محمد رضا مرندی گفت:میزان استخراج نفت در رژیم گذشته به طور متوسط ۶ میلیون بشکه در روز بوده در حالی که در سالهای پس از پیروزی انقلاب میزان استخراج نفت و تولید نفت در ایران به طور متوسط ۳ و نیم میلیون بشکه بوده است.

آیا کارنامه انقلاب اسلامی در چهلمین سال پیروزی پربار است؟

  به مناسبت چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی و در آستانه دهه فجر انقلاب اسلامی، کارنامه جمهوری اسلامی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در چهار مولفه عملکرد، اهداف، موانع و امکانات، به صورت اجمالی و در چند شماره تقدیم خوانندگان محترم قدس آنلاین خواهد شد.

در شماره نخست گفتگوی قدس آنلاین را با دکتر محمد رضا مرندی استاد دانشگاه شهید بهشتی می خوانید.

در بررسی کارنامه انقلاب اسلامی چه مولفه ها و نکاتی باید مورد بررسی قرار بگیرند؟

 در خصوص کارنامه انقلاب اسلامی باید به چند نکته اشاره شود، ضمن اینکه جمهوری اسلامی را نمی توان از انقلاب اسلامی تفکیک نمود؛ زمانی که سخن از کارنامه انقلاب می گوییم عمدتا باید عملکرد جمهوری اسلامی را مورد بررسی قرار داد، در عین حالی که به  ارزیابی عملکرد سیستمی چون جمهوری اسلامی پرداخته می شود، توجه به علم مدیریت در مرحله اول بررسی قرار می گیرد؛ عملکرد علم مدیریت را در چند حوزه اعم از بهره وری، اثر بخشی و کارآمدی باید مورد بررسی قرار داد تا در این مقوله میزان کارآمدی جمهوری اسلامی و اینکه آیا کارگزاران نظام جمهوری اسلامی نظام کارآمدی داشته اند یا خیر به نتیجه رسید.

نکته دیگر بحث کارآمدی یک نظام  بحث صفر و صدی نیست بلکه کارآمدی را باید در یک مفهوم نسبی مورد بررسی قرار داد، چرا که زمانی از کارآمدی یا ناکارآمدی یک  نظام سیاسی سخن گفته می شود که همه مولفه ها به صورت نسبی مورد نظر قرار بگیرد نه مطلق.

ارزیابی سیستم نظامی چون جمهوری اسلامی ایران را براساس کدام اهداف و موانع باید مورد بررسی قرار داد؟

 نکته دیگری که در ارزیابی کارآمدی سیستمی چون نظام جمهوری اسلامی مهم است، توجه به چهار عنصر عملکرد، اهداف، امکانات و موانع است، بنابراین به صرف عملکرد یک سیستم نمی توان گفت سیستم کارآمد یا ناکارآمد است بلکه عملکرد را باید در رسیدن به هدف مورد بررسی قرار داد و ممکن است یک سیستم عملکرد بالایی داشته باشد اما در غیر مسیر رسیدن به هدف خود قرار داشته و ثانیا امکانات و موانع آن سیستم باید مورد نظر قرار داده شود.

برای روشن شدن این موضوع می توان به مثال روشنی اشاره کرد، مثلا برای رسیدن به مشهد مقدس زمان مشخصی اعلام می شود، اما یکی از دو شرکت کننده در زمان کوتاه تری خود را به شهر دیگری مثلا تبریز می رساند، در این وضعیت نمی توان گفت فردی که به تبریز رسیده عملکرد خوبی داشته چرا که حرکتی غیر از هدف تعیین شده داشته از این رو این فرد کارآمد نیست، گرچه سرعت عمل بالایی از خودنشان داده است؛ این مصداق با توجه به امکانات درباره نظام سیاسی نیز مصداق دارد، اگر  درباره نظام جمهوری اسلامی قضاوت می کنیم باید چهار مولفه اشاره شده را را مورد بررسی قرار دهیم.

نکته  دیگر اینکه اگر می‌خواهیم سیستمی مثل نظام جمهوری اسلامی را ارزیابی کنیم باید این سیستم را  با سیستم های دیگر مقایسه کنیم، یعنی مقایسه جمهوری اسلامی با سایر کشورها؛ در این وضعیت ایران  سال ۵۶ با ایران سال ۹۶ مقایسه می شود، به این معنا که ایران در سال ۵۶ در کدام رده بندی جهانی و در سال ۹۶ در کدام رده بندی جهانی قرار دارد؛ در حالی که مبرهن است در چهل سال گذشته همه ی کشورهای دنیا در حال تلاش برای پیشرفت بوده اند، این گونه می توان متوجه پیشرفت ایران شد که بر اساس آمارها مشخص شود آیا اگر ما در رده جهانی پیروزی انقلاب اسلامی مثلا در رتبه بوده ۸۰ قرار داشتیم اگر به رتبه  ۶۰ رسیده باشیم، یعنی به صورت نسبی کارآمد بوده ایم، اما اگر از رتبه  ۸۰ به ۱۰۰ رسیده باشیم به معنای ناکارآمدی است، اما اگر از ۸۰ به ۴۰ رسیده باشیم به معنای کارآمدی مطلوب است؛ این یک راه قضاوت و ارزیابی در رده بندی جهانی است که بر اساس آن می توان به کارآمدی یا ناکارآمدی رسید.

