میم.ظرافتی/ عوض اینکه دنبال رسالت خانوادگی و موروثیاش باشد و مثلاً برود توی صف نان، آشغالها را آخرشب بگذارد دم در حیاط و سرِ پیری عصای دستمان باشد، جلسه ماهانه و گاهی هفتگی فرهنگ و نمیدانم چیِ خانوادگی گذاشته برایمان.
آخرشب بعد از شام جمعمان میکند دور هم تا جدیدترین تغییرات فرهنگ خانواده را برایمان تعریف کند و ما هم آخر جلسه، آخرین تصمیمات جدید را برای حفظ کیان اجتماعی، فرهنگی و نمیدانم چیچیِ خانواده بگیریم و ایشان پایش امضا بزند. الان هم در یک جلسه فوقالعاده اضطراری، همه پاهایش را کرده توی یک کفش که: «زین پس باید به جای شب چله و یلدا، همان طور که شورای عالی نمیدانم چی تصویب کرده، روز ترویج میهمانی و پیوند با خویشاوندان را برگزار کنیم».
ما اما میگوییم: تصدقت بروم نابغه! اولاً چطوری جای شب و روز را عوض کنیم؟ چطوری روز که هزارجور کار و بدبختی ریخته روی سرمان، ترویج میهمانی دادن و میهمانی رفتن بکنیم؟ ترویج میهمانی آن هم توی این اوضاع اقتصادی آخر؟ ثانیاً خویشاوندان یعنی کسانی که با ما پیوند خویشاوندی دارند، حالا چطوری روز یلدا با اینهایی که پیوند خویشاوندی داریم، دوباره پیوند برقرار کنیم؟ ثالثاً مگر توی این چندهزارسال، شبهای یلدا چکار میکردیم؟ همین کارها را میکردیم... گل که لگد و بلکه لَغَت نمیکردیم! رابعاً چرا شما در کار فرهنگستان زبان و ادب فارسی و نمیدانیم چی دخالت و اصطلاح جایگزین برای یلدا پیشنهاد میدهی؟
خامساً خدا کند تو و شورای عالی نمیدانیم چی، ۱۳ فروردین و روز طبیعت را بگذارید برای مردم بماند! آقازادهمان که انگار بدجوری توی ذوقش خورده و عقده «خود کم شورابینی»اش سر باز کرده با بغض میگوید: ضمناً مصوب شد که بر اساس نظر متخصصان و صاحبنظران کارگروه شورای خانوادگی، زین پس، شب چهارشنبه سوری را «روز تکریم همسایگان» بنامیم!
نظر شما