اگر با دیده عدل و انصاف به تاریخ معاصر حوزه‌های علمیه بنگریم خواهیم دید مردانی با ایمان که تمامی هم و غم خویش را صرف تلاش برای خدمت به مکتب اهل بیت(ع) یا همان اسلام ناب محمدی کرده‌اند کم نیستند اما در این میان علمایی که با خوش فکری دست به ابداع و ابتکاری نو در عرصه دفاع از دین می‌زنند سعی دارند با گمنامی هر چه بیشتر و به دور از هیاهوی اجتماع به زیست عزتمندانه خویش ادامه دهند.

پیشگامی مرحوم آیت الله حاج شیخ حسن سعید تهرانی در مقابله با توطئه  کتاب آیات شیطانی

به زعم نگارنده این سطور آیت الله حسن سعید تهرانی(ره) فقیه، نویسنده خوش ذوق و اندیشمند معاصر شیعه از این دست انسانهای وارسته است. زیرا علی رغم تلاشهای بی امان علمی این فقیه نواندیش در راه ارائه خدمات علمی به مکتب راستین تشیع همچون تأسیس کتابخانه چهلستون مسجد جامع تهران و جمع آوری نسخه‌های ارزشمند در زمینه اسلام شناسی آن هم به زبان اصلی چهره نورانی این عالم دینی هنوز هم در پس غبار روزگار پنهان شده است و بسیاری از پژوهندگان حوزه اسلام شناسی هنوز هم از خدمات علمی او به اسلام راستین بی‌خبر هستند. در همین راستا و به منظور ارائه یک بازخوانی متفاوت از واقعه تاریخی صدور فتوای مجازات سلمان رشدی مرتد توسط امام خمینی(ره) خبرنگار قدس آنلاین در شماره آخر ویژه نامه عاقبت ارتداد با مرتضی نجفی قدسی خبرنگار با سابقه و پرکار حوزه قرآن و عترت به گفتگو نشسته است.

قدس آنلاین: بسم الله الرحمن الرحیم با پرونده ویژه عاقبت ارتداد با موضوع سلمان رشدی نویسنده مرتد کتاب آیات شیطانی در خدمت آقای مرتضی نجفی قدسی روزنامه نگار باسابقه حوزه قرآن و عترت هستیم استاد عزیز بسیار ممنونم که فرصت ارزشمند خویش را در اختیار ما گذاشتید لطفاً به عنوا پاسخ به سؤال اول کمی در خصوص اثرات صدور فتوای ارتداد و مجازات سلمان رشدی توسط امام خمینی(ره) بر جو عمومی کشور و جهان اسلام در آن زمان توضیح دهید؟

