سؤالات اصلی از این قرار است: ابعاد اجتماعی‌ـ فرهنگی شهر زیارتی اسلامی پایدار که تقویت‌کنندۀ کنش زیارتی است کدام است؟ وضع موجود شهر مشهد از منظر شرایط و مقتضیات مذکور چیست؟ اولویت‌بندی مؤلفه‌ها و شاخص‌های کنش زیارتی چیست؟

اصرار شهرداری برحذف «راهنمای زائر» و جایگزینی  «راهنمای سفر»

 ۱- این گزاره از کیست!؟ گزاره‌ای که بی‌ارتباط با اتفاقات فرهنگی و رویدادهای اجتماعی و سیاسی این روزهای مشهدالرضا(ع) حول تغییر تابلوهای راهنمای زائر نیست!. «امام رضا(ع) از هویت فردی و جمعی ایرانی‌ها قابل تفکیک و جداشدنی نیست. این در لایه‌های مختلف جامعه ایرانی وجود دارد». این گزاره نه از زبان یک شیعه و حتی یک مسلمان یا شهروند ایرانی بلکه نتیجه پژوهش‌های چندین ساله پژوهشگر رشته مردم شناسی دانشگاه توبینگن آلمان است که سال ۹۵ در فضای رسانه‌ای کشور انعکاس مطلوبی یافت.

  اظهارات خانم «کاترینا مولر»

خانم «کاترینا مولر»؛ استاد مردم شناسی دانشگاه توبینگن آلمانی تبار در سال ۱۳۹۵ به این گزاره اکتفا نکرد، بلکه در مراسم جشن ولادت سالگرد امام رضا(ع) که به همت رایزن فرهنگی کشورمان در برلین برگزار شد؛ با اشاره به تجربه سفر با یک پزشک زائر هلندی افغانی تباراظهار کرد: «ما انسان‌ها برای شناخت هم باید یکدیگر را بهتر بشناسیم. من در آن نگاه و شناخت کوتاه از آن فرد متوجه شدم که عشقی به امام رضا(ع) و جایی که برای زیارت آن عازم است، دارد. او چشم‌اندازهای متفاوت و جذابی در زندگی خود داشت و امکان این وجود نداشت که امام رضا(ع) را از او جدا کرد».

این استاد دانشگاه آلمانی افزود: «من باید از او در فرودگاه خداحافظی می‌کردم. از آنجا بود که مسیر شناخت من به امام رضا(ع) آغاز شد. اولین قدم جایی بود که من در یک خوابگاه دانشجویی با دانشجویان مختلف از ملیت‌های متفاوت آشنا می‌شدم. هر کدام از این دانشجویان از رابطه و تجارب شخصی خودشان با موضوع امام رضا (ع) و زیارت توضیح می‌دادند؛ اما برای یک مردم شناس بهتر است تا یک پدیده را بتواند خوب مشاهده کند. من آنجا یافتم که مشهد چقدر تحت تأثیر مکان حرم است. چقدر معماری آن برای من جذاب بود. من خودم تجربه کردم که چطور این زیارت روی دانشجوهایی که در آن سفر زیارتی بودند، تأثیرگذار بود.

خانم مولر خاطرنشان کرد: من اشک‌ها، خنده‌ها و تک‌تک احساساتی که این افراد داشتند را تجربه کردم. احساساتی که میان دانشجویان مختلف از ملل و زبان‌های مختلف وجود داشت. همین سبب شد تا من برای فهم این موضوع هدف‌گذاری کنم. برای همین شروع کردم به یادگیری زبان فارسی. من بعد از انجام کار پایان‌نامه خود به این فکر نکرده بودم، که بخواهم این کار را ادامه بدهم. اما پس از آن استاد راهنمای من به من پیشنهاد داد که موضوع رساله دکترای  خود را در مورد امام رضا(ع) بنویسم. من آن پیشنهاد را با کمال میل پذیرفتم و شروع کردم به کار تخصصی و علمی در کنار یک تیم تحقیقاتی.

