نماینده فریمان و سرخس درباره مباحث مربوط به جمنا، حضور جوانان در اداره کشور، بحث فیلترینگ با باشگاه خبرنگاران جوان به گفت‌وگو پرداخت.

قاضی‌زاده هاشمی:روسای‌ جمهور برای اصلاح‌طلبان حکم "دستمال کاغذی" دارند

به گزارش قدس آنلاین،  حقوقدان جوانی است که با برعهده گرفتن وکالت مردم فریمان و سرخس به مجلس دهم وارد شد، اما افکار عمومی با نامش بیشتر در زمان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ آشنا شد، او سخنگوی کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات ریاست جمهور بود، اگرچه حضور برادر و پسرعمویش در عرصه سیاست نام خانوادگی آنان را در رسانه‌ها پر رنگ‌تر کرده بود.

سید احسان قاضی‌زاده هاشمی نماینده فریمان و سرخس یکی از طراحان قانون جنجالی منع به کارگیری بازنشستگان است و می‌گوید که به این قانون افتخار می‌کند و معتقد است که اگر یک قانون درست و حسابی در طول مجلس دهم وجود داشته باشد همین قانون است. این نماینده عضو فراکسیون جوانان مجلس به حضور جوانان در اداره کشور معتقد است و می‌گوید به دوستان قدیمی توصیه کرده‌ایم تا در تصمیم‌گیری‌های کلان کشور ملاحظاتِ نسل جوان را در نظر بگیرند.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، سیاست‌هایی که در بحث فیلترینگ اِعمال شد را ناکارآمد می‌داند و می‌گوید صحبت کردن برخی از هاتگرام یا طلاگرام در شرایط فعلی فقط آدرس غلط دادن به مردم است، مشخص است عده‌ای می‌خواهند به مردم بگویند که نسبت به اقتصاد و به مشکلات معیشت بی‌توجه باشند، این بازی با روح و روانِ جامعه است.

این نماینده عضو فراکسیون نمایندگان ولایی همچنین اعتقاد دارد که جمنا نتوانسته است که انسجام بخشی کامل را بین همه نیروها به وجود بیاورد در حالیکه نیروهای ارزشی و انقلابی باید در نحوه ارتباط گیری و تعامل با مردم کمی تغییر کند.

در ادامه گفت‌گوی سید احسان قاضی‌زاده هاشمی را می‌خوانید:

روسای جمهور برای اصلاح طلبان حکم دستمال کاغذی را دارند/ نقشِ رسانه ملی در بسیج افکار عمومی برای ۲۲ بهمن و انتخابات بی‌نظیر است/ اصولگرایان به یک برنامه مدون و جدی نیاز دارند

انقلاب در چهلمین سال به یک سنِ بلوغِ کامل  رسیده است/ قطعاً آیندۀ انقلاب  مسیرِ روشنی دارد

با عرض سلام و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، به عنوان اولین سوال دستاوردهای چهل ساله انقلاب را چطور ارزیابی می‌کنید و به نظر شما چهل ساله شدن انقلاب چه تمایزی با سال‌های گذشته دارد؟

قاضی زاده هاشمی: امسال ما وارد چهلمین سال انقلاب شدیم و  تمایزِ جدی آن این است که کشور و انقلاب در چهلمین سال انقلاب به یک سنِ بلوغِ کامل  رسیده است، البته خیلی‌ها نمی‌خواستند  که ما این سالِ چهلم را ببینیم، اما کشور ما وارد یک مسیر تازه شده است. این انقلاب مانند بسیاری از انقلاب‌ها، انقلابِ کوتاه مدتی نیست و اگر تجارب انقلاب‌های دیگر را مانند انقلاب فرانسه یا سایر انقلاب‌ها  بررسی کنید، می‌بینید که آنها به لحاظ گفتمانی، عملکردی و حتی شعار و آرمان کم آوردند و امسال در چهلمین سال پیروزی انقلاب ما باید به دنبالِ یک دورنما و افقِ ۵۰ ساله برای آیندۀ کشور باشیم و بنده فکر می‌کنم که قطعاً آیندۀ انقلاب  مسیرِ روشنی دارد.

آقای قاضی‌زاده شما متولد دهه پنجاه هستید، خاطره‌ای از جریان پیروزی انقلاب به یاد دارید؟

قاضی زاده هاشمی: بنده متولد ۶ بهمن سال ۵۵ هستم و دو ساله بودم که انقلاب به پیروزی رسید، طبعاً از انقلاب خاطره چندانی  ندارم، اما مادرم تعریف می‌کند که وقتی کوچک بودم در راهپیمایی‌ها و  مخصوصاً راهپیماییِ عظیمی که در مشهد در ۱۰ دی ماه ۵۷ انجام شد، در آغوش وی آن راهپیمایی شرکت داشتم، اما از سال ۶۱ که مصادف با دوران جنگ تحمیلی بود خاطراتی در ذهن  دارم.

نامگذاری جبهه آبادگران در سال ۱۳۸۱ به پیشنهاد بنده بود/ فاصله گرفتن‌ احمدی‌نژاد از  بدنۀ نیروهای انقلاب موجب آسیب به شورای هماهنگی نیروهای انقلاب شد

 شما عضو شورای مرکزی شوراهای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی بودید، در سال ۷۹ که به اواخر دولت اصلاحات می‌رسد، تشکلی که در برهه پرخطر اصلاحات تشکیل شد که وظیفه هماهنگی نیروهای انقلابی را بر عهده داشت، کمی از فعالیت‌های این شورا در آن زمان برایمان بگویید با توجه به اینکه دبیرکلی این تشکل از ابتدا بر عهده حجت‌الاسلام ناطق نوری بود، آیا هنوز هم با این شورا در ارتباط هستند؟

قاضی زاده هاشمی: بله، من در زمان دانش آموزی فعالیت‌هایی داشتم به عنوان مثال در اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش آموزان و بسیج دانش آموزی بین سال‌های ۶۸؛ در دوران دانش‌آموزی نمایندۀ اتحادیه دانش آموزان خراسان در اتحادیه انجمن‌های دانش آموزان کل کشور بودم و در بسیج دانش آموزی نیز به فعالیت می‌پرداختم؛ زمانی که وارد دانشگاه تهران شدم هم به  فعالیت‌های دانشجویی پرداختم و در سال ۱۳۷۴ وارد اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور شدم، همچنین بین سال‌های ۱۳۷۷ تا اواخر سال ۷۹ و اوایل سال ۸۰  دبیرکل جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور بودم.