نجفی قدسی: بسم الله الرحمن الرحیم یکی از کارهای بسیار مهم و ارزشمند در زندگی و حیات امام خمینی(ره) صدور حکم اعدام سلمان رشدی بود. آن زمان سال ۱۳۶۷ یعنی سال آخر دفاع مقدس بود و من در منطقه جنگی بودم. همین که رزرمندگان ما از فاو و برخی جبهه‌های دیگر عقب نشینی کردند و مسائل دیگری به وجود آمد همه اینها نکاتی بود که در ذهن و روح رزمندگان ایجاد سرخوردگی می‌نمود. احساس می‌کردیم که جلوی ما گرفته شد و آن وقت در اصل ما با همه استکبار می‌جنگیدیم و خودمان را در مقابل آمریکا و تمام صهیونیسم جهانی می‌دیدیم اما وقتی قطعنامه پذیرفته شد یک اثر روحی در همه رزمندگان و سرداران جنگ تحمیلی برجای گذاشت که انگار ما توقف کردیم. منتهی به مراتب شاید این روحیه بیش از چند ماه وجود نداشت و همین که امام(ره) حکم اعدام سلمان رشدی را صادر نمودند انگار که با یک آمپولی آن روحیه انقلابی را دوباره در تمام رزمنده‌ها و سرداران جبهه جنگ، جهاد و شهادت تزریق کردند. یعنی با این حکم در تمام ملت ایران و تمام ملل مسلمان اسلام آن چنان در مقابل استکبار علم کرد و این مسئله نشان داد که اگر جمهوری اسلامی صلح و قطعنامه را پذیرفته این به معنای شکست و ضعف جمهوری اسلامی نیست بلکه جمهوری اسلامی آن قدر قدرتمند است که الان امام خمینی یک حکم جهانی صادر می‌کند. و می‌داند که این حکم ممکن است تبعاتی داشته باشد به طوری که حتی در داخل کشور برخی به امام عرض می‌کردند که آقا این حکم ممکن است در منظر روشنفکران و برخی محافل داخل و خارج کشر به حیثیت شما لطمه وارد کند. امام(ره) خیلی از این حرف ناراحت می‌شوند و می‌فرمایند« وجهه پیامبراکرم(ص) را دارند مخدوش می‌کنند وجهه خمینی باقی بماند!» امام خیلی در این مسئله قاطع و محکم عمل کردند. برخلاف برخی که نمی‌خواستند امام در آن مقطع چنین فرمانی را بدهند و این مسئله را با آن آهنگ صلحی که در آن مقطع ایجاد شده بود متناقض می‌دیدند و می‌گفتند این کار ما را در مواجهه دوباره با جهان قرار می دهد امام امام(ره) زیر بار نرفت و این حکم را صادر نمود.

قدس آنلاین: حالا یک سؤال دارم به عنوان یک فرد صاحب قلم جناب عالی این فتوا را یک ترور سیاسی می‌دانید یا یک مجازات؟

نجفی قدسی: نه ببینید این مسئله ترور محسوب نمی‌شود بلکه صدور یک حکم شرعی است که آن هم توسط عالی‌ترین جایگاه علمی شیعه صادر می‌شود یعنی یک مرجعیت اعلای شیعه این حکم را صادر کرده است نه یک قاضی یا دادگاه معمولی و این فتوا در اصل یک حکم الهی تلقی می‌شود. می‌خواهم این را عرض کنم که این ماجرا برکات فراوانی داشت از جمله این که دوباره آن روحیه انقلابی را به مردم ایران القا کرد. به علاوه این که این حکم موجب همبستگی کل ملتهای اسلامی با جمهوری اسلامی ایران و شخص حضرت امام خمینی(ره) شد. چون تمام مسلمانان اهل تسنن در کشورهای مختلف نسبت به این موضوع ناراحت بودند و حتی در برخی کشورها مانند پاکستان نیز تظاهرات گسترده‌ای در این خصوص صورت گرفته بود و مسلمانان در این راه کشته‌ها داده بودند اما هنوز هیچ کدام از مفتی‌های اهل تسنن فرمانی در این خصوص صادر نکرده بودند. اما این حکم امام خمینی(ره) موجب شد که همه ملتها بگویند خوب معلوم شد این شخص رهبر واقعی مسلمانان جهان است که این طور از حیثیت پیامبر اکرم(ص) و اسلام دفاع می‌کند. این حکم جایگاه امام خمینی(ره) را در قلوب ملتهای مسلمان بیش از پیش تثبیت کرد. این نکته مهم است که برخلاف تصور برخی که فکر می‌کردند این حکم به حیثیت امام لطمه وارد می‌کند این حکم محبوبیت امام خمینی(ره) را در بین تمام مسلمانان صد چندان کرد چون تمام ملتهای مسلمان به قرآن کریم و پیغمبر اکرم(ص) عشق می‌ورزند وقتی دیدند یک رهبر بزرگ اسلامی این طور قاطعانه در مقابل تمام استکبار قد علم می‎کند و از پیامبر اکرم(ص) قرآن دفاع می‌کند فهمیدند رهبر واقعی اسلام این شخص است. و همبستگی مسلمانان جهان با رهبر شیعه ایران بسیار زیاد شد.

