بنابر اخبار منتشر شده در رسانه های پاکستان، مولانا فضل الرحمان رهبر حزب مذهبی جمعیت علمای پاکستان دو روز پیش در منطقه دیره اسماعیل خان واقع در ایالت خیبرپختونخواه هدف سوء قصدی نافرجام قرار گرفته است. این اقدام به ترور هم به لحاظ مکانی و هم به لحاظ زمانی می تواند حائز اهمیت باشد؛ به لحاظ مکانی این ترور در جایی انجام گرفته که مرکز قدرت و حوزه نفوذ اصلی این حزب محسوب می شود و می تواند بر روند فعالیت این حزب در انتخابات نزدیک پاکستان اثر گذار باشد. حدود 5 ماه پیش نیز انفجار بزرگی در شهر "باجور" یکی دیگر از شهرهای این ایالت و در میان هواداران حزب به وقوع پیوست که به کشته شدن و زخمی شدن دهها نفر منجر شد.همین شرایط شکننده امنیتی موجب شد تا حدود سه ماه قپیش، مولانا فضل الرحمان برگزاری انتخابات در چنین وضعیتی را در دو ایالت بلوچستان و خیبرپختونخواه،که دومی پایگاه اصلی قدرت حزبش به شمار می آید ،غیر ممکن توصیف کند. 

اما در بُعد زمانی وقوع این رخداد از دو جهت می تواند حائز اهمیت تلقی شود؛

در وهله اول این ترور در آستانه انتخابات پارلمانی و در شرایطی انجام می گیرد که مولانا فضل الرحمان و حزب او جمعیت علمای اسلام به لحاظ سیاسی در موقعیت بسیار خوبی قرار دارند. آنها پس از آن که با مشارکت فعال خود در "ائتلاف جنبش دموکراتیک پاکستان" اسباب سقوط عمران خان را فراهم ساخته و در دولت ائتلافی هم نقشی پر رنگ را ایفا کردند؛ اکنون و برای انتخابات آینده با حزب مسلم لیگ نواز شریف شریک شده اند، همان حزبی که از نظر بسیاری از تحلیلگران سیاسی پیشاپیش پیروز انتخابات پارلمانی تلقی می گردد. حزب جمعیت علمای اسلام در سایه ارتباط بسیار نزدیکی که با ارتش پاکستان دارد و با اطمینان از این که در انتخابات اخیر ارتش به جانب نواز شریف و حزبش تمایل دارد، دست به چنین ائتلاف پیروزمندانه ایی زده است. در چنین شرایطی وقوع چنین رخ دادهایی بر روند برنامه ریزی ها و محاسبات انتخاباتی حزب جمعیت علمای اسلام و متحدانش که شامل مسلم لیگ و ارتش می باشد ،تاثیرات نامطلوبی بر جای خواهد گذاشت.

اما در بُعد دوم این ترور در زمانی به وقوع می پیوندد که مولانا فضل الرحمان از سفر نزدیک خود به کابل خبر داده است. این سفر ظاهرا بنابر دعوت طالبان از وی انجام می گیرد و بنابر ادعای اولیه رهبر جمعیت علمای اسلام  برای بعد از برگزاری انتخابات برنامه ریزی شده بود. اما این که چرا مولانا فضل الرحمان تصمیم به تغییر زمان بندی این سفر گرفته و آن را جلو انداخته است، به طور قطع با اهداف تعیین شده برای این سفر مرتبط می باشد.  

آن گونه که از اظهارات مقامات طالبان و مولانا فضل الرحمان می توان استنباط کرد این سفر سه هدف عمده را پیگیری می کند؛ اعتماد سازی دوباره در روابط اسلام آباد و کابل و تلاش برای بهبود روابط میان آنها یکی از اهداف مهم این سفر است که ذبیح الله مجاهد آن را در قالب آگاه سازی مردم پاکستان و رفع تبلیغات سوء نسبت طالبان بیان می کند.                  

مذاکراتی در رابطه با سیاست پاکستان در بازگرداندن مهاجرین بدون مدرک از این کشور، از دیگر اهدافی است که برای این سفر ذکر شده است.                                                 

اما بدون شک مهمترین هدف این سفر با موضوع امنیت پاکستان ارتباط دارد؛ در جایی که دولت اسلام آباد و در واقع ارتش به واسطه مولانا فض الرحمان از طالبان خواهد خواست تا برای مهار فعالیت های تحریک طالبان پاکستان (تی تی پی) دست به اقدامات عملی و موثر بزنند. با توجه به شرایط سیاسی پاکستان و استقرار یک دولت موقت در این کشور بسیار بعید خواهد بود که شاهد گفتگوهای جدی برای از سرگیری مذاکرات میان دولت پاکستان و تی تی پی باشیم؛ اما آن چه که احتمالا در مقطع فعلی مد نظر خواهد بود، درخواست برای توقف و یا کاهش چشمگیر عملیات ها و اقدامات نظامی تی تی پی در زمان برگزاری انتخابات سراسری است. این موضوع نه تنها برای دولت و ارتش پاکستان، بلکه برای مولانا فضل الرحمان و حزبش نیز حیاتی خواهد بود. آنها برای پیروزی در انتخابات به مشارکت مردم ایالت خیبرپختونخواه نیاز دارندو این جز در سایه برگزاری انتخابات در شرایط امن محقق نخواهد شد. با توجه به این که مولانا فضل الرحمان را پدر معنوی طالبان افغانستان می دانند و از سوی دیگر با توجه به روابط میان تی تی پی و طالبان، هیچ بعید نیست که طالبان در راستای اجابت درخواست مولانا فضل الرحمان، به تی تی پی فشار وارد کنند. حال این که اقدام به ترور فضل الرحمان در چنین زمانی می تواند حامل پیامی از جانب تی تی پی به مولانا فضل الرحمان باشد و یا این که کار عناصر داعشی است که البته در پاکستان با "تی تی پی" هم ارتباطاتی دارند، دقیقا روشن نیست.