بعد از آنکه در مقطع ارشد فارغ التحصیل شدم نه به عنوان فردی حقوقی از طرف جامعه اسلامی دانشجویان، بلکه به عنوان فردی حقیقی به شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی دعوت شدم که در آن زمان نیز تازه تشکیل شده بود، در سال ۷۹ تشکل‌های حقوقی و افراد حقیقی شورایی را به نام «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب» تشکیل دادند که چندین سال میان جریان ارزشی و انقلاب و جریان اصولگرا میدان دارِ فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی در کشور بود و بنده در آنجا نیز با واحدهای مختلفی همکاری کردم.

در انتخابات شوراهای شهر و روستا در دوره سوم که جریان اصولگرا توانست شورای شهر تهران را در دست بگیرد و حاکم شود، مجموعه‌ای تحت عنوان «آبادگران» در سال ۸۲ شکل گرفت، جبهه آبادگران برآمده از شورای هماهنگیِ نیروهای انقلاب بود و من در کمیته‌های تشکیلات و کمیته سیاسی شورای هماهنگی نیروهای انقلاب هم فعال بودم، البته نام جبهه آبادگران در سال ۱۳۸۱ نیز به پیشنهاد بنده بود؛ مهم بود که ما با چه تابلویی می‌خواهیم وارد عرصۀ انتخابات شویم، البته چندین نام در آن زمان مطرح شده بود، آن زمان جبهه‌ای به نام جبهه دوم خرداد با عنوان دومِ خردادی‌ها شکل گرفت که برخی می‌گفتند که ما جبهۀ سوم خرداد را با عنوان فتح خرمشهر پیشنهاد بدهیم، اما پیشنهادِ بنده با نام آبادگران ایران اسلامی به تصویب رسید  تا  ثابت کند که  ما به دنبال آبادانی، پیشرفت، تعالی  و ساختن کشور هستیم زیرا آن زمان شعارها صرفاً  سیاسی بود و مردم به نوعی از مباحث سیاسی خسته شده بودند.

آن زمان شعارها جامعه مدنی، توسعه سیاسی و صرفاً گفت‌وگوی تمدن‌ها بود، نمی‌خواهم بگویم الزاماً شعارها خیلی سیاسی بود، اما پایه اش سیاسی بود، اعتقاد ما در آن زمان این بود که شعار باید مبتنی بر آبادانی، پیشرفت، رفاه و تعالی کشور برای آبادگری باشد و لازم است تا  مقداری از بحث‌های سیاسی فاصله بگیریم، به همین دلیل بود که جبهه آبادگران ایران اسلامی با همین پیشنهادِ بنده در ارکانِ شورای هماهنگی به تایید رسید و بعد این جبهه با تابلوی جبهه آبادگران به میدان آمده و  موفق شد تا سکان شورای شهر تهران را به دست بگیرد.

شورای هماهنگی نیروهای انقلاب بعدها در اثرِ اتفاقاتی که در اوایل و بعد در دورۀ دوم ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد رخ داد، عملاً دچار گسست شد و دیگر شورای هماهنگی نیروهای انقلاب وجود ندارد، اما این شورا  منتج به پیروزیِ جریان اصولگرا و ارزشی در شوراهای شهر و بعد ریاست جمهوری در دوره نهم شد،  فاصله گرفتن‌ محمود احمدی‌نژاد از  بدنۀ نیروهای انقلاب علی الخصوص در دولت دهم  باعث شد که شورای هماهنگی نیروهای انقلاب دچار آسیب شود و دیگر شورای هماهنگی به کارش ادامه نداد و نیروها با یکدیگر دچار انشقاق شدند، اختلاف‌نظرهای زیادی بروز و ظهور پیدا کرد و شورای هماهنگی عملاً در دورۀ دهم ریاست جمهوری فروپاشید و به آن انسجامی که در ابتدای سال ۷۹ داشت را کاملا از دست داد.

بعد از یک دورۀ پرتلاطمِ سیاست زده و بحران زدۀ اصلاحات که در دولت‌های هفتم و هشتم شاهد آن بودیم دولت نهم با یک رویکرد مردمی و انقلابی، توجه به شعارهای مردم گرایانه و عدالت طلبانه و با رویکرد به اقشار ضعیف و کم درآمد به میدان آمده و شوراهای شهر در دورِ سوم انتخابات شورای شهر  نیز با شعار آبادگری، تلاش و رویکرد به کارهای عمرانی و کارهای زیرساختی نه فقط برای شهر تهران بلکه برای همۀ کلان شهرهای کشور، توانست پیروز انتخابات شود، چراکه مردم  به دلیل سیاست‌ورزیِ صادقانه، گفت‌وگوی صادقانه، پرهیز از شعارهای بدون مبنا، راستی و درستی به ما اعتماد کرده بودند ما نیز  به دنبال این نبودیم که فقط از مردم  رای بگیریم بلکه می‌خواستیم آراء آنها خودش را در عرصه های مختلف نشان دهد.

شورای هماهنگی نیروهای انقلاب، نیروهای ارزشی منزوی و خانه نشین را دور هم جمع کرد

گفته می‌شود وقتی آقای ناطق نوری اقدام به تشکیل شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی‌ کرد، اصول را «اسلام»، «انقلاب»، «امام» و «رهبری» معرفی کرد و این اقدامات را در کاهش تنش‌های احزاب در آن دوره زمانی در کشور موثر دانست که بعدها از تجربیات گروه وفاق در تشکیل جلسات وحدت بین اصول‌گرایان استفاده شد، کمی از جزییات این مسئله برایمان بگویید؟