قدس آنلاین: اساساً شما به عنوان یک نویسنده می‌توانید کار امثال سلمان رشدی ر ا در زمره مقوله آزای بیان قرار دهید دلایل شما برای این موضعگیری چیست؟

نجفی قدسی: نه اصلاً ببینید این حرکت اصلاً در یک مقوله فردی و شخصی نمی‌گنجد. از صف‌کشی که استکبار عالم پشت سر سلمان رشدی می‌کند و تمام کشورهای اروپایی سفرای خودشان را از ایران فرا می‌خوانند و آمریکا، اروپا و صهیونیسم پشت سلمان رشدی قرار می‌گیرند و یک صف کشی بین حق و باطل در این حد ایجاد می‌شود این مسئله نشان می‌دهد که این مسئله یک کار شخصی نبوده و از اول برنامه‌ریزی شده بوده و وقتی امام خمینی(ره) تیر را به هدف می‌زنند. داد و فریاد تمام اینها بلند می‌شود. این مسئله نشان می‌دهد که همه اینها پشت صحنه ماجرا بودند. ببینید همزمان با شروع انقلاب و در طول جنگ یکسری حرکتهای اسلامی بین ملتهای مسلمان ایجاد شد. مثلاً انور سادات را در مصر کشتند و در خیلی از کشورهای اسلامی تحرکات زیادی در بین مسلمانان ایجاد شد. اینها دیدند آن قوه محرکه‌ای که این تحرکات را ایجاد می‌کند روح اسلام و قرآن کریم است و تنها راه چاره آنها از اعتبار انداختن این قوه محرکه است. یعنی قرآن را از چشم مسلمانان بیاندازند و حرفهای مزخرفی بزنند که این گونه تلقی شود که این کتاب آسمانی العیاذ بالله شامل آیات خدا نیست! کما این که برخی از منحرفین آمدند و گفتند که اینها اشراقاتی بر قلب پیامبر اکرم(ص) بوده و حرفهای پیغمبر بوده است! اینها می‌خواهند آن عظمت الهی مکتب را از ما بگیرند. خودشان این قوه را ندارند زیرا این کتب آسانی که آنها دارند یکسری کتب جعلی و تحریف شده است اما ما مفتخریم به این که می‌گوییم تمام قرآن وحی الهی است و تمام مطالبش صحیح است و هیچ شک و شبهه‌ای در آن نیست. اینها می‌خواهند با نگاشتن آثار موهنی مانند آیات شیطانی در حقانیت قرآن شک ایجاد کنند. وقتی اعتقاد به قرآن و حقانیت پیامبر اکرم(ص) متزلزل شود دیگر چیزی از دین باقی نمی‌ماند. هدف غایی اینها در اصل این است که این دین را از زیربنا نابود کنند. پایه‌های این دین یکی قرآن و دیگری پیغمبر اکرم(ص) است وقتی اینها را از اعتبار ساقط کند چیزی از دین باقی نمی‌ماند. اگر این هدف تحقق می‌یافت تمام حرکتهای اسلامی نابود می‌شد. نکته اصلی قضیه اینجا است که آنها با این کارها می‌خواهند اسلام را از این پویایی و اثرگذاری خالی کنند و لازمه آن نیز آن است که این دین مبین را از اعتبار ساقط کنند و بگویند این آیات سخن خداوند متعال نیست بلکه سخن شیطان یا در خوشبینانه‌ترین حالت سخنان پیغمیر اکرم(ص) است و می‌خواهند ایشان را هم در حد یک انسان عادی یا عارفی که مثلاً به وی اشراقاتی شده است در نظر بگیرند.