وی تصریح کرد: موضوع تحقیقاتی خود را در مورد تأثیرات هویتی و ارزشی در مورد حرم مطهر و تأثیر آن بر شهر مشهد آغاز کردم. احساسات افراد در کنار ارزش‌های معنوی آن‌ها، هویت آن‌ها را در دنیای مادی آن‌ها هم نشان داده می‌شود. این به چه معنی است؟ شما ایرانی‌ها و یا تمام کسانی که در اینجا حضور دارید، شما به من بگویید که رابطه شخصی شما با امام رضا(ع) چطور در هویت شما نشان داده می‌شود؟ زیارت چه تأثیری بر شما گذاشته است؟ شما چه چیزهایی یاد گرفتید؟ برای انجام یک سفر زیارتی چه زحماتی را به جان خریدید؟ شما در مشهد چه کارهایی انجام دادید؟ چه بار معنوی و مادی را به هنگام برگشت در توشه خود داشتید؟

البته کاترینا مولر خود نیز پاسخ سؤالات مطروحه را می‌دهد: پاسخ به این سؤالات در طرح پژوهشی من وجود دارد. اما خیلی متنوع و مختلف هستند. نتایج پژوهشی من نشان داد که بعد از دو سال تحقیق و پژوهش در این زمینه حالا من آن هلندی که ریشه افغانی داشت و کنار من در هواپیما نشسته بود را بهتر می‌شناسم. این شناخت باعث شد تا من سفرهای بیشتری را به آنجا انجام دهم. دقیقاً مانند آن فردی که هر سال به مشهد برای زیارت می‌رفت، من نیز این کار را انجام می‌دهم. برای شناخت بهتر از رفتارهای آن دانشجوهایی که خنده و گریه و دیگر احساساتشان را دیدم. یکی از دوستان به من گفت که فاصله بین سفر تحقیقاتی و زیارتی یک خط باریک است. حق با او بود. سفری که جسم آدم در آن به حرکت در می‌آید، باعث تحرک روح نیز می‌شود و این باعث شده تا حرم امام رضا (ع) به یک جای خاصی تبدیل شود».

  «زیارت»، «مذهب» و «سفر زیارتی»

۲- آنچه در اظهارات این پژوهشگر آلمانی اهمیت دارد تأکید بر روی کلیدواژه‌های «زیارت»، «مذهب» و «سفر زیارتی» است. خوانش نظریات «کاترینا مولر» باعث می‌شود تا حالا پی به اهمیت انتقادات مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی درباره تغییر تابلوهای راهنمای زائر برده و همسو با وحید جلیلی اذعان نماییم که «موضوع حذف عنوان زائر از عاشقان زیارت امام رضا(ع) را نمی‌توان بحثی سیاسی دانست، بلکه اقدامی برای اعلام جنگ تمدنی و فرهنگی در مشهد مقدس است». البته پیشتر انتقاداتی توسط نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی مطرح شده بود، اما توپخانه رسانه‌ای دشمن مذبوحانه و به ترفند همیشگی خود به جای ارائه پاسخ مستدل و منطقی روی به تخریب و هجمه آفرینی نسبت به ایشان آورد. پنهان نماند آیت‌الله علم‌الهدی پیشتر از پژوهشگر آلمانی، هشدار داده بود. وی در آیین تقدیر از خادمان افتخاری حریم رضوی در سال ۱۳۹۴ ضمن ابلاغ نارضایتی رهبر معظم انقلاب از وضعیت اطراف حرم مطهر اظهار کرد: «باید مشهد هویت شهری امام رضا (ع) را داشته باشد». امام جمعه مشهد در همان مراسم؛ دلسوزانه؛ هشدار داد که «دغدغه امروز موضوع آبادی و پارک‌های آنچنانی و خیابان‌های کذایی نیست، بلکه دغدغه اصلی این است که این شهر امروز هویت امام رضا(ع) را از دست می‌دهد».

گرچه انتقادات وحید جلیلی واکنش هایی از سوی مدیران شهرداری مشهد را در پی داشت. معاون گردشگری و زیارت سازمان اجتماعی و فرهنگی شهرداری مشهد با اشاره به نصب تابلوهای «مراکز اطلاعات سفر» عنوان کرد: به کارگیری مفاهیم بین‌المللی برای شهر فراملی مشهد یک ضرورت است. نرگس شالچیان با بیان این مطلب در واکنش به انتقادات صورت گرفته از تغییر نام «تابلوهای راهنمای زائر» به «تابلوهای مراکز اطلاعات سفر»، اظهار کرد: مشهد، شهری فراملی است و می‌طلبد از واژگان، مفاهیم و تعابیر استاندارد که مورد پذیرش مجامع بین‌المللی است برای معرفی اماکن این شهر استفاده شود تا در نزد گردشگران و زائران داخلی و خارجی قابل فهم و بهره برداری باشد.