قاضی‌زاده هاشمی: آن دوره‌ای که حاج آقای ناطق آمدند و شورای هماهنگی را تشکیل دادند مجلس پنجم تمام شده بود، پس دیگر رئیس مجلس نبودند، مجلس ششم با تمام آن تاریخچۀ ذهنی که  ما از آن داریم  و در راس آن هم آقای کروبی بودند روی کار آمده بود،  آن زمان دوره‌ای بود که دولت اصلاحات به صورت کامل بر کشور حاکم بود و شعارهای کاملاً رو به جلو و  آوانگارد و حتی بحث عبور از خاتمی هم در آن دوره مطرح شد؛ حاج آقا ناطق با توجه به دو سه شکستِ جدی‌ جریانِ انقلاب و اصولگرا و  برای آنکه یک انسجامِ کامل بین تمام نیروها به وجود بیاید، آن ۴ اصل که اشاره کردید اصلِ اعتقاد واقعی به اسلام، اعتقاد واقعی به نظام جمهوری اسلامی، ولایت فقیه و اصلِ اعتقاد واقعی به مصادیق ولایت فقیه، حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) و اصل اعتقاد واقعی به شخص حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای به عنوان مقام معظم رهبری بود، یعنی این ۴ شرط شرط‌های جدی‌ای بود که در آن زمان مطرح شد و گفتند هر نیروی انقلابی و وفاداری که به این ۴ شرط و ۴ اصل باور و اعتقاد دارد، بیاید و در جریانِ جبهه هماهنگیِ نیروهای انقلاب اسلامی مشارکت داشته و همکاری بکند، از خاطرم نمی‌رود که ما شهر به شهر، مرکز به استان به مرکز استان در زمستان، در برف و بوران می‌رفتیم و  خیلی از نیروهای انقلاب که بعضاً منزوی و خانه‌نشین شده و به گوشه‌ای رانده شده بودند را در کنار همدیگر جمع کرده و این شوراها را تشکیل دادیم، بعد این شوراها جان و انرژی گرفتند، فعال شدند و توانستند منشاء اثرِ جدی در عرصۀ اجتماعی و سیاسی کشور شوند.

گروه وفاق متشکل از چهار جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، جمعیت مؤتلفه اسلامی، جامعه اسلامی مهندسین و انجمن اسلامی پزشکان ایران بود، در آن برهه سید علی‌اکبر پرورش به همراه ۱۲ نفر از سران و افراد مؤثرِ تشکل‌های مطرح سیاسی، نزد رهبر انقلاب رهبر رفتند و این گروه را تشکیل دادند، شما هم در جزییات تشکیل این گروه بودید؟

قاضی زاده‌هاشمی: من در جریانِ جلساتِ گروه وفاق و پیشنهادِی که مرحوم پرورش و حاج آقا عسگراولادی در آن زمان دادند، بودم آنها جلساتی را در تهران، خیابان استاد نجات الهی برگزار و دیداری نیز با  مقام معظم رهبری داشتند، اما این گروه یک مرجع در سطح کلام بود و مجموعه‌ای که در کنار این گروه در کل کشور کارِ تشکیلاتی کرده و بعد بروز، ظهور و توسعه پیدا کرد، شورای هماهنگیِ نیروهای انقلاب بود که بعد طی انجام بحث‌هایی با یکدیگر ادغام شدند.

به دلیل ماموریت در خارج از کشور در جمنا حضور نیافتم/ مردم از سیاستمداران راستگو حمایت می‌کنند و به دنبال  حزب بازی نیستند

در مهرماه ۱۳۸۴ نشست سران شورای هماهنگی سراسر استان‌ها برگزار شد، در این نشست، ناطق نوری مسئولیت اجرایی ایجاد تغییرات در شورای هماهنگی را نپذیرفت و این مسئولیت به علی لاریجانی رسید. همچنین مقرر شد که ناطق نوری همچنان در شورای هماهنگی بماند و هیئت مؤسس ۱۵ نفره نیز تشکیل شود اما این تصمیمات هرگز محقق نشد. آیا می‌توانیم جمنا را ادامه این شورا بدانیم؟

قاضی زاده هاشمی: من بعد از شورای هماهنگی به دلیل مشغله‌ها و مسئولیت‌های اجرایی مختلف و ماموریتی که خارج از کشور داشتم دیگر در جمنا حضور نیافتم، اما بعد از پیروزی در شورای شهر نیروهای انقلاب دچار یک سه گانه شدند، جالب است بدانید جریان ارزشی و انقلابی دولت را در اختیار نداشته و از طرفی مجلس ششم را نیز به صورت کامل در اختیار نداشتند، در عین حال شورای شهر اول و دوم هم وضعیت خوبی نداشتند به عبارتی دیگر می‌توان گفت که جریان اصولگرا نه مجلس را تحت اختیار خود داشت و نه دولت را، به نحوی که ۹۰ درصد این جریان خانه نشین بوده و کوچکترین موقعیت اجتماعی نداشتند اما بعد آن و با همین شورای هماهنگی و تابلوی جبهه آبادگران موفق به کسب کرسی‌های شورای شهر شده و بعد دولت و مجلس را از آن خود کردند و همان سه گانه‌ای را که از دست داده بودند را دوباره به دست آوردند. مردم به آنها اعتماد کرده بودند، اما زمانی که به قدرت رسیدند دچار اختلاف، انشقاق، منیت طلبی شده و هر کدام سعی داشتند بگویند که پیروز میدان هستند، لذا نتوانستند با انسجام کار تشکیلاتی خود را ادامه دهند البته سعی کردند تا در شعارهایی که به مردم داده بودند، وفادار بمانند اما مردم از آنها فاصله گرفتند زیرا آنها همیشه از سیاستمداران صادق و راستگو حمایت می‌کنند و به دنبال جریان و حزب بازی نیستند.

روسای جمهور برای اصلاح طلبان حکم دستمال کاغذی را دارند/ نقشِ رسانه ملی در بسیج افکار عمومی برای ۲۲ بهمن و انتخابات بی‌نظیر است/ اصولگرایان به یک برنامه مدون و جدی نیاز دارند

جمنا نتوانست انسجام بخشی کامل را بین همه نیروها به وجود بیاورد/ نیروهای ارزشی و انقلابی باید به دنبال شایسته گزینی و جوانگرایی در مدیریت کشور باشند/ جریان اصولگرا  باید در نحوه ارتباط گیری و تعامل با مردم کمی تغییر کند

شورای هماهنگی نیروهای انقلاب بعد از یک دوره حرکت بر ریل موفقیت و پیروزی رو به افول نهاده و دچار انشقاق شد و بعضا یک به یک کنار کشیده و برخی دیگر آمده و جانشین یکدیگر شدند، جمنا نتوانست انسجام بخشی کامل بین همه نیروها را در همه سطوح به وجود بیاورد و همه افراد این جریان را دور یکدیگر جمع کند که دلیل سوابق ذهنی دوستان از یکدیگر بود، البته اکنون به نظر می‌رسد مجموعه نیروهای ارزشی و انقلابی کنار هم جمع شده اند، البته باید از تجارب گذشته نیز عبرت گرفته و به دنبال کار مردم باشند و در پی حاکمیت دسته‌ها، حزب‌ها نبوده و تنها به دنبال کارآمدی، شایسته گزینی و جوانگرایی در عرصه مدیریت کشور باشند و پوست اندازی جدی کنند، چراکه این امر ضرورت ویژه‌ای دارد و جریان اصولگرا و ارزشی باید در نحوه ارتباط گیری دوسویه  و تعامل با مردم کمی در خود تغییر ایجاد کند.