قدس آنلاین: به عنوان یکی از باسابقه‌ترین خبرنگاران قرآنی کشور لطفاً به نقش آیت الله حاج آقا حسن سعید تهرانی(ره) در مقابله با کتاب موهن آیات شیطانی اشاره‌ای بفرمایید؟

نجفی قدسی: من می‌خواستم از این فرصت استفاده کنم و به یک بخشی از این مسئله اشاره کنم که شاید تاکنون به آن پرداخته نشده است می‌خواهم حق این مطلب هم ادا شود. ما در خصوص نقش امام خمینی(ره) در این قضیه و برکات بسیار آن برای انقلاب اسلامی سخن گفتیم. اما سؤال اینجا است که وقتی این حرکت آغاز شد. آن چشمهای بیداری که متوجه خباثت دشمن بودند چه کسانی بودند. من می‌خواهم این را عرض کنم که در همین تهران ما شخصیتی به اسم آیت الله حاج آقا حسن سعید تهرانی(ره) داشتیم که نماز جماعت ایشان در مسجد جامع تهران برپا بود. و کتابخانه خیلی مهمی هم در آنجا داشتتند. حدود دو هفته مانده به صدور حکم امام خمینی(ره) درباره سلمان رشدی مرتد یک روز آیت الله حاج آقا حسن سعید تهرانی(ره) من را خواستند و گفتند من با شما کار دارم. شما به اینجا بیایید تا با هم صحبت کنیم. من آن وقت که از جنگ تحمیلی فارغ شدم در پنجم آبان ۱۳۶۷ش در روزنامه اطلاعات که یک روزنامه بسیار کثیرالانتشاری بود و به عنوان مثال در آن مقطع تاریخی ۳۰۰۰۰۰ نسخه در روز تیراژش بود. من در این روزنامه صحفه‌ای را ویژه قرآن ایجاد کردم که در آن صحفه ما رویدادهای قرآنی ایران و جهان را دنبال می‌کردیم اسم این صحفه نیز نور بود و روزهای پنجشنبه منتشر می‌شد. روی همین حساب ایشان من را خواست تا این داستان سلمان رشدی را به من بگوید هنوز هیچکدام از رسانه‌های ایران به این موضوع نپرداخته بودند. تقریباً دوهفته قبل از این ماجرا ما خدمت آیت الله حاج آقا حسن سعید(ره) رفتیم در آن جا چند هزار جلد کتاب بود که اکثراً هم کتب خارجی بود. یعنی ایشان رصد می‌کرد و تمام کتبی که با موضوع اسلام، قرآن پیامبر اکرم(ص) و تشیع در جهان منتشر می‌شد را جمع آوری می‌نمود و به این منظور شبکه‌ای از دوستان خود تشکیل داده بود که آناً این آثار را برای ایشان می‌فرستاند و ایشان دقت می‌کرد که این مطالب چگونه است و منبع آن کجا است و به نقد و بررسی این آثار می‌پرداخت و خیلی آدم محققی بود و به تمام مسائل جهانی از بعد این که حافظ مکتب بود وقوف داشت و مرزهای اعتقادی شیعه و اسلام را نگهداری می‌نمود. ایشان آنجا به من کتاب آیات شیطانی که به انگلیسی بود را نشان داد و فرمود: «این کتابی است که تازه در انگلستان چاپ شده و آن را برای من فرستاده‌اند و پر از توهین به پیامبر