۳۱ شهریور ۱۳۹۷ - ۱۱:۴۵
کد خبر: 620646

اختصاص روز یا روزهایی به یک موضوع در تقویم کشورها امر پسندیده وخوبی است که در تمام دنیا مورد توجه ملت‌های مختلف بوده وهست تا در گذر زمان آن رویداد مورد نظر فراموش نشود.

هفته دفاع مقدس فرصتی برای قدرشناسی

در تقویم کشور ما نیز روزهای متفاوتی داریم از روز پاسدار و پرستار و کارگر گرفته تا روز ملی شدن نفت و ۱۳ آبان و امثال این‌ها... ولی بی تردید می‌توان گفت یکی از ارزشمندترین بهانه‌های تقویمی ایران اسلامی نام‌گذاری یک هفته به نام دفاع مقدس است.

روز پایانی شهریورماه یادآور حمله شبانه دشمن بعثی به کشورمان وآغاز جنگی سخت است واین روزها یادآور هشت سال دفاع جانانه مردانی است که ایستاده جان دادند تا مبادا زانوی استقلالمان خم شود.

خلاصه اینکه هرساله در این ایام همه جا صحبت از جنگ ودفاع مقدس و جوانان و نوجوانانی است که رشادت‌ها کردند وهر چند مانند دودهه قبل دیگر حال وهوای شهرهایمان جنگی نمی‌شود، ولی بازهم همین نام‌گذاری موجب شده تا فراموش نکنیم آن هشت سال چه برسر این مرز وبوم آمد.

اما در این نوشته می‌خواهیم به یک نکته اندکی دردآور اشاره کنیم که ارتباطی عمیق با همین هفته دارد؛ هفته‌ای که همه از عملیات‌های مختلف می‌گویند واز بمباران مناطق مسکونی و هزاران قصه تلخ دیگر جنگ و در این میان یادی هم از برخی شهدای بزرگ و جانبازان می‌شود.

نکته درد آور ماجرا همین آدم‌های فراموش شده جنگ هستند؛ آدم هایی که گمنام وناشناس رفتند وجنگیدند وبسیاری در همان گمنامی به شهادت رسیدند و بعضی‌ها هم بخشی از وجودشان را در خاکریز و کانال‌ها جا گذاشتند وبا تنی زخمی بازگشتند.

هفته دفاع مقدس در تقویم کشورمان ثبت شده و هرسال تکرار می‌شود، اما بسیاری از این آدم‌ها حتی برای یک بار هم کسی به سراغشان نرفته وهمچنان ناشناس و گمنام هستند.

بی تردید ماجرای بابا رجب مصداق بارز فراموشکاری ماست؛ همان جانبازی که وقتی مستندی از وی ساخته شد، تازه‌بعضی‌ها یادشان آمد یکی از همین دست آدم‌ها دیوار به دیوارشان زندگی می‌کند.

نمی دانم چند نفر از خوانندگان روزنامه تاکنون سری به مجتمع امام خمینی(ره) در پارک ملت مشهد زده‌اند، ولی اطمینان دارم بسیاری نمی‌دانند که درون همین ساختمان کوچک که شاید ده‌ها بار از مقابلش گذشته‌اند، تعداد زیادی از همین مردان جنگ زندگی می‌کنند و حالا بالا رفتن از تخت یک متری برایشان سخت‌تر از بالا رفتن از خاکریز دشمن شده است.

آری بسیاری از ما نمی‌دانیم در محله‌ای که زندگی می‌کنیم هستند، جانبازان یا داوطلبان بسیجی زمان جنگ که علاوه بر مشکلات مشترکی که همه داریم، مشکلات مختص به خودشان را دارند که غیرتشان اجازه نمی‌دهد برای رفع آن‌ها تمنایی داشته باشند.

تلخ ودرد آور است که به اندازه تقویم بی جان چسبیده به دیوار هم قدردان همین آدم‌های خالق دفاع مقدس نیستیم واگر هم همت کنیم تنها در همین روزها سراغی از آن‌ها می‌گیریم و بعد یادمان می‌رود تا دوباره تقویم بگوید یک سال گذشت و باز به قول وقرارهایمان وفا نکردیم.

 کلام آخر اینکه هرچند دستگاه‌های متولی حوزه جانبازان و ایثارگران کارهایی می‌کنند، اما هستند بسیاری از این جماعت که هنوز بر همان باور خود مانده‌اند که برای خدا رفته‌اند وبا بندگانش معامله نکرده‌اند وتا کنون نه پرونده‌ای ونه سابقه‌ای دارند، اما مصائب جنگ همچنان آزارشان می‌دهد و توانشان را گرفته ونوبت ماست تا اندکی به وظیفه مان عمل کنیم.

منبع: روزنامه قدس

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.