اشرافی‌گری و زالو صفتی باید در جامعه پالایش شود/ اصلاح طلبان و اصولگرایان از رژیم منفعت‌گرا ضربه خورده اند/ یک برنامۀ مدون و زمان بندی مناسب باید جزء برنامه اصولگرایان باشد

 اگر بخواهید به آسیب شناسی فعالیت اصولگرایان بپردازید، به منظر شما برای مجلس آتی باید چه مسائلی را در نظر داشته باشیم؟

قاضی زاده هاشمی: جبهه انقلاب باید مرزبندهای جدی را  به لحاظ میدانی با جریان آپورچونیسم و فرصت طلبی که به آن آسیب های بسیاری زده است، به وجود بیاورد همانطور که می‌دانید جریانِ فرصت طلب زمانی که دید جریانِ ارزشی کنار گذاشته شده، خودش را به اصلاح طلبان چسباند که به نظر من اصلاح طلبان هم خود از همین فرصت طلبان در حال آسیب دیدن هستند و شاید نیروهای اعتقادیِ اصلاح طلب هم به نوعی تحت الشعاع این فرصت طلبان در جریان اصلاحات قرار گرفتند، در واقع یک جریانِ منفعت‌گرا در کشور وجود دارد که  چسبندگی پیدا می‌کنند و حرکتِ پاندولی دارند و گاهی به این سمت می‌روند گاهی به آن سمت می‌روند، آنها فقط می‌خواهند از یکسری رانت ها و امتیازات بهره‌مند شوند که البته مردم این را خوب می‌بینند.

جریان ارزشی باید سیاستمداری صادقانۀ خود را با اقشارِ مختلف مردم بیشتر و بیشتر کند و نشان دهد صرفاً به دنبالِ کسبِ قدرتِ صرف نیست، باید توجه‌اش را به اقشار ضعیفِ و متوسط جامعه بدهد چرا که ما می‌دانیم به لحاظ درصد بیشترین قشر قشرِ متوسط جامعه است، اما این درصدِ متوسط جامعه نیز در حال تبدیل به قشر ضعیف است به این معنا که درصد اقشار محروم و ضعیف جامعه روز به روز بیشتر می‌شود؛ امسال آمارِ افراد تحت پوشش کمیته امداد به میزان  ۸۰۰ هزار خانوار افزایش یافته است که  این ۸۰۰ هزار خانوار به معنای حداقل ۴ میلیون جمعیت است، لذا جریانِ ارزشی باید توجه اش را به همان خاستگاه ببرد، چراکه نمادهای سرمایه‌سالاری، مرفهین بی درد،  اشرافی‌گری و مظهرِ زالوصفتی در جامعه باید  پالایش شود،  سیاستمداری صادقانه، دارا بودن یک برنامۀ مدون و زمان بندی مناسب برای تحقق آن باید جزء برنامه اصولگرایان باشد.

آنچه جریانِ اصولی و ارزشی بارها از آن آسیب دیده است، نداشتن پِلن و برنامۀ مشخص برای ارتباط با دنیاست، این نباید در افکار عمومی جا بیفتد که جریانِ ارزشی و اصولگرا در ارتباطاتش با دنیا قوت نداشته، ضعیف و ناتوان است، بلکه جریانِ ارزشی دارای توانمندی‌ها، قوت و ارتباطِات موثر با دنیاست و می‌تواند آن را تقویت کند لذا ما نباید اینطور  به اذهان عمومی القا کنیم که نمی‌خواهیم ارتباطِ قوی داشته باشیم، بلکه باید بتوانیم با پِلن و برنامه صحیح با همۀ کشورهای دنیا  به غیر از کشورهای متخاصم برای توسعۀ روابط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعیمان رابطه داشته باشیم و این قوت و قدرت را نشان بدهیم، اتفاقاً  دنیا با صاحبان قدرت و جدیت در ایران جدی‌تر گفت‌وگو می‌کنند، آن‌ها زمانی که ببینند یک جریانِ قدرتمند با اتکا به مردم و توانمندی داخلی برنامه اقتصادی مدون دارد، قویتر وارد گفت‌وگو می‌شوند و ما هم می‌توانیم مشارکت و حلِ مسائل‌مان را با دنیا جدی‌تر و ساختارمندتر پیگیری کنیم.

باید جوانان را به میدان بیاوریم/ به دوستان قدیمی گفتیم که ملاحظاتِ نسل جوان را در نظر بگیرند

برنامه اصولگرایان برای انتخابات مجلس چیست و با توجه به اینکه آقای باهنر اعلام کرده اند که فعالیت‌های انتخاباتی را آغاز کرده‌اند شما هم در جزییات این مسئله هستید؟

قاضی زاده‌هاشمی: در این چند ماهه جلساتی بین برخی از بزرگان تشکیل شده است، البته ما همیشه گفته ایم که میدان دارِ این دوره باید نسل جوان باشند و بنده  یک برنامه‌ای دارم و می‌خواهم از میان  جوانان و  فارغ التحصیلان تشکل‌های دانشجویی و ارزشی که در ۱۵ سال گذشته از دانشگاه فاصله گرفتند، عده‌ای را به مجلس دعوت کنم که  تعداد آنها کم  هم نیست و شاید بالغ بر ۳۰۰، ۴۰۰ نفر باشند، ما باید جوانان را به میدان بیاوریم و حتی از کسانی که زمینه رای آوری در شهرستان‌های خودشان را دارند دعوت به عمل آوریم که حتماً بیایند و کاندیدای انتخابات مجلس شوند، تا یک نسلِ نو در عرصۀ سیاسی کشور شکل بگیرد، چراکه  معتقدم نسلِ نو به روزتر، علمی‌تر و  تحصیل‌کرده‌تر است و از طرفی به اقتضائات دنیا و زمانِ حال حاضر نیز آشناتر هستند و حرفِ نسل‌های دهه ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ را بهتر درک می‌کنند، همذات پنداری با آن‌ها داشته و مشکلات آنها را بیشتر درک می‌کنند.