اکرم(ص) قرآن کریم است. انتشار این کتاب نشان از یک توطئه بزرگ بر علیه اسلام و قرآن دارد و من از این جهت خیلی احساس خطر می‌کنم.» بعد ایشان نامه‌هایی را نشان من داد و فرمود:« ببین من به امام خمینی نامه نوشته‌ام و این خطر را متذکر شده‌ام. به رئیس جمهور هم نامه نوشته‌ام و این خطر را متذکر شده‌ام. از شما هم که این صحفه قرآن را در روزنامه اطلاعات دارید می‌خواهم که در قالب یک مصاحبه با من این موضوع را مطرح کنید زیرا من باید این موضوع را عیان کنم و همه باید ایران را بفهمند که چه توطئه علیه اسلام در شرف تکوین است.» من یک مصاحبه جامع و کاملی با ایشان کردم در حدی که این مصاحبه به اندازه یک صحفه تمام روزنامه شد و صحفه نور ما کلاً به این مسئله اختصاص پیدا کرد. معمولاً قبل از چاپ مدیر مسئول روزنامه یک نگاهی به صفحات بسته شده می‌انداخت آن موقع مرحوم سید محمود دعائی مدیر مسئول روزنامه اطاعات بود. شب وقتی این صفحات متعدد را جلوی ایشان بردند وقتی به صحفه من رسید گفت:«این چیه؟!» گفتم با آیت الله حاج آقا حسن سعید مصاحبه‌ای در مورد کتابی که تازه منتشر شده است کرده‌ایم. ایشان با ناراحتی این صحفه ما را آن طرف گذاشت و گفت:« آقا اینها چیه شما مطرح می‌کنید بیخودی می‌خواهید مسئله درست کنید.» متأسفانه ایشان با یک عصبانیتی این صحفه را کنار گذاشت و به سرعت یک صحفه ذخیره جایگزین کردند و مصاحبه به این مهمی متأسفانه منتشر نشد. آیت الله سعید(ره) هم ناراحت شد. گفتم من وظیفه خودم را انجام دادم اما متأسفانه مدیر مسئول روزنامه درک درستی از این مسئله نداشت و فکر کرد اگر ما این مسئله ر ا طرح کنیم امکان دارد یک جنجال بیخودی درست شود. این بود که مرحوم آقای دعائی از این که به این موضوع ورود کند خیلی واهمه کرد. اگر در آن مقطع ما این مصاحبه را چاپ می‌کردیم اعتبار بزرگی برای روزنامه اطلاعات محسوب می‌شد که این طور خط شکنی می‌کرد اما متأسفانه مرحوم آقای دعائی جلوی چاپ آن مصاحبه را گرفت. من می‌خواهم این مسئله ثبت شود و این گونه زحمت مرحوم آیت الله حاج حسن آقای سعید محفوظ بماند و به این جهت به این مسئله اشاره کردم. البته مرحوم آیت اله سعید تهرانی(ره) به کار خود ادامه داد و ردی هم بر این کتاب موهن نوشت که گویا کتاب او نیز به زبان انگلیسی در اروپا و آمریکا منشر شد. ایشان از لحاظ علمی و عقیدتی به جنگ این کتاب رفت و به تلاش خود ادامه داد نتیجه آن نیز این بود که به هر حال هر چه بود امام خمینی(ره) به یکباره وارد این مسئله شد یعنی همه جا خوردند.

