زمین‌خواری، رودخانه‌خواری و کوه‌خواری پدیده‌هایی هستند که یکسری افراد سودجو با فراهم کردن شرایطی با سوءاستفاده از آنچه متعلق به مردم است برای خودشان منافعی کسب می‌کنند. ورود به این جریان‌ها همواره در طول سالیان گذشته جذابیت‌های خاص خودش را برای این افراد داشته است.

گنجی که کوه‌خواران بردند؛ رنجی که مردم می‌برند!

هاشم رسائی‌فر/

زمین‌خواری، رودخانه‌خواری و کوه‌خواری پدیده‌هایی هستند که یکسری افراد سودجو با فراهم کردن شرایطی با سوءاستفاده از آنچه متعلق به مردم است برای خودشان منافعی کسب می‌کنند. ورود به این جریان‌ها همواره در طول سالیان گذشته جذابیت‌های خاص خودش را برای این افراد داشته است.

در همین راستا روزنامه قدس با هدف تنویر افکار عمومی و روشن شدن قضایا برای مسئولان در طول سالیان گذشته بارها مواردی از جمله زمین‌خواری، کوه‌خواری و رودخانه‌خواری‌ها را به بوته نقد کشانده است. نکته تأسف‌برانگیز در این خصوص آن است که متولیان برخورد با جریان‌ها که دستگاه‌های مرتبط با ساخت و سازها هستند همیشه خودشان را از وجود آن بی‌خبر گرفته و برای سر و سامان دادن به اوضاع کار خاصی هم نکرده‌اند!

تخریب طبیعت و بر هم زدن توازن موجود در آن هدیه منفعت‌طلبان به مردمی بوده که شاید خیلی از آن‌ها از این جریان‌ها بی‌خبر باشند.

نمونه‌هایی از این دست را می‌شود همین نزدیکی و در کنار و گوشه ارتفاعات جنوبی شهر مشهد به وضوح مشاهده کرد. اجرای کمربند جنوبی نمونه بارزی برای این تخریب‌هاست. میلیاردها تومان هزینه طرحی شد که سرانجامش جز تخریب کوه و طبیعت نبود.

ساخت برج‌های پر زرق و برق آن هم در دامنه کوه یا حتی روی کوه‌ها و ارتفاعات منطقه جنوب شهر، آن را به منطقه‌ای با آسمانخراش‌هایی سر به فلک کشیده تبدیل کرده با کمترین امکانات معیشتی! که صدای برخی‌ها از این درد ناشی از سوء مدیریت‌ها درآمده است.

حجت‌الاسلام نصرالله پژمانفر، نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس شورای اسلامی چندی پیش در انتقاد به این حجم از ساخت و سازها در مناطقی منتهی به ارتفاعات جنوب مشهد، استاندار خراسان رضوی را خطاب قرار داد و از وی خواست تا شخصاً پیگیر آنچه در این خصوص اتفاق افتاده و می‌افتد باشد.

دیروز سری به همین قسمت زدیم تا از نزدیک شاهد آنچه هست، باشیم.

*برج‌آبادهایی در دل کوه!

در مجاورت بولوار نماز درست در دامنه کوه‌ها، انبوهی از برج‌های سر به فلک کشیده‌ای را می‌شود دید که برخی از آن‌ها چند سالی می‌شود ساخته شده‌اند و دارای سکنه‌اند اما در لابه‌لای این آسمانخراش‌ها باز هم کوه‌ها تراشیده شده و پروژه‌هایی در دست ساخت است! تراکم جمعیتی به مانند تراکم ساخت و ساز رقم بالایی را در اینجا شامل می‌شود بماند که پروژه‌های جدید که ساخته شود چقدر به جمعیت این منطقه افزوده خواهد شد.

زرق و برق برج‌ها از دوردست هم به چشم می‌آید اما هر چه به آن‌ها نزدیک می‌شوی از تب و تاب اسم و رسم برج‌نشینی در این منطقه کاسته می‌شود! این را حتی خود ساکنان این برج‌ها قبول دارند و نبود امکانات را بیان می‌کنند.