متولدین دهه ۶۰،  ۷۰ و ۸۰،  حدود ۴۹ میلیون نفر از جمعیت کشور ما هستند و این‌ جمعیت مطالبات، خواسته‌ها، حرف‌ها، و اقتضائاتِ خاص خودشان را دارند و جمعیت کشور ما یک جمعیت کاملاً جوان است، لذا این نسل باید توسط هم نسلی‌های خودش مدیریت و اداره شود و این تغییرِ نسلی یک فاز کاری اش در اجزای مختلف اجرایی، تصمیم‌سازی و حوزۀ پارلمانی است، لذا ما باید بتوانیم یک تغییرِ چهرۀ واقعی را برای نسل جوان‌مان ایجاد کنیم و این تغییر چهرۀ واقعی در مشارکتِ سیاسی و اجتماعی است.

خوب نیست بشنویم که نسلِ جوان ما به خصوص جمعیت تحصیل کرده تمایل زیادی برای خروج از کشور و مهاجرت دارد، این را به دوستان قدیمی نیز گفتیم که ملاحظاتِ نسل جوان را در نظر بگیرند، اگر ملاحظات نسل جوان در نظر نگرفته نشود و قرار باشد در پَستو، کُنجِ خلوت و اتاقک‌ها برای آنها تصمیم‌سازی شود قطعاً نسل جوان خودش عبور خواهد کرد و این واقعیتِ سیاست ورزی در کشورماست.

اصلاح طلبان به عبور و مرور علاقه دارند/ روسای جمهور برای اصلاح طلبان حکم دستمال کاغذی را دارند

 با توجه به اینکه الان جبهه اصلاحات با هم هر روز اختلاف دارند حتی ائتلاف‌شان را انکار می‌کنند و اصلاً زیر بار نمی‌روند که خودشان از آقای روحانی حمایت کردند، شما وضعیت و برنامۀ این جبهه برای انتخابات مجلس و ریاست جمهور ۱۴۰۰ چطور ارزیابی می‌کنید؟

قاضی‌زاده‌هاشمی: من اگر بخواهم جبهه اصلاحات را نقد کنم مسائل برای نقد آنها بسیار زیاد است، اما من یک بُرشِ تاریخی از فعالیت‌های دوران دانشجوی‌ام یعنی از زمان دانش آموزی و دانشجویی می‌زنم، جبهه اصلاحات همیشه به دنبال شعارهای سیاست ورزانه و سیاسی بوده و اصلاح طلبان کمتر وارد مسائل اقتصادی، معیشتی، عدالت طلبی و مسائلِ مربوط به محرومین و مستضعفین شده‌اند، شعارهای آنها صرفاً سیاسی و بعضاً فرهنگی بوده است و همواره با ایجادِ دوگانه‌های سیاسی و فرهنگی سعی در پیروزی داشته‌اند،  شعارهایشان  نیز برای برهه‌ای جواب داده است، یک نکته‌ای که وجود دارد این است که آنها به هیچ وجه حاضر به پذیرشِ مسئولیتِ تصمیمات‌شان و افرادی که انتخاب کرده اند  نیستند، می‌گویند گزینه‌های ما نیامده اند، یا در میدان نبودند، پس مجبور بوده ایم و چاره‌ای نداشتیم، اما آن زمانی که می‌آیند با همۀ شعارهای اصلاح طلبانه خود می آیند و بعد  زیر شعارهایشان می‌زنند.

جریان اصلاحات همیشه به دنبال عبور بوده آنها از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی عبور کردند و به آقای خاتمی رسیدند و بعد از دورۀ دوم انتخابات آقای خاتمی یعنی دقیقاً بعد از خرداد ماه سال ۸۰ از آبان و آذر ۸۰ شعارِ عبور از خاتمی را سر دادند، اما مردم گفتند ما دیگر این شعارهای شما را باور نمی‌‎کنیم، چرا که اصلاح طلبان می‌خواستند عناصر رادیکال تری را در عرصه و ساحتِ سیاسیِ ایران حاکم کنند؛ الان هم عملاً عبور از روحانی را شروع کرده اند و اصولاً این دوستان خیلی علاقمند به عبور هستند و به قول ما می‌گوییم به عبور و مرور، به عبور کردن برای اینکه هدفِ بالاتری را بزنند و در واقع یک استفادۀ دستمال کاغذی از روسای جمهور داشتند تا بتوانند سطح نیروهای خودشان را برای دوره‌های بعدی حفظ کنند.

الان هم می‌گویند اصلاحات اصلاً در انتخاب آقای روحانی نقشی نداشته و ما مجبور بودیم و حالا فقط یک رایی دادیم و پذیرشِ اقدامات دولت آقای روحانی و شعارهای او را قطعاً به عهده نخواهند گرفت، اما به نظرم مردم ما در این برهه هم هوشیارند و اینکه بخواهند از آقای روحانی عبور کنند و به نوعی یک تمایلی نشان دهند که عنصر دیگری مدنظر ماست مردم باور نخواهند کرد.

رئیس‌جمهور حداقل با مردم صادقانه صحبت کرده و بگوید درد مردم را می‌داند/ صحبت کردن برخی از هاتگرام یا طلاگرام در شرایط فعلی فقط آدرس غلط دادن به مردم است/ باید نسخه‌ای  برای جامعه به عنوان نسخۀ امیدبخش ارائه شود

 برخی معتقدند که دولت با فضاسازی در طلاگرام و هاتگرام قصد دارد ناکامی خود را در وضعیت معیشتی مردم جبران کند، چقدر این مسئله را قبول دارید؟

قاضی‌زاده‌هاشمی: این‌ها دوگانه‌های فرهنگی است، آقای رئیس‌جمهور زمانی که مردم ما از مشکلات معیشتی رنج می‌برند، گوشت گران می‌خرند و نگرانی‌های معیشتیِ جدی دارند، ارزش پولِ داخل جیب شان یک سوم شده و مجبورند بیش از دو سه برابر برای لوازم اولیۀ زندگی شان هزینه کنند، حداقل باید صادقانه با مردم صحبت کرده و بگوید که دردِ مردم را می‌داند، اما باید با کمک همدیگر برویم و مشکلات را حل کنیم، اما به جای اینکه این حرف‌ها گفته شود شاهدِ حرف‌های سیاسی و کاملاً تکراری هستیم.

