۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۵
کد خبر: 706107

امروز چهارشنبه (۷ خرداد ماه) مراسم تشییع پیکر صدیقه کیانفر ـ هنرمند پیشکسوت رادیو، تئاتر و تلویزیون ـ در قطعه هنرمندان بهشت زهرا برگزار شد.

پیکر صدیقه کیانفر به خاک سپرده شد

به گزارش قدس آنلاین، امروز ـ چهارشنبه ـ پیکر صدیقه کیانفر ـ بازیگر پیشکسوت کشورمان ـ در میان حسرت و اندوه همکارانی که مانند مادر دوستش داشتند، به خاک سپرده شد. این بانوی هنرمند تا آخرین روزهای حیات دست از تلاش برنداشت و به‌رغم‌ ضعف بدنی ناشی از کهولت سن، همچنان به کارش عشق می‌ورزید و بر روی فرش‌های عالم هنر می درخشید. با به خاک سپردن صدیقه کیانفر بسیاری از خوبی‌ها هم به خاک سپرده شد و حالا فرشی قرمز در آسمان برای او پهن شده است تا آنجا بدرخشد.

در این مراسم که با توجه به شرایط کنونی و خطر انتشار ویروس کرونا جمعیت زیادی شرکت نداشتند، اصغر همت، سوسن پرور، امید زندگانی، مجید حمزه، شمسی صادقی، پریسا مقتدی، ماندانا اصلانی، افسانه محمدی، مهرداد عشقیان، احمد گنجی، مینا شجاع، کامیار محبی، رامین پورایمان، فاطمه هاشمی و سیروس همتی حاضر بودند.

همچنین سید محمد طباطبایی (مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت)، حمیدرضا افتخاری (مدیرکل هنرهای نمایشی و رادیو نمایش)، احمدرضا صدر (سرپرست روابط عمومی معاونت صدا) و محسن حسن‌زاده (مدیر روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی ) از مدیران حاضر در این مراسم بودند.

در مراسم تشییع پیکر صدیقه کیانفر، اصغر همت از هنرمندان رادیو و تلویزیون گفت: «خیلی‌ها دوست داشتند الان اینجا بودند و به صدیقه کیانفر ادای دین می‌کردند. وقتی کسی فوت می‌کند همه می‌آیند صرفا از خوبی‌ها می‌گویند و شاید گاهی غلو هم بکنند ولی همه شما که اینجا هستید و از نزدیک با خانم کیانفر آشنایی داشتید می‌دانید هر چه در مورد خانم کیانفر غلو شود باز هم حق مطلب ادا نشده است.
کسانی در بین ما هستند که شاید محبت و نگاه مهربان ایشان را فقط از مادرشان دیده باشند. محبت و مهربانی که خانم کیانفر به ما داشت مادرمان هم نداشت؛ شاید این غلو باشد اما برای همه غلو نیست.
همیشه سرشار از نشاط بود و گله داشت که چرا به من کار نمی‌دهید من می‌توانم کار بکنم. با خانم کیانفر یک سری از اخلاقیات و فرهنگ ما هم به خاک سپرده می‌شود. بی شک جزو بهشتیان هستند.»

سید محمد طباطبایی، مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت پس از اصغر همت میکروفون را به دست گرفت تا درباره این هنرمند صحبت کند. طباطبایی گفت: «خانم کیانفر از معدود بازیگران ایرانی است که در همه حوزه‌های هنرهای نمایشی کار کرد و تا سال‌های آخر عمرش هم کار کرد. ایشان در ۸۶ سالگی در صحنه تئاتر بازی داشت.

طباطبایی از سوسن پرور برای ساخت تئاتر و همکاری با کیانفر تشکر کرد و ادامه داد: مهمترین ویژگی کیانفر مهربانی‌اش بود و کسانی که با او کار کردند به او می‌گفتند مادر مهربان. نبود ایشان خسران است و خسران بعدی نبود کتاب و یا فایل صوتی و فیلم مستند درباره ایشان است.

امید زندگانی هم در این مراسم حضور داشت در حالی‌که اشک می‌ریخت درباره صدیقه کیانفر گفت: سال گذشته با ایشان همکاری داشتم به من گفتند انرژی‌ام ضعیف شده چه کار کنم؟ حفظ کردن دیالوگ برایش سخت بود و با واکر می‌آمد. به من گفت دکتر سراغ داری تا من بروم کمی جان بگیرم و بهتر شوم. گفتم بله برایتان پیدا می‌کنم نمی‌دانستم قرار است انقدر زود از دنیا برود. خانم کیانفر می‌گفت هر چه تا الان کار کردم طلب‌هایم را نمی‌دهند و برای خرج زندگی باید کار کنم اما به انرژی احتیاج دارم.