آیا بررسی عملکرد سایر کشورها در چهل سال گذشته با ایران می تواند مصداقی از عملکرد مطلوب یا ناکارآمد نظام اسلامی باشد؟

دومین راهکار در بررسی کارآمدی یا ناکارآمدی، مقایسه جمهوری اسلامی با کشورهای هم‌تراز است، به این معنا که  ایران در چهل سال پیش با کدام کشورها هم تراز بوده، وضعیت کشورهای دیگر و وضعیت ایران در حال حاضر کجاست و در کدام رتبه جهانی قرار دارند؛ اگر ایران از عموم کشورها جلوتر است پس ایران کارآمد است؛ اگر عقب تر است پس ناکارآمد است.

در بررسی عملکرد رژیم پهلوی با نظام نوپای انقلاب اسلامی در بیست سال آخر آن رژیم ونظام جمهوری اسلامی عملکردها چگونه خواهد بود؟

 سومین راه مقایسه جمهوری اسلامی با قبل خود یعنی رژیم شاه است؛ در این بین می‌توان ایران بیست سال آخر رژیم پهلوی و ایران بیست سال اول جمهوری اسلامی را مورد مقایسه قرارداد؛ هرچند بررسی امکانات و موانع هر دو در بررسی سطح عملکردی بسیار موثر است؛ راهکار چهارم رویکرد ترکیبی است که هر سه مولفه قبلی  با هم ترکیب می شوند؛ با بررسی سطوح یاد شده در کنار ضعف ها، سوء مدیریت‌ها، ناتوانی ها و ناکارآمدی‌ها در مجموع باید گفت نظام جمهوری اسلامی براساس شاخص ها و آمارهایی که ارائه خواهد شد کارآمد بوده است.

با بررسی وضعیت جمهوری اسلامی در آستانه چهلمین سال پیروزی خود به نسبت دوران حاکمیت شاه، با توجه به موضوعیت زمانی آن می توان گفت که با توجه به اینکه انقلاب اسلامی بر اساس خشم و نارضایتی مردم از شاه به وقوع پیوست این سوال مطرح می شود، نظامی که تحت عنوان نظام اسلامی برخاسته از انقلاب مردمی بود آیا کارآمد بوده و نقص های رژیم  گذشته را نداشته و از رژیم گذشته موفق تر بوده است؟ در پاسخ به این سوال اولین نکته بررسی امکانات وموانع هر دو رژیم است.

مهمترین امکانی که رژیم شاه در سالهای آخر و جمهوری اسلامی ایران در سالهای اول پیروزی داشته برخورداری از درآمد نفتی است؛ در دوران پهلوی بیش از ۹۰ درصد درآمد کشور از بودجه نفت بوده است، در حالی که آخرین آمارها ۳۵ درصد از درآمد فعلی کشور از بودجه نفت را عنوان می کند؛ میزان استخراج نفت در رژیم گذشته به طور متوسط ۶ میلیون بشکه در روز بوده در حالی که در سالهای پس از پیروزی انقلاب میزان استخراج نفت و تولید نفت در ایران به طور متوسط ۳ و نیم میلیون بشکه بوده است؛ در رژیم شاه ۵ و نیم میلیون بشکه نفت صادر می شد اما در بیست سال اول جمهوری اسلامی از این سه ونیم میلیون نفت تولید شده یک ونیم میلیون در داخل مصرف و دو میلیون آن صادر شده است؛ بنابراین صادرات نفتی ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل تحریم ها و سایر مسائل از ۵ و نیم میلیون بشکه در روز به دو میلیون رسیده که براساس آماری ۲/۷۵ میزان صدور نفت بعد از انقلاب، کاهش داشته است.

درآمدهای نفتی در کشورهایی که متکی به درآمد نفتی هستند از مولفه های توسعه به شمار می روند ایران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب ر دراین حوزه چگونه بوده است؟

 از طرف دیگرعامل دیگری که در درآمد نفتی همه کشورها از جمله ایران بسیار موثر است ارزش جهانی دلار است، به این دلیل که نفت همواره با دلار خرید و فروش می شود، ارزش دلار در بیست سال اول جمهوری اسلامی  در مقابل ارزهای معتبر جهان از سال ۱۹۷۹ یعنی زمان پیروزی انقلاب تا سال ۱۹۹۶ حدودا نصف شده یعنی ۵/۱ دهم درصد شده است، به این معنا که ارزش دلار آمریکا در سال ۱۹۷۹ معادل ۳۵۵ ین ژاپن بوده در حالی که درسال  ۱۹۹۶ معادل ۱۰۷ ین ژاپن شده، بنابراین ارزش  دلار امریکا بیش از سه برابر ارزش ین کاهش داشته است.

در چنین شرایطی با توجه به اینکه درآمد کشورهای فروشنده نفت چون ایران از درآمدهای ارزی فروش نفت است با کاهش میزان صدور نفت و کاهش ارزش دلار درآمدهای کشور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کاهش محسوسی داشته است؛ افزایش جمعیت کشور از ۳۳ میلیون سال ۵۷ به ۶۴ میلیون در بیست سال اول پیروزی انقلاب اسلامی نیز به معنای دو برابر شدن جمعیت و نصف شدن سرانه ملی از درآمدهای نفتی است؛ بنابراین با کاهش صادرات و ارزش نرخ دلار بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سهم هر ایرانی از درآمدهای نفتی نصف شد، به این معنا که درآمدهای نفتی هر ایرانی پس از انقلاب نسبت به قبل از آن ۱۱ درصد کاهش داشته است.

پایان بخش نخست

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.