باز نام‌گذاری تقویمی روزهایی از سال بهانه‌ای شده تا راجع به یک موضوع بیش از هر زمان دیگری بگوییم و بشنویم و این بار این بهانه، روز کارگر است.

رونق تولید بدون توجه به کارگر محقق نمی‌شود

آنچه مسلم است دغدغه‌ها و مشکلات جامعه کارگری کشور ما سال‌هاست همچون یک گلوله برفی رها شده در سراشیبی معضلات متنوع مدام در حال بزرگ‌تر شدن است و نمی‌شود هیچ مدیر میانه‌ای را هم در کشور پیدا کرد که نداند کارگران به معنای واقعی با سیلی رویشان را سرخ نگه‌ داشته‌اند.

با این وصف یک بار دیگر ضمن تبریک این روز به تمام کارگران زحمتکش سرزمینمان به بهانه همین روز با تعدادی از کارگران استان گفت وگو کردیم که علاوه بر کارگر بودن یک وجه اشتراک دیگر هم دارند و آن اینکه از کارگران نمونه هم هستند.

  معیشت، ضرورت انکارناپذیر

سمیه کارگری، فارغ‌التحصیل مهندسی صنایع که از سال ۸۴ وارد جامعه کارگری شده و به گفته خودش تاکنون سه بار به عنوان کارگر نمونه انتخاب شده، می‌گوید: جدی‌ترین نیاز جامعه کارگری در حال حاضر مسئله تأمین معیشت آن‌ها است و تصور نمی‌کنم فردی وجود داشته باشد که بتواند این موضوع را انکار کند که دریافتی کارگران تناسبی با هزینه‌های چند برابر شده زندگی ندارد. وی می‌افزاید: مهم‌ترین عامل در توسعه و پیشرفت در هر مجموعه‌ای داشتن نیروی کار با انگیزه و اشتیاق است و باید برای آنکه انگیزه لازم در نیروی کارایجاد شود عوامل مختلفی را مد نظر قرار داد که بی‌شک نخستین آن همان مسئله تأمین مالی کارگران است و پس از آن توجه مدیران به عملکرد و نقش هر نیروی کار در فرایند کار است به نحوی که اگر کارگری بداند مدیری قدر فعالیت وی در مجموعه را می‌داند و به او به عنوان ابزار کار نگاه نمی‌کند بی‌تردید سعی در ترقی بیشتر دارد. وی ادامه می‌دهد: ارتباط مدیران با کارگران می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد که از برگزاری مراسم یا جشن سالانه به هر بهانه‌ای در یک مجموعه تا پیاده‌روی خانوادگی و برگزاری کلاس‌های آموزشی برای آن‌ها را شامل می‌شود اما نتیجه تمامی آن‌ها ایجاد این احساس و باور در کارگر است که مدیر او به آرامش روانی نیروی خود اهمیت می‌دهد و اگر در مجموعه‌ای این حس پایدار باشد بی‌شک پیشرفت خواهد کرد. کارگری می‌گوید: از سوی دیگر مدیران هم برای آنکه این باور را تقویت کنند باید ثبات در تصمیم گیری داشته باشند چرا که تغییر درتصمیمات کارگران را از حالت آرامش و تمرکز خارج می‌کند و اینکه باید اهداف تعیین شده به هر شکل ممکن برای تمام اعضای یک واحد روشن و مشخص شود تا همگان در زمان دستیابی به آن هدف خود را سهیم بدانند.

   تقویت امیدواری

الناز ناقل هم که هشت سال سابقه کار در واحدهای مختلف تولیدی دارد امیدآفرینی در جامعه کارگری را لازمه انجام مأموریت‌های بزرگ‌تر می‌داند. وی می‌گوید: مشکلات جامعه کارگری را همه می‌دانند اما هیچ اقدام مؤثری برای کاستن از مشکلات صورت نمی‌گیرد در حالی که اگر قرار بر رونق تولید است باید با تشکیل کارگروه‌های تخصصی مختلف گره‌های مختلف کاری در مسیر این هدف را تک تک مورد بررسی دقیق قرار دهند و در سریع‌ترین زمان نسبت به رفع آن اقدام نمایند در غیر این صورت تحقق اهداف تعیین شده سخت خواهد بود.

وی نیز به مسئله معیشت جامعه کارگری اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: کارگری که نتواند نیاز مالی خانواده خود را برآورده نماید بی شک تمرکز لازم برای انجام کار مطلوب را نخواهد داشت چه برسد به اینکه بخواهد تحول و نوآوری هم داشته باشد.

ناقل می‌گوید: هرچند به لحاظ آماری تعداد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در بخش‌های مختلف زیاد است اما به دلیل آنکه اکثر این افراد به دلیل همین تحصیلات عالی حاضر به کار در رده‌های پایین نیستند در حال حاضر بدنه کارگری ما از افراد متخصص خالی شده و حتی تعداد متخصصان تجربی یا همان تکنسین‌ها هم کم شده که لازم است واحدهای مختلف نسبت به تربیت افراد متخصص همت داشته باشند.