صحبت کردن برخی از هاتگرام یا طلاگرام در شرایط فعلی فقط آدرس غلط دادن به مردم است، مشخص است یک عده‌ای می‌خواهند به مردم بگویند که نسبت به اقتصاد و به مشکلات معیشت بی‌توجه باشند، این بازی با روح و روانِ جامعه است، اکنون جامعه دیگر خسته و بی حوصله است و از این بحث‌های تکراری ناامید شده، باید نسخه‌ای  برای جامعه به عنوان نسخۀ امیدبخش ارائه شود  و به مردم بگوییم که می‌خواهیم با هدف  توسعه و رفاه اقتصادی با دنیا ارتباط داشته باشیم، نه اینکه ما حتی گفت‌وگوهایمان با دنیا را به سمت گفتگوهای صرفاً سیاسی ببریم، بدانیم مشکل و اولویتِ اولِ مردم چیست و  اگر می‌گویند مشکلِ اولیۀ معیشت و اقتصاد است بگوییم نه مشکلِ اولیۀ شما معیشت و اقتصاد نیست، مثلاً مشکلِ اولیۀ شما روسری شماست، جامعه این حرف‌ها را قبول نمی‌کند، بحث‌های فرهنگی باید در جای خودش مطرح شود و بحث‌های سیاسی نیز در جای خودش، اما به نظر من واقعاً مسالۀ اول ما چه در ارتباطات جهانی، چه در موضوعات داخلی و چه در حد سیاست‌ورزی باید موضوع اقتصاد و معیشت مردم معطوف باشد.

سیاست‌هایی که در بحث فیلترینگ اِعمال شد خیلی کارآمد نبود/ امیدوارم هسته اصلیِ هاتگرام و طلاگرام تا اوایل سال آینده وارد کشور شود

سرنوشت فیلترینگ طلاگرام و هاتگرام و بحث اینستاگرام به کجا می‌انجامد؟

قاضی زاده هاشمی: به نظرم سیاست‌هایی که در بحث فیلترینگ اِعمال شد خیلی کارآمد نبود، ما باید این فضا را به وجود بیاوریم که آن هستۀ اصلیِ هاتگرام و طلاگرام زودتر وارد کشور شود که امیدوارم انشاءالله این اتفاق در آیندۀ نزدیک بیفتد، اما ما باید بدانیم این جنبۀ ابزاری داشته و جنبۀ موضوعی ندارد و  اینکه بگوییم موضوعِ اول ما فیلتر شدن یا فیلتر نشدن است، با توجه به توسعۀ تکنولوژی‌های نوینِ ارتباطی که در آینده هم بیشتر خواهد شد دیگر بحث فیلترینگ کارآمدی و اثربخشی ندارد و اصولاً بردن ذهنیت جامعه برای فیلتر شدن یا نشدن خیلی اثربخش نیست و پیشنهاد من این است که ما جامعه را به سمت مباحثی که می‌دانیم اثربخشی نداشته و کارآمد نیست نبریم.

چه زمانی سرورهای هاتگرام و طلاگرام به کشور منتقل خواهد شد؟

قاضی زاده هاشمی: تاریخ‌های زیادی اعلام شده اما با توجه برآورد جدید امیدوارم تا اوایل سالِ آیندۀ شمسی ان‌شاءالله این اتفاق بیفتد.

اگر بتوانیم در یک جبهۀ جهانی اقدامات شرورانۀ ترامپ را دفع کنیم، شرایط ما مطلوب‌تر خواهد شد/ جهانگیری، علی لاریجانی و آذری جهرمی را مناسب ریاست جمهوری نمی‌دانم/ فردی باید رئیس جمهور شود که از جنسِ مردم باشد

فکر می‌کنید از جبهه اصولگریان و اصلاح طلبان چه کسانی برای ریاست جمهوری کاندیدا شوند؟

قاضی زاده هاشمی: با توجه به اینکه ما انتخابات مجلس را  در پیش داریم پیش بینی برای انتخابات ریاست جمهوری خیلی زود است، اما یک نکتۀ جدی را هم بگویم که سال آینده یعنی سال ۹۸ سالِ بسیار سرنوشت ساز است ، ایستادگی، مقاومت و در عین حال برون رفت ما از شرایطی که ترامپ ایجاد کرده بسیار مهم است و اگر ما بتوانیم در یک جبهۀ جهانی اقدامات خصمانه و شرورانۀ ترامپ را دفع کنیم شرایط ما شرایطِ  ما مطلوب تر خواهد شد، من فکر می‌کنم بعد از سپری کردن سال ۹۸ می‌شود یک قضاوتِ باورمندانه و جدی تری را برای ۱۴۰۰ داشته باشیم.

بین آقایان جهانگیری، علی لاریجانی و آذری جهرمی کدام را برای ریاست جمهوری مناسبت‌تر می‌دانید؟

قاضی زاده هاشمی: هیچ کدام! باید متناسب با اقتضائاتِ آیندۀ کشور و فضای دنیا نسبت به رویکرد آینده‌مان  پیش برویم  و افرادی روی کار بیایند که بتوانند فضای جدیدی را با گفتمانی تازه، توجه به محرومین، ارتباط موثر با جهان، رویکرد فرهنگی مسالمت آمیز با اقوام، جوانان، نخبگان در کشور به وجود بیاورند و به مسائل اقتصادی توجه کنند نه موضوعات سیاسی! لذا من فکر نمی‌کنم این گزینه‌ها گزینه‌هایی باشند که بتواند در یک فضای اقبالِ اجتماعی و عمومی شکل بگیرند، فردی باید رئیس جمهور شود که از جنسِ مردم باشد و بتواند باورمندی برای ایجاد یک تحولِ جدی را در بین اقشار مختلف مردم به وجود بیاورد، این دوستان همین الان هم در معرضِ تجربه و آزمایش هستند، من بعید می‌دانم تحولِ جدیدی به وجود بیاورند، چرا که وضعِ موجود کشور محصولِ برنامه‌های همین عزیزانی است که شما نام آنها را بردید یعنی فضای فعلی کشور محصولِ کارِ همین‌هاست پس  طبعاً نمی‌توانند تغییر به وجود بیاورند بلکه می‌توانند ادامه دهندۀ وضعِ خوب موجود باشند و تحول گرا و اهلِ تغییر نیستند.

 خودتان کاندیدا نمی‌شوید؟

قاضی زاده هاشمی: نه من که هنوز جوانم(با خنده).