قدس آنلاین: یعنی شما ورود امام خمینی(ره) به این قضیه را نتیجه اقدامات مرحوم آیت الله سعید تهرانی(ره) می‌دانید؟

نجفی قدسی: حالا بعید نیست که تلاش ایشان نیز در این زمینه مؤثر بوده باشد اما خوب بالاخره امام خمینی(ره) یک فرد بیداری بود و اخبار اخبار جهان اسلام را مرتب رصد می‌کرد. و این گونه نبود که از این قضیه بی‌خبر باشد. بالاخره وقتی می‌دید این مسئله واکنش سلمانان جهان را برانگیخته است قطعاً نامه مرحوم آیت الله سعید(ره) نیز مکمل این قضیه بود. آن حکم امام خمینی واقعاً تاریخی بود مثل حکمی که مرحوم میرزای شیرازی(ره) در خصوص تحریم تنباکود دارد و فرمود:« الیوم استعمال تنباکو حرام و در حکم محاربه با امام زمان(عج) است» به دلیل این حکم در تمام کشورهای اسلامی حتی در کاخ ناصرالدین شاه زلزله ایجاد شد. یعنی یک حکم الهی و فتوای تاریخی بود حکم سلمان رشتی هم در این حد است. یعنی آن چنان این حکم تمام هیمنه استکبار را در هم شکست و عظمت اسلام را به رخ تمام صهیونیستها و استکبار کشیدکه می‌توان گفت خدمت بسیار بزرگی به اسلام بود. یعنی باید به شما بگویم شاید خدمتی که جنگ تحمیلی به اسلام کرد این حکم هم در همان اندازه به اسلام خدمت نمود. همین که امام خمینی(ره) این حکم را داد مرحوم آقای دعائی متوجه خطای خود شد به من گفت:« آقا ما چه اشتباهی کردیم که این مصاحبه را آن روز منتشر نکردیم شما الان برو پیش آقای سعید و این کتاب را بگیر و بیاور» حالا می‌توانستیم همین مصاحب را مجدداً چاپ کنیم اما متأسفانه نشد. اما مرحوم آقای دعائی گفت:« برو کتاب را از ایشان بگیر که ما اینجا شروع به نقد آن بکنیم آقای عطاء الله مهاجرانی می‌خواهد آن را نقد کند.» من رفتم خدمت آقای سعید اما ایشان از رفتار آقای دعائی خیلی ناراحت بود و گفت« نه من کاری با شما ندارم» البته بعد از چند ماه خودشان کتاب را تهیه کردند و نقدی در روزنامه اطلاعات بر علیه آیات شیطانی نوشته شد. منتهی به مراتب در عین حال که این نقد در روزنامه اطلاعات نوشته می‌شد از آن طرف مثلاً یک سلسله نوشتار ادبی در روزنامه اطلاعات در یک صحفه ادبی منتشر می‌شد که مطالبی ادبی متعلق به دکتر جیب محفوظ را منتشر می‌ساخت. دکتر نجیب محفوظ یکی از مسلمان روشنفکر مصری بود که از سلمان رشدی حمایت کرده بود و این نشان می‌داد که شبکه‌های فراماسونری و صهیونیستی به هم وابسته هستند و همان طور که خیلی از علمای اهل تسنن در حمایت از حکم امام خمینی فتوا دادند و حکم ایشان را تأیید کردند. یک عده از روشنفکر مآبها هم در ممالک اسلامی مانند دکتر نجیب محفوظ از سلمان رشدی حمایت کردند. متأسفانه در همان مقطع یکی از کتب ادبی نجیب محفوظ در روزنامه اطلاعات ترجمه و منتشر می‌شد من می‌گفتم این شخص از سلمان رشدی حمایت کرده شما چرا به شخصیت و آثار او می‌پردازید! یعنی روزنامه اطلاعات متأسفانه یک رفتار دوگانه‌ای داشت از یک طرف نقد سلمان رشدی را منتشر می‌کردند و از طرف دیگر یک کتاب ادبی متعلق به کسی که از سلمان رشدی حمایت کرده بود را معرفی می‌کردند. مقصودم از بیان این خاطره این بود که بگویم مرحوم آیت الله حاج آقا حسن سعید تهرانی(ره) اولین کسی بود که در ایران قبل از این که امام خمینی(ره) حکم تاریخی خود را صادر کنند به مصاف کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی مرتد رفت و حداقل خود من را دو هفته قبل در جریان قرار دادند که با ایشان مصاحبه کردم اما متأسفانه در آخرین لحظه جلوی انتشار این مصاحبه گرفته شد ولی خوب آن مرحوم خیلی تلاش کرد و نقد این کتاب موهن را در اروپا و آمریکا منتشر نمود. بالاخره این جدال بین حق و باطل همیشه هست و ما به روح امام خمینی(ره) درود می‌فرستیم که چنین حرکتی را انجام دادند و روح تازه‌ای را در کالبد ملتهای اسلامی دمیدند.

انتهای پیام

خبرنگار : علی رحمانی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.