۱۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۹:۳۷
کد خبر: 786608

حتماً شنیده‌اید که اکران «لایه‌های دروغ» در خانه جشنواره سر و صدای زیادی به پا کرده و با واکنش های منفی از سوی اهالی رسانه روبرو شده و خبرنگاران در نشست خبری فیلم هم حسابی از خجالت عوامل درآمده‌اند.

چرا «لایه‌های دروغ» را جدی بگیریم؟

در اینکه «لایه‌های دروغ» فیلم بدی است، شکی نیست و حتی این سوال را به وجود آورده که اصلاً این فیلم در جشنواره فجر چه می‌کند. اتفاقاً خود فیلمساز هم برایش عجیب بوده که چطور فیلمش را در جشنواره پذیرفته‌اند! این سوالی است که هیئت انتخاب ملزم به پاسخگویی آن است و باید فارغ از کلیشه رایجِ «انتخاب حاصلِ سلیقه جمعی است» به آن جواب دهند. باز هم تاکید می کنم حضور «لایه‌های دروغ» در جشنواره قابل پذیرش نیست نه چرایی ساخت این فیلم. هیئت انتخاب حتماً در برابر فیلم‌هایی که می‌توانستد در جشنواره باشند اما این فرصت از آنها به ناحق گرفته شده مسئول است.

اما قدری از کیفیت نازل «لایه‌های دروغ» (در روایت قصه) و شگفتی از تصمیم هیئت انتخاب در پذیرش فیلم فاصله بگیریم. از اینجا به بعد بحث بر سر آزمون و خطای ژانر اکشن است. شاید شما هم این انتقاد را از بسیاری علاقمندان سینما شنیده‌اید که چرا سر تا پای سینمای ایران را فیلم‌های اجتماعی و سوزناک با موضوعاتی یکی در میان شبیه هم گرفته و خبری از ژانرهای پلیسی، اکشن، معمایی، ترسناک و ... نیست. اتفاقاً همه این انتقادات هم درست است اما اگر یک نفر مانند رامین سهراب در این میان خلاف جهت آب شنا کند و فیلمی بسازد که عملاً تکنیک‌های نرم افزاری، استودیوهای کروماکی، جلوه‌های ویژه پیشرفته و آخرین امکانات سینمایی آن در ایران وجود ندارد و خودش را در سخت‌ترین موقعیت‌ها قرار دهد و حتی جانش را هم به خطر بیندازد باز هم زحماتش دیده نمی‌شود و تمسخرش می‌کنند.

با این نوع نگاه، مطمئن باشید هیچ ژانر دیگری جز همین فیلم‌های پر اشک و آه خودمان در سینمای ایران پا نخواهد گرفت. باز هم تاکید می‌کنم این فیلم نه تنها فاقد فیلمنامه است بلکه حتی از بازی‌ بازیگرانش هم در رنج است و همه چیز در آن شکل کاریکاتوری به خود گرفته، اما بی‌انصافی است اگر دقایقی که اکشن فیلم در جریان است را نادیده بگیریم؛ سکانس‌هایی که از برخی نسخه‌های مشابه خود در دنیا چیزی کم ندارد، آن هم با این امکانات محدود و تجریبات ناچیز در این ژانر، اما به یمن مهارت رامین سهراب این صحنه‌ها چندان بد هم از آب درنیامده‌اند، اما مشکل اینجاست که فیلمساز به قدری درگیر قدرت‌نمایی بوده که فراموش کرده فیلمش به داستان هم نیاز دارد. ظاهراً رامین سهراب نمی‌داند تماشاگر ایرانی مشتری بهترین فیلم‌های اکشن روز دنیاست و آن قدری ذوب در این سکانس‌ها نمی‌شود که داستان از یادش برود. ضعف بزرگتر اما آنجایی است که تصویری که از ایران به نمایش می‌گذارد به قدری با واقعیت بیگانه است که این سوال را به وجود می‌آورد چرا تهیه‌کننده و یا سایر عوامل سعی در مشاوره دادن به او نداشته‌اند.

به نظر می‌رسد رامین سهراب خاطره خوشی از اولین شب نمایش فیلمش در ایران نداشته باشد اما همانطور که خودش بارها تاکید کرده او دلگرم به اکران بین‌المللی است و شاید آنجا مشتری‌های بهتری برای فیلمش پیدا کند و به قول خودش با یورو و دلار نگرانی برای بازگشت سرمایه‌اش ندارد. اما سینمای ایران نباید او را به عنوان طراح و کارگردان صحنه‌های رزمی که این سینما به خود دیده، به سادگی رها کند!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.