دهقان مقدم از ساکنان یکی از همین برج‌ها از این قضیه گلایه دارد. او می‌گوید: من از سال 83 اینجا سرمایه‌ام را بند کردم تا صاحب یکی از واحدهای این برج شوم؛ برای تحویل و آماده‌سازی آن کلی دردسر کشیدم بماند که اکنون که در این منطقه ساکن شده‌ام حتی از داشتن ساده‌ترین امکانات معیشتی هم بی‌بهره‌ام.

وی در ادامه می‌افزاید: حدود 600 خانواده در یکی از پروژه‌ها در حالی ساکنند که حتی یک نانوایی وجود ندارد که بتوانند نان تهیه کنند. با اینکه جمعیت قابل توجهی در اینجا ساکنند اما متأسفانه هنوز شهرداری مشهد این منطقه را به عنوان حوزه خدمات شهری خودش به رسمیت نمی‌شناسد و از کمترین خدمات مثل آسفالت، جدول‌کشی و حتی روشنایی معابر بی‌بهره‌ایم و مردم با مشکلات عدیده‌ای مواجه‌اند. نکته دردآور اینجاست که وقتی برای پیگیری برخی از موارد به شهرداری و جاهای دیگر مراجعه کردیم، با کمال تعجب پاسخشان این بوده که شما در حوزه خدمات شهری هیچ منطقه‌ای نیستید. پرسش ما اینجاست که این همه مجوز ساخت و سازی که صادر شده برای منطقه روستایی بوده که ما خبر نداشتیم؟

•        جای خالی حداقل امکانات شهری

خانم جلالی یکی دیگر از ساکنان این منطقه در گفت‌وگو با خبرنگار ما می‌گوید: مردم از داشتن یک فروشگاه که بتوانند اندک مایحتاج روزانه زندگی‌شان را تهیه کنند بی‌بهره‌اند، حتی برای خرید پیاز باید سوار ماشین بشویم و از شهرک‌های پایین‌دست خرید کنیم! متأسفانه اینجا حتی از سیستم حمل و نقل عمومی هم خبری نیست تنها چیزی که هست یک دستگاه ون هست که هر نیم ساعت حرکت می‌کند و مردم را جابه‌جا می‌کند و به داخل شهر می‌برد! اینجا اتفاقی که افتاده این است که هر کسی توانسته کوه را تراشیده و برای خودش یک پروژه و برج ساخته است بدون در نظر گرفتن جوانب کار!

•        برج‌نشینی در منطقه‌ای شبیه روستا

خانم جوان دیگری هم با گلایه از شرایط موجود به مواردی از جمله نبود مدرسه برای بچه‌های دانش‌آموز، وجود سگ‌های ولگرد، تردد گله‌های بزرگ گوسفندان و احشام روستاییان مجاور اشاره می‌کند و می‌افزاید: بچه‌های ما برای تحصیل باید هر روز کلی راه را بپیمایند تا به مدرسه برسند آن هم در شرایطی که حتی تاکسی‌های اینترنتی هم حاضر نیستند این راه را برای سرویس‌دهی طی کنند و می‌گویند اینجا راهش خاکی است و آسفالت ندارد. واقعاً اگر قرار بود این گونه شود چرا اجازه و مجوز این ساخت و سازها داده می‌شود در حالی که کمترین امکاناتی اینجا نیست.

وی همچنین اظهار می‌دارد: شرکت توس گستر برای ایجاد زیرساخت و آسفالت معابر اینجا از ما پول گرفته اما متأسفانه جواب درستی به ما در این خصوص نمی‌دهد و ما مانده‌ایم که حرفمان را چگونه به گوش مسئولان برسانیم.

•        تخریب طبیعت

پرسش بزرگ و اساسی در مورد آنچه در خصوص ساخت و سازها و تخریب ارتفاعات جنوب واقع شده این است که مجوزهایی که برای این ساخت و سازها داده شده با چه هدفی صادر شده و متولی آن چه کسانی هستند؟ اینکه طبیعت و ارتفاعات که تنفس‌گاه‌های شهر مشهد هستند به هر قیمتی تخریب شوند و جایش را آسمانخراش‌هایی بی‌امکانات بگیرند چه استدلالی جز سودهای بی‌حساب و کتابی می‌تواند داشته باشد که بعضاً با زد و بندهایی نصیب همان کوه‌خوار، زمین‌خوار یا هر چه که بشود اسمش را گذاشت می‌نماید؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.