حداقل سن که ۴۰ سال است دیگر.

قاضی زاده هاشمی: نه هستند انشاءالله دوستان!

به قانون منع به کارگیری بازنشستگان افتخار می‌کنم/ در این قانون به دنبال این بودیم که مسالمت آمیز تغییر در کشور صورت بگیرد/ دوستان به جای دور زدن  قانون، واقعیت جامعه را بپذیرند

 بسیاری از کارشناسان معتقدند که جوانان اداره امور را در انتخابات ریاست جمهوری بر عهده می‌گیرند، چه این مسئله را محقق شده می‌دانید و آینده ایران به دست جوانان چگونه رقم می‌خورد؟

قاضی زاده هاشمی: اعتقادِ ما همواره این بوده که باید در یک روندِ مسالمت آمیز این تغییر را ایجاد کنیم و بنده به قانون منع به کارگیری بازنشستگان افتخار می‌کنم و اگر یک قانون درست و حسابی در طول مجلس دهم وجود داشته باشد همین قانون منع به کارگیری بازنشستگان است و مفتخرم که طراح این قانون بوده ام البته از همۀ همکاران و نمایندگان تشکر می‌کنم، فلسفۀ این قانون تغییر و یاداوری آن است که هیچ کس برای همیشه ماندگار نیست نسل به نسل باید بیایند و کار را تحویل بدهند، فلسفۀ این قانون این است که مردم تغییر را ببینند، جامعۀ ما جامعه‌ای است که دگردیسی و تغییر در آن زیاد است، امواجِ درونی در این اقیانوس عظیم زیاد است درست است سطح باید آرام باشد، اما زیر آن سطح آرام موج‌های عظیمی در حال شکل گیری است، جامعه و کشور خودش این موج‌ها را هدایت کند، ساحل این موج‌ها را خودش نشان بدهد واِلا این موج‌ها بلند می‌شود و مشخص نیست که به کجا برود.

ما در این قانون به دنبال این بودیم که به صورت مسالمت آمیز تغییر در کشور صورت بگیرد، طبعاً اگر افرادی در پیشکسوتان و بزرگانی که مخالف تغییر باشند طبعاً این نسل جوان مسیر خودش را دیر یا زود خواهد رفت، همانطور که گفتم ۴۹ میلیون نفر جمعیت این کشور، از ۸۰ میلیون نفر جوان هستند حالا، ما دهه ۹۰ را که در سن کودکی و نوجوانی هستند را اصلاً حساب نکردیم و دهه ۵۰ را نیز حساب نمی‌کنیم لذا اگر دهه ۵۰ و ۹۰ را هم در آمارهایمان حساب کنیم این جمعیت خیلی بیشتر خواهد شد، اما جامعه مسیرِ خودش را پیدا خواهد کرد. من فکر می‌کنم دوستان به جای مقاومت و اینکه بروند پستویی پیدا کنند تا قانون منع به کارگیری بازنشستگان را دور بزنند، واقعیت جامعه را بپذیرند، چرا که خودشان هم فرزند و نوه دارند و درک می‌کنند و لازم نیست ما برویم مثال‌های دیگری برای آنها بیاوریم، اگر خودشان این تغییر را بپذیرند طبعاً شرایط آیندۀ ما خواه یا ناخواه بهتر خواهد شد و می‌توانیم به جوانان کشورمان اتکاء کنیم.

روسای جمهور برای اصلاح طلبان حکم دستمال کاغذی را دارند/ نقشِ رسانه ملی در بسیج افکار عمومی برای ۲۲ بهمن و انتخابات بی‌نظیر است/ اصولگرایان به یک برنامه مدون و جدی نیاز دارند

می‌توانیم پیام‌مان را بر مبنای استقلال طلبی و آزادی خواهی به گوش جهانیان برسانیم

شما در دوران مسئولیت هایتان رایزن فرهنگی ایران در کرواسی بودید، ما نامۀ مقام معظم رهبری را به جوانان غربی داشتیم که حالا در کشورهای غربی هم استقبالِ خوبی را به همراه داشت، میزان استقبال از این داستان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

قاضی زاده هاشمی: در دورانی که بنده رایزن فرهنگی بودم اجلاسی را برای دانشجویان برگزار کردیم، البته این را بگویم که اکثر جوانان اروپایی و غربی مسیحی هستند و مسلمان کم دارند، مسلمانان نیز عرب تبار، ترک تبار یا ایرانی‌ها هستند و بعضی از آنها حتی اعتقادی به ادیان توحیدی ندارند و بعضی از آنها آتئیست هستند، بعضی نیز بی مبالات و آگنوتیست هستند یعنی دین در مسیر زندگی شان اصلاً وجود ندارد حتی مذهب خودشان، دینِ مسیحیت! اما همان آگنوتیست‌ها، آتئیست‌ها، مسیحی ها، کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها یک جنبه‌های مشترک دارند اولاً در فضای جوانانۀ دنیا فضای ضدامپریالیستی، ضدحاکمیت و یکجانبه گرایی آمریکا، عدالت طلبی ورویکردجامعۀ اخلاقی به این معنی که انسان‌ها بتوانند در یک جامعۀ امن و ایمن زندگی بکنند زیاد است، لذا اقبال به اهداف و برنامه‌های جمهوری اسلامی از جنبه‌های ایستادگی در برابر یکجانبه گری آمریکا به عنوان اینکه یک کشور مستقل، کشور غیر وابسته و درواقع ضدآمریکایی بودن، این برای ایران در بین جوانان دنیا یک بِرند است.

این ناشی از آن است که جوانان و دانشجویان در اروپا از بی عدالتی ها، تبعیض ها، از عدم توانمندی برای ارتقا رنج می‌برند، حتی در کشورهای عربی، نکتۀ جالبی را بگویم من در وینِ اتریش یک دانشجوی دکتری علوم سیاسی دیدم که کویتی بود و به سه زبان غیر از عربی مسلط بود یعنی به زبان آلمانی، انگلیسی و فرانسوی کاملاً تسلط داشت و صحبت می‌کرد، من به او گفتم شما قطعاً وقتی فارغ التحصیل بشوی و دکتری علوم سیاسی را بگیری قطعاً می‌توانی به عنوان یک سفیر مطرح شوی، اما او که یک جوان ۳۱.۳۲ ساله بود، گفت که من به هیچ وجه حقِ سفیر شدن ندارم، چون جزء خاندانِ حاکم کویت نیستم بلکه یک جوانِ کویتی هستم و نهایتاً می‌توانم دبیرِ دوم سفارت شوم، اما نه می‌توانم امیر کویت نه می‌توانم وزیر کابینۀ کویت شوم نه حتی روزی نماینده مجلس کویت شوم و نه حتی می‌توانم روزی سفیر شوم، این یک فاصلۀ نژادی و یک نوع سیستم نژادپرستانه است.

