عبدالرحیم امیری رزمنده غواص و جانباز دفاع مقدس گفت: رزمندگان جانباز دفاع مقدس در برابر مردم سرفرازند اما از مسؤولانی که مردم را کنار گذاشته و بازیهای سیاسی را بر خواسته و رفاه مردم ترجیح داده‌اند نمی‌گذرند.

جانبازان از مسؤولان دنیاطلب نمی‌گذرند

                               

قدس آنلاین: مثل بسیاری از رزمندگانی که در سریالهای تلویزیونی و فیلم های سینمایی دیده‌ایم کپی شناسنامه‌اش را دور از چشم خانواده دست کاری کرد تا راهی جبهه‌های حق علیه باطل شود؛ اعزام به جبهه بخشی از خواب و خوراک زندگیشان شده بود که توانست مهر اعزام را بردفترچه ای ببیند که تأییدیه ورودش در عنفوان نوجوانی به صحنه نبرد و رودر رویی با دشمن بعثی بود. عبدالرحیم امیری درباره حضور خود در جبهه های دفاع مقدس اینگونه گفت: از چهارده سالگی در جبهه‌های غرب، جنوب و کردستان عراق حضور داشتم. دوره تخصصی تخریب را در  اهواز گذراندم، دوره سختی که رزمندگان را تحت آموزش‌های سختی قرار می‌داد. برخی اوقات از مردم می‌شنویم که جوانان ما در دوران دفاع مقدس بدون آموزش لازم به خط مقدم اعزام می شدند. این موضوع به هیچ وجه صحت ندارد چرا که رزمندگان بخصوص بچه‌های تخریب و غواصی تحت سخت ترین آموزشها قرار می گرفتند و به صورت کماندوهای بسیارماهری راهی جبهه‌های مورد نظر می‌شدند؛ اینکه برخی فکر می‌کنند که رزمندگان در دوران دفاع مقدس آموزش نمی‌دیدند ناشی از خاکی بودن و عدم ادعای رزمندگان بود که هیچ گاه درباره تخصص‌های خود با کسی سخن نگفتند.

   نیروهای بعثی برخلاف تصاویر تلویزیونی قوی و مسلح بودند

وی دراین باره افزود: این موضوع که در فیلم ها نشان داده می‌شود که نیروهای بعثی ضعیف و ناتوان در جنگیدن بودند به هیچ وجه درست نیست؛ با اینکه رزمندگان ایرانی به لحاظ جثه‌ای قابل قبول بودند اما در برابر نیروهای بعثی با قامت‌های بلند و هیکل‌های بزرگی که تا آخرین فشنگ خود را خالی می کردند قرار می گرفتند؛ به یاد می‌آورم در عملیات کربلای ۵ در برابر  گارد ریاست جمهوری عراق قرار گرفتیم. با آنکه به لحاظ تسلیحاتی ونیروی بدنی از ما مقاوم‌تر بودند اما تخصص و هوش واندیشه وایمان بچه های ما منجر به پیروزیهای بسیاری بر دشمن بعثی شد؛ همین آموزشهای اصولی بود که نیروهای خاکی و بی ادعای ما را بر سر دشمن آوار می‌کرد.

    یک هفته نابینایی در حمله شیمایی به مهران

این رزمنده و جانباز جبهه های حق علیه باطل در دوران هشت سال دفاع مقدس درخصوص نحوه شیمیایی شدن خود گفت: چهل روز قبل از عملیات کربلای ۱ در سن چهارده سالگی شیمیایی شدم؛ نیروهای عراقی آن زمان مهران را گرفته بودند؛ ما که درجبهه های جنوب کشور مستقر بودیم شبانه به سمت مهران و ارتفاعات مهران حرکت کردیم چرا که بنا براخبار رسیده بعثی ها تا نزدیکی ایلام آمده بودند؛ جلوگیری از پیشروی نیروهای بعثی نیازمند اعزام هر شب یک گردان به ارتفاعات مهران بود. احساس خطر عدم پیروزی و بازگرداندن نیروهای صدام به عقب باعث حمله شیمیایی به نیروهای ایرانی شد بنحوی که بعد از آن حمله تا یک هفته بینایی‌ام را از دست دادم و بسیاری از رزمندگان در حمله شیمیایی دچار مخاطرات و مشکلات سخت جسمی شدند.