وی با بیان اینکه مراکز اطلاعات سفر دارای تعاریف مشخصی است، گفت: این مراکز با حرف انگلیسی‌ای نمایش داده می‌شود و مخفف Tourist information center است و مسیرهای مختلف را برای کسانی که به اطلاعات نیاز دارند، ارائه می‌دهد.

معاون گردشگری و زیارت سازمان اجتماعی و فرهنگی شهرداری مشهد با تأکید بر لزوم خدمات رسانی به گردشگران، بیان کرد: مگر نه این است که باید حق میزبانی را به درستی ادا کنیم؟ پس این مراکز با هدف خدمت رسانی مناسب فعالیت می‌کنند.

وی خاطر نشان کرد: این کیوسک‌های اطلاع رسانی و گردشگری در اسفندماه سال گذشته- نه به اسم مراکز خدمات گردشگر یا مسافر- بلکه به اسم مراکز راهنمای سفر تغییر نام یافت. چرا که از طریق این کیوسک‌ها خدمات شایسته میزبانی باید مهیا شود.

  جستاری در یک مقاله

۳- جستاری در مقاله «مؤلفه‌های اجتماعی- فرهنگی شهر زیارتی پایدار که در مجله مطالعات اجتماعی ایران وابسته به انجمن جامعه شناسی ایران موجود است می‌تواند ما را به این نتیجه رهنمون سازد که نمی‌توان هویت مذهبی و زیارتی پایتخت معنوی ایران اسلامی را از گردشگری جدا کرد. این بدان معناست که بر خلاف نظر معاون گردشگری سازمان فرهنگی- اجتماعی شهرداری مشهد به کارگیری مفاهیم بین‌المللی برای شهر فراملی مشهد گرچه یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است، اما ذیل هویت دینی، مذهبی و زیارتی مشهد مقدس قرار می‌گیرد. آیا مشهد مقدس به عنوان یک شهر فراملی از استانداردهای فراملی در حوزه شهرسازی و معماری و مبلمان شهری برخوردار است!؟ پاسخ روشن است: خیر!. بر این اساس این هویت دینی و زیارتی مشهد است که تعیین کننده مفاهیم بین‌المللی می‌شود.

 نتیجه‌ای که گرچه زائران مسلمان و شیعه امام رضا(ع) به آن مهر تأیید زده، بلکه متخصصان صنعت گردشگری در عرصه‌های جهانی و نیز استادان مستقل مانند «کاترینا مولر» نیز بر آن صحه می‌گذارند.

 در ادامه و برای درک موضوع به بخش‌هایی از مقاله می‌پردازیم: «متخصصان صنعت گردشگری در تمامی دنیا، طبقه بندی‌های مختلفی برای این صنعت قائل شده و در ادامه، گردشگری دینی را به ‌منزلۀ نوع خاصی از گردشگری تعریف نموده‌اند. بر این اساس، گردشگران دینی کسانی هستند که از مکان‌های مقدس به منظور زیارت دیدار می‌کنند. وجود بارگاه رضوی در مشهد این شهر را به یکی از مهم‌ترین مقاصد زیارتی ملی و بین‌المللی شیعیان مبدل کرده است. توسعۀ زیارت در این مکان تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله شرایط اجتماعی و فرهنگی این شهر قرار می‌گیرد. لذا شناخت وضعیت موجود شهر مشهد از این منظر می‌تواند در طراحی سیاست‌ها و برنامه‌های درازمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت شهر مشهد با هدف تعمیق تجربۀ زیارتی زائران حرم رضوی مؤثر باشد. از دیگر سو و از دیدگاه مدیریت مقصد، تحقّق و توسعۀ گردشگری به طور عام و گردشگری مذهبی و زیارت به طور خاص، مستلزم تمهید شرایط و بستری است که تحقق اهداف گردشگری به طور کلی و تحقق تجربۀ زیارت مطلوب به صورت ویژه را ممکن می‌سازد. بر این بنیان و فارغ از معناکاوی، انگیزه‌های سفر زائران و گردشگران، وا کاوی الزامات و مقتضیات اجتماعی - فرهنگی کنش زیارتی و گردشگری دینی (تمایزات مفهومی این دو در ادامه مورد بحث قرار خواهد گرفت) به‌عنوان یکی از جلوه‌های کمتر عینی اما تأثیرگذار در مقصد زیارتی پایدار است. مقاصد گردشگری در معنای عام لازم است که ضمن توجه به عناصر پایداری مقصد در ارتقای تجربۀ زیارت نیز مؤثر باشند.

