسب کوچ کرده‌اند.

اما طبق برنامه‌ریزی جنگلبانی برای جنگل نشینان قرار بود آنان در چهار منطقه«لیشک»، «خرارود»، «چالشم» و«سلش خرارود» با زمین و محوطه لازم برای دامداری و زندگی روستایی اسکان داده شوند که در کل حدود ۳۰۰ هکتار از اراضی این ۴ منطقه برای جنگل نشینان کوچ داده‌شده فراهم‌شده بود که تعدادی در این مناطق هنوز هم اسکان دارند ولی عده زیادی خصوصاً در روستای لیشک زمین واگذار شده را به بهای اندک به افراد خارج از استان فروختند و به شهر آمدند تا به فهرست بیکاران اضافه شوند.

بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این کار باعث افزایش فقر آنان می‌شود، جنگل نشینانی که زمانی با دام و دامداری روزگار می‌گذراندند اکنون باید منتظر کمک‌های کمیته امداد یا یارانه اندک دولت باشند.

آسیب به جنگل

رئیس اداره جنگلبانی و آبخیزداری شهرستان سیاهکل می‌گوید: ۳۲۱ خانوار از جنگل نشینان طی سال‌های گذشته تاکنون از مناطق جنگلی کوچ داده‌شده و حدود ۲۷۴ خانوار دیگر هنوز در جنگل باقی‌مانده‌اند که برای کوچ آنان با توجه به میزان زمین تحت تسلط و مستثنیات و تعداد احشام، حدود ۳ میلیارد و ۱۴۰ میلیون تومان اعتبار لازم است.

علی شفیعی می‌افزاید: کوچ خانوارهای باقی‌مانده از جنگل به‌ویژه تک خانوارها امری ضروری است چون وجود تک خانوارها یا چند خانواده در جنگل به‌صورت پراکنده به علت نداشتن امکانات اولیه زندگی برای آنان سخت بوده و برای تهیه سوخت مجبور به قطع درختان می‌شوند و وجود دام‌ها در مناطق جنگلی که از درختان تغذیه می‌کنند و سبب شاخه زنی و تاج‌بری درختان شده که درنهایت از زادآوری درختان جلوگیری می‌کنند درحالی‌که با تجمیع خانوارهای پراکنده در یک روستا می‌توان امتیازات بیشتری برای آن‌ها در نظر گرفت.

وی بابیان اینکه حضور جنگل نشینان به جنگل‌ها آسیب می‌زند اظهار می‌کند: گذشته از وجود دام در جنگل که از رشد و زادآوری درختان جلوگیری می‌کند، آن‌ها با قطع کردن شاخه‌های درختان سبب خشک شدن درخت و درنهایت تخریب جنگل می‌شوند علاوه بر این‌که پراکنده بودن احشام در جنگل و چرای آن‌ها مانع تجدید حیات جنگل می‌شود.

 راه نرفته

اما گذشته از همه این حرف‌ها چه قاچاق چوب و چه وجود جنگل نشینان آنچه جنگل را تهدید می‌کند وجود شرکت‌های برداشت چوب بوده است که کاری که یک جنگل نشین شاید در طول عمر یک‌سوم آن را هم نمی‌توانست انجام دهد اما این شرکت‌ها در عرض ۱۰ دقیقه این کار را انجام می‌دادند.

به نظر می‌رسد راه‌های رفته در خروج جنگل نشینان از جنگل‌ها حداقل در معیشت آنان چندان موفق نبوده جز اینکه قشری بیکار را روانه شهرها کرده‌اند و اکنون بهتر است تدابیر مناسب‌تری حداقل برای آن دسته از افرادی که هنوز در قلب جنگل‌ها زندگی می‌کنند اندیشیده شود.

به اعتقاد کارشناسان بهترین راهکار این است که دامدار و جنگل نشین مانند قبل در جنگل می‌ماندند ولی امکانات رفاهی برای روستاییان بیشتر فراهم می‌شد تا به‌جای تأمین هیزم از جنگل برای سوخت گرمایش و پخت‌وپز نفت و مواد سوختی توزیع می‌شد یا امکان استفاده از انرژی خورشیدی برایشان فراهم می‌شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.