سوسن پرور نیز که با صدیقه کیانفر در تئاتر کار کرده بود، درباره این هنرمند فقید گفت: «او به من اعتماد کرد و پذیرفت در کارم باشد. برای من افتخار بزرگی بود. او بازیگر باهوش و خلاقی بود. هر روز تمرین برای ما درس بود. این تصور دیگران است که شاید من فرشی را پهن کردم که ایشان بدرخشد اینطور نیست لطف خدا شامل حال من شد که بتوانم از حضورش استفاده کنم.

پرور درباره تئاتر «هایلایت» و تجربه همکاری با صدیقه کیانفر گفت: وقتی برای تئاترم به او زنگ زدم گفت چه به موقع زنگ زدی من الان بیمارستان هستم پس باید خوب شوم تا بیایم و بازی کنم. چون اصولا به کار تیمی معتقدم. در کار بعدی هم نقش ایشان محفوظ بود و بازی داشت الان هم نمایشنامه‌ای نوشتم که متنی هم برای خانم کیانفر بود که متاسفانه اجل مهلت نداد.
آخرین بار ۱۲ فروردین با او صحبت کردم و خواستم که ببینمش او گفت فرصت هست اما فرصت الان پیش آمد.

این مراسم ابتدا قرار بود به صورت زنده از صفحه اینستاگرام رادیو نمایش پخش شود اما با فاصله کم از زمان برگزاری در همان صفحه پست شد.

منبع: ایسنا

انتهای پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ۱۲:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۰۹
    0 0
    روحشان شاد. من عموم سنش بالا بود . پاش شکسته بود خونه نشین شده بود دیدنش رفته بودیم گفتم استخر براتون خوبه . گفت نمیای که بربم. گفتم میام . چندین ماه گذشت بهونه است که بگم کار داشتم پنج شنبه، حداقل جمعه که وقت داشتم . بی حوصلگی هم بهونه است. می تونستم برم . باید می رفتم به خودم می گفتم میرم ولی باید بدونی که ممکنه دیگه نتونی بری و‌دیر بشه . تا بیام و بخوام برم و‌عمومو‌ به استخر ببرم‌. بر اثر خونه نشینی دچار مشکل ریه شده بود و موقعی رفتم که تو‌ بیمارستان بستری شده بود و‌دیگه کار از کار گذشته بود . ایشون چند روز بعدش فوت کردن و‌ من بسیار شرمنده و ناراحت شدم و عذاب وجدان گرفتم‌. من کوتاهی کردم نباید فردا پس فردا می کردم چون ممکنه دیگه فرصتی نباشه و دیگه فرصت نشد و‌شرمندگی‌و‌ ناراحتی دیگه به درد نمی خوره و افسوس و پشیمانی فایده ای نداره. پس اگه کاری می خواهید انجام بدید زود و سریع انجام بدید که فردا ممکنه دیر باشه و جز اه و حسرت و ناراحتی و پشیمانی و عذاب وجدان براتون نمونه . خاله ناتنی از پدر یکی مهربونی داشتم خیلی ما‌‌رو‌ دوس داشت خونه شون نزدیک خونه ما بود از دیدن ما خیلی خوشحال میشد یه چند ماهی ندیده بودمش میگفتم امروز فردا میرم می بینم ولی دیگه فرصت نشد اجل بهشون مهلت نداد و سکته کردن و فوت کردن و جز ناراحتی و‌پشیمانی و اه و حسرت چیزی برایم باقی نماند و یکی دو تا دیگه از فامیلامونم همینطور . و بعد از سالها هنوز ناراحتم . سعی می کنم بهشت زهرا برم پیداشون کنم اونجا گریه می کنم و‌ کمی اروم میشم بعضی هاشونم‌ اونجا دفن نشدن . رفتن به ارامستان خیلی خوبه دردهاتو کم میکنه بهت ارامش میده. اهل شادی هستم ولی اهل احساس و معنویت هم هستم . دوتاشم باید باشه البته در غم باید مواظب سلامتی بود بعضی وقتها غم زیاد ضرر داره مخصوصا برای بیماران . دایی مادرم قلعه حسن خان بود یه چند سالی ندیده بودیمش گفتن بیمار شده خونه وسیله نداشتیم بهونه می کردیم بعد بهونه پا درد مادرم بود من منتظر بودم مادرم اماده باشه با هم بریم حتی مادرم می کفت تنهایی نرو بذار با هم می ریم‌. باید خودم تنهایی می رفتم که شرمنده نشم ولی تا بخوام برم ایشون فوت کردن یکی دو سال در بستر بیماری بودن یه عیادت نرفتیم و جز حسرت و‌ندامت چیزی برایم نماند