  کارکرد عمدۀ شهر زیارتی

 توسعۀ گردشگری پایدار نیازمند مدیریت در جهت افزایش فرصت‌ها و امکانات برای آینده است که به مدیریت منابع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جهت انسجام اجتماعی و فرهنگی نیاز دارد. با توجه به آنکه کارکرد عمدۀ شهر زیارتی ارائۀ خدمات و تأمین فرصت‌های لازم برای تجربۀ زیارت زائران و گردشگران مذهبی است، سؤالات اصلی از این قرار است: ابعاد اجتماعی‌ـ فرهنگی شهر زیارتی اسلامی پایدار که تقویت‌کنندۀ کنش زیارتی است کدام است؟ وضع موجود شهر مشهد از منظر شرایط و مقتضیات مذکور چیست؟ اولویت‌بندی مؤلفه‌ها و شاخص‌های کنش زیارتی چیست؟

همچنین ابتدا لازم است به این سؤال پاسخ داده شود که آیا گردشگران مذهبی و زائران که کنشگران عمدۀ شهر زیارتی محسوب می‌شوند به‌لحاظ نظری یک گروه هستند یا در دو گروه متمایز قرار می‌گیرند. گردشگری مذهبی فعالیتی است که افراد گردشگر طی آن از اماکن مقدس مذهبی، نظیر زیارتگاه‌ها، مقبره‌ها، مزار پیامبران یا افراد منسوب به آن‌ها، امامزاده‌ها و... بازدید می‌کنند و نیز در ادیان مختلف الگوهای متفاوتی دارد، ولی هدف همۀ آن‌ها رسیدن به آرامش روحی و معنوی است. زیارت، به‌عنوان هدف اصلی در گردشگری مذهبی، در لغت به معنای قصدکردن و ملاقات‌کردن و در اصطلاح به معنای ملاقات با اشخاص خاص یا اماکن خاص است که از نظر زیارت‌کننده احترام و برتری ویژه‌ای دارند. در واقع، زائر و گردشگر بازیگران اصلی حوزۀ دین و گردشگری محسوب می‌شوند.

در بخش اعظم تحقیقات انجام ‌گرفته، زائر و گردشگر از دو دیدگاه متمایز بررسی شده‌اند (کوهن، ۱۹۹۸)؛ دیدگاه اول، که طرفداران بیشتری نیز دارد، بر این باور است که زائر و گردشگر اگرچه یکی و همسان نیستند، تفاوت چندانی نیز با هم ندارند (گرابورن، ۱۹۸۳؛ دیگاکوساک، ۲۰۰۲؛ فلیشر، ۲۰۰۰؛ کالینزکرینر، ۲۰۰۰؛ اسمیت، ۱۹۹۲؛ کوهن، ۱۹۷۹؛ گوپتا، ۱۹۹۹؛ ترنر، ۱۹۸۷؛ کیگان، ۱۹۹۱؛ مک­کانل، ۱۹۷۶). از دیدگاه گردشگری، زائر و گردشگر به ‌لحاظ ساختاری و مکانی یکی هستند یا از عناصر یکدیگر تشکیل شده‌اند.

انگیزه‌ها و فعالیت‌های مسافران در تعیین نقش آنان به‌عنوان گردشگر تأثیر چندانی ندارد (گرابورن، ۱۹۸۳). حتی برخی محققان معتقدند که گردشگری فعالیتی شبه زیارتی است که در آن مسافران با تعامل با دیگر فرهنگ‌ها به دنبال تجارب اصیل و دست اولی هستند که گویی دستیابی به آن در موطن آن‌ها امکان‌پذیر نیست. اسمیت (۱۹۹۲) دو مفهوم زیارت و گردشگری را طیفی درنظر می‌گیرد که گردشگری در یک سو و زیارت در سوی دیگر آن واقع شده است و در این پیوستار احتمال ایجاد ترکیب‌های سکولار و مذهبی متعددی وجود دارد. به اعتقاد اسمیت این الگو نشان‌دهندۀ تمایلات و علایق متغیر مسافران است که می‌توانند در برهه‌ای گردشگر و در زمانی زائر باشند، بدون آنکه خود نیز از این امر آگاه باشند».

منبع: روزنامه قدس

انتهای پیام /

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.