جوانان اروپایی، وقتی می‌بینند در کشور ما و در جمهوری اسلامی یک روستازاده از شهرستان دور می‌آید و رئیس جمهور، وزیر یا نماینده می‌شود و می‌تواند سِمت‌های مختلف را بنا بر توانمندی و تلاش خود بگیرد یا حداقل به یک مرتبه‌ای برسد واینگونه نیست که بگویند، چون تو متعلق به فلان خانواده نیستی قطعاً حق رشد نداری، ما خودمان فرزندِ شهرستان هستیم من از شهرستان فریمان آمده ام و پدرم کار آزاد داشت، مغازه‌ای داشت و کاسبی می‌کردو زندگیِ شرافتمندانه و ساده‌ای داشت و مزدِ دستِ خودش را استفاده می‌کردو این نبوده که بگویم جزء خانواده و خاندانی بوده ام، همۀ مردم فریمان هم زندگیِ خانوادۀ پدر من را دیده‌اند و من را می‌شناسند و حس می‌کنند این نماینده از دلِ همین مردم بلند شده است.

این فضاها وقتی بین جوانانِ اروپایی و کشورهای دیگر قیاس می‌شود، احساس تبعیض ایجاد یک موج، شورش و ناآرامی می‌کند، اتفاقاتی که در فرانسه می‌افتد متعلق به همین طبقۀ فرودست است، یعنی متعلق به طبقۀ ضعیف و حاشیه‌نشین است، پاریس در فرانسه اسمِ بزرگی است، اما شما در ۱۵ کیلومتری پاریس زاغه‌نشین‌ها را می‌بینید، حلبی آباد می‌بینید، افرادی را می‌بینید که در خانه‌هایی بدون سرمایش و گرمایشِ مناسب زندگی می‌کنند یعنی تبعیض در جامعۀ فرانسه بسیار بیداد می‌کند، خب این‌ها شورش و طغیان می‌کنند. من فکر می‌کنم ما می‌توانیم پیام مان را بر مبنای استقلال طلبی، آزادی خواهی و نفی سلطه و عدالت طلبی به گوش جهانیان برسانیم و خودمان نیز عامل و عمل کننده باشیم خواهیم توانست جذب کنندۀ جوانانِ سایر کشورها باشیم.

نقشِ رسانه ملی در بسیج افکار عمومی برای ۲۲ بهمن و انتخابات بی نظیر است/ صدا و سیما در بیان مطالب شفاف‌تر عمل کند

رسانه ملی در این سالها برای ترویج فرهنگ انقلاب اسلامی تلاش‌های گسترده‌ای را انجام داده است لذا با توجه به اینکه شما عضو ناظر مجلس بر صدا و سیما هستید، فعالیت‌های رسانه ملی در چهل سالگی انقلاب اسلامی چطور دیدید؟

قاضی زاده هاشمی: نقشِ رسانه ملی در برهه‌هایی مانند ۲۲ بهمن، دهه فجر، انتخابات یا روز قدس در بسیج افکار عمومی بی نظیر است، یعنی واقعاً نقشِ بی نظیری دارد، اما عزیزان و مدیران رسانه در سایر زمان‌ها و ماه‌های سال تلاش‌کنند که گفت‌وگوهای به روز و مشکلات و مسائل مردم بی پرواتر و صریح‌تر و شفاف‌تر بیان شود البته می‌دانم که ملاحظۀ مسئولان را دارند یعنی مسئولان دستگاه‌های مختلف اجرایی و افرادی که به آنها انتقاد می‌شود زود ناراحت می‌شوند و بودجۀ رادیو و تلویزیون هم که دستِ دولت است  و بودجه صدا و سیما مانند یک شیری می‌ماند اگر یک مقدار انتقادهای آن بیشتر شود این شیر بسته می‌شود و این سازمان نمی‌تواند حقوق کارمندان و پرسنل خود را بدهد، اما این خوب نیست چرا که اگر بحث‌ها آزادانه مطرح نشود مردم خواه یا ناخواه به رسانه‌های دیگر رجوع می‌کنند پس چه خوب است ما بحث‌هایمان را داخل کشور خودمان شفاف بگوییم و مطرح کنیم.

من از دوستان صدا و سیما و رئیس سازمان چندین بار درخواست کرده ام که راحت و شفاف‌تر، به اعتمادسازی بپردازند چراکه،  بالاترین رسانه‌ای که  مردم  به آن استناد می‌کنند  صدا و سیماست، اما رسانه ملی بحث‌ها را شفاف‌تر مطرح کند و نگرانِ پول و بودجه و اعتبار هم نباشد، من  پیشنهاد داده ام  که صدا و سیما  یک منبع مالیِ مستقل برای خودش پیش بینی کند و این گونه نباشد که برای تخصیصِ ماهیانه مجبور باشد در کشور شفاف صحبت نکند، سال گذشته مجلس حمایت‌های بی نظیری از صدا و سیما برای تولیدات تلویزیونی انجام داد و انشاءالله ما باید از سال آینده شاهد حضورِ سریال‌های باکیفیت‌ترِ تلویزیونی در سیما باشیم، چون این اعتبارات وارد سازمان شد و قرار شد برای تولید آثارِ فاخر و ویژه هزینه شود.

چندین کار شروع شده و امیدواریم زودتر به نتیجه برسد که ما بعد از سریال مختار شاهد هیچ سریالِ ویژه‌ای در صدا و سیما نبودیم  اکنون کارها و سریال‌هایی که پخش می‌شود بیشتر جنبه اجتماعی دارد و در برخی از آنها به نظرم بیش از حد فضا خاکستری شده، اما به هر حال خوب است که مردم پای تلویزیون خودمان بنشینند، در برنامه‌های نشاط بخش هم کارهای خوبی شده، اما به نشاط اجتماعی و به ایجاد امید و همبستگیِ عمومی و مشارکتِ گستردۀ جوانان و نسل نو در رادیو و تلویزیون هم بیش از پیش نیاز داریم.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.