وی در خصوص سهم تأثیر کیفیت ارتباط مدیران یک مجموعه با کارگران خود نیز می افزاید: متأسفانه برخی مدیران بر این باورند که مشکلات شخصی نیروی کار تحت امر آن‌ها در خارج از شرکت هیچ ارتباطی به آن‌ها ندارد و کارگر مربوطه تحت هر شرایطی باید وظیفه خود را به بهترین شکل انجام دهد در حالی‌که همگان می‌دانند انجام هر کاری در زمان تشویش روانی مطلوب نخواهد بود و در مقابل برخی مدیران حتی اگر نتوانند کمکی به حل موضوع و مشکل کارگر خود در محیط بیرون نمایند اما حداقل وضعیت او را درک کرده و با او همفکری دارند و همین امر موجب می‌شود تا کارگر تعلق خاطر بیشتری به کارگاه خود داشته باشد و با وجود مشکلات بیرونی سعی در انجام کار با بهترین خروجی داشته باشد.

وی در پایان با تأکید دوباره بر ضرورت تقویت امیدواری در بین کارگران در سطح کلان جامعه می‌گوید: با شرایط موجود کارگران با مقایسه وضعیت سالانه خود وقتی می‌بینند هرسال بخشی از قدرت خرید یا اهداف تعریف شده خود را از دست داده‌اند، بنابراین آینده را ترسناک‌تر ترسیم می‌کنند که بخش عمده آن شاید تأثیر احساسات هم باشد اما در واقعیت این اتفاق افتاده واین نتیجه حاصل می‌شود که باید از آینده بترسند که این ترس پنهان جامعه کارگری به ضرر کل جامعه است و باید برای کاستن یا رفع آن چاره اندیشی کرد.

   کابوس‌های کارگری

محسن قدوسی که هر چند فارغ التحصیل ریاضی است اما با گذراندن دوره‌های مختلف حالا در بخش ‌آی تی یا به زبان عامیانه کامپیوتر و اینترنت و چند بخش دیگر یک واحد تولیدی مشغول است و معتقد است جامعه کارگری همواره کابوس‌هایی دارد که با وجود این کابوس‌ها نمی‌شود توقع بیشتری از وضعیت موجود از آن‌ها داشت.

وی می‌گوید: دولت باید برنامه جامعی برای حمایت از صنعت و تولید در کشور داشته باشد چرا که زنجیره تولید بدون وجود واحد تولیدی یا بدون نیروی کار کامل نیست هرچند عوامل دیگری هم دخیل هستند ولی تأثیر این عامل بیش از عوامل دیگر است.

وی می‌افزاید: اگر دولت در بخش تأمین مواد اولیه حامی بخش تولید نباشد و واحدهای تولیدی تعطیل شوند به یکباره تعداد قابل توجهی کارگر بیکار می‌شوند و حتی در زمان تعطیلی موقت یک واحد تولیدی کارگران آن مجموعه مدام کابوس بیکاری می‌بینند.

وی شیوه قراردادنویسی در واحدهای مختلف را هم یک کابوس دائمی کارگران می‌داند و ادامه می‌دهد: متأسفانه از کارگران واحدهای مختلف می‌شنویم که قراردادهای متنوعی امضا کرده‌اند و از ترس بیکاری مجبور به پذیرش شرایط اعلامی از سوی کارفرما شده‌اند.

در حال حاضر تعداد اندکی از واحدها حتی قرارداد یکساله می‌نویسند و بیشتر قراردادها ۳ ماهه و ۶ ماهه هستند و حتی دربرخی موارد شنیده‌ام که کار فرما ضوابط قانون کار برای تعیین دستمزد را هم رعایت نکرده و کارگران از ترس همان کابوس بیکاری قرارداد را پذیرفته‌اند. قدوسی می‌گوید: همه مدیران تصمیم گیر در کشور خودشان هم بخوبی می‌دانند حقوق دریافتی کارگران هیچ تناسبی با هزینه‌ها و تورم حاکم بر جامعه ندارد و لازم است تا تصمیمات جدی برای پرکردن این فاصله درآمدی گرفته شود.

  کلام آخر

هر چند بخوبی می‌دانیم در سال‌های اخیر تعداد زیادی از زحمتکشان جامعه کارگری ما با سال‌ها سابقه به دلایل مختلف بیکار شده‌اند و روزهای سختی را می‌گذرانند اما امیدواریم در سالی که با نام رونق تولید نام گذاری شده متولیان بخش‌های مختلف اقتصاد کشور تصمیماتی بگیرند که درهای بسیاری از کارخانه‌های تعطیل شده دوباره باز شود و این دسته از کارگران نیزدوباره فراخوانده شوند تا در پایان سال همه خود را در موفقیت رونق بخشی به تولید سهیم بدانند.

منبع: روزنامه قدس

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.