امیری گفت: اواخر جنگ رزمندگان ایرانی در سلیمانیه عراق و ارتفاعات کردستان عراق تا صبح از سرما به خود می‌لرزیدند؛ یکی از بچه‌ها یخ کرد، هر چند از شدت سرما شهید نشد اما پیکر یخ زده او را پایین آوردیم چرا که احتمال شهادتش از فرط سرما بسیار زیاد بود. راه به قدری سخت و هموار بود که غیر از ماشین های مخصوص و قاطرهایی که در صعب العبور بودن مسیر کوهستان نافرمانی می‌کردند هیچ کس امکان باربری نداشت. با این حال بچه‌ها ارتفاعات را بالا می رفتند ودر لجبازی قاطرها خود آذوقه مورد نیاز همرزمان را به دوش می‌کشیدند.

  با مار و عقرب کنار می آمدیم تا مردم در امان بمانند

وی بیان داشت: آخرین ماه‌های دفاع مقدس را پشت سر می‌گذاشتیم که در خرداد ماه سال ۶۷ برروی مین رفتم و از ناحیه پا سی درصد به افتخار جانبازی نائل شدم. هر گاه به یاد آن دوران می‌افتم اولین موضوعی که به ذهنم می‌رسد از خودگذشتگی و تحمل شدائد و سختی های بسیار توسط رزمندگان بود؛ در هوای سرد کردستان که تا ظهر یک متر برف می بارید بچه های غواص شبها لخت می شدند تا لباس غواصی بپوشند و به دل آب بزنند؛ در هوای گرم خوزستان که پشت ماشین نشستن یا درون چادر و سنگر بودن امکان نفس کشیدن را از آدم سلب می‌کرد بچه‌ها تنها و تنها برای رضایت خداوند متعال و سلامت جسم وناموس هموطنانشان از جان می گذشتند و مارها وعقرب های بیابان ها را تحمل می کردند تا مردم در امان بمانند.

عبدالرحیم امیری گفت: بسیاری از رزمنده هایی که شهید زنده محسوب می شوند واین روزها نفسی می کشند؛ با مشکلات متعدد جسمی و اقتصادی دست وپنجه نرم می کنند؛ رزمندگانی که دست از جان خود کشیدند برای تهیه دارو باید به هر دری بزنند؛ به هر کسی رو بیاندازند که شاید داروی مورد نیازشان تهیه شود؛ جدای ازتهیه داروها قیمت ها آنقدر بالاست و با توان مالی جانبازان در تضاد است که نه تنها جانبازان، بلکه خانواده هایشان نیز با سختی‌های بیشماری مواجه هستند. سرماها و گرماها و شیمیایی شدن‌ها و از دست دادن تکه‌ای از جان عوارض خود را این روزها بیشتر نشان داده است؛ بسیاری از رزمندگان جانباز این روزها زمین گیر شده اند و مدد و یاری به آنها نمی‌رسد.

  وی افزود: با آنکه رزمندگان جانباز دفاع مقدس رنج‌های مختلفی را تحمل می‌کنند اما هیچ گاه از جنگیدن در برابر دشمن بعثی و ایستادگی و مقاومت و تعهد به اسلام و ایران عزیز پشیمان نیستند. آنها در برابر مردم سرفراز هستند اما از مسؤولانی که مردم را کنار گذاشته و بازیهای سیاسی را بر خواسته و رفاه مردم ترجیح داده‌اند نمی‌گذرند؛ مسوولینی که مادی گرایی و دنیا محوری آنها را دور از مردم کرده است. این مردم همان مردم سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی هستند که با همه سختی‌ها و صف‌های کوپن به روی مسؤولین لبخند می زدند؛ چرا که زندگی مسوولین هم سطح آنها بود.

رهبر معظم انقلاب خط قرمز ماست

عبدالرحیم امیری در پایان تصریح نمود: مردم به خوبی می دانند که تبلیغات برخی از مسوولین در هفته دفاع مقدس مبنی برحمایت از جانبازان و خانواده شهدا چندان واقعی نیست چرا که بچه ها قادربه تأمین وخرید داروهای مورد نیاز نیستند، چه برسد به تأمین معاش خانواده! خط قرمز جانبازان و شهدای زنده مقام معظم رهبری است؛ رهبری ساده زیستی که هیچ گاه از ارزشهای انقلاب عدول نکردند و همیشه در کنار مردم و به فکر حل مشکلات مردم بوده اند، لذا مسوولین باید بدانند شهدای زنده و تمام کسانی که در دفاع مقدس حامی ارزشهای انقلاب واسلام بوده‌اند و اینک مورد بی مهری قرار گرفته اند در برابر عدم توجه به مردم و دنیاپرستی مسؤولین سکوت نمی‌کنند و همانگونه که در دفاع مقدس مانع پیشروی دشمن خارجی شدند در دفاع مقدس امروز نیز دست دشمنان داخلی را قطع و مانع دست اندازی آنها بر ارزشهای معنوی و بی‌توجهی به کرامت انسانی مردم می شوند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.