به گزارش قدس آنلاین، روز گذشته، ناصر قندیل، سردبیر شناختهشده روزنامه البناء لبنان هم سرمقاله خود در ستون «نقاط علی الحروف» را با تیتر «اگر اسرائیل تصمیم بگیرد به ایران پاسخ دهد، چه میشود؟» به این موضوع اختصاص داد.
قندیل مینویسد: «آنچه مسلم است، پس از خسارت بزرگ ناشی از «طوفان الاقصی» و در ادامه آن ناکامی اسفبار در جنگ علیه غزه و سپس شکست در جبهه لبنان، رژیم اشغالگر از لحاظ راهبردی در موقعیت مناسبی قرار ندارد که ظرفیت مهار خسارات روحی و راهبردی بیشتری را داشته باشد. مخمصه اسرائیل به قدری بزرگ است که بهنظر نمیرسد پس از شکست تلاشهای کاسبکارانه برای کاهش اهمیت و میزان تأثیر واکنش ایران، ظرفیت عواقب آن را داشته باشد». او میافزاید: «با وجود آنکه آمریکا و انگلیس هم در صحبت کردن از شکست ایران و بزرگ جلوه دادن مقابله با موشکها و پهپادهای ایرانی رژیم را همراهی کردند - همانطور که خلاصهاش از تمام رسانههای اسرائیلی و بر زبان تحلیلگران ارشد و فرماندهان نظامی سابق بیان شد - اسرائیل ضربه راهبردی سختی دریافت کرده و پاسخ ندادن به آن، بهمعنای پذیرش معادلات جدیدی است که رژیم صهیونیستی باید به عنوان یک دولت ضعیف و درمانده که به حمایت آمریکا و دستورالعملهایش متکی است، با آن کنار بیاید و بپذیرد رؤیای «بن گوریون» درباره یک کشور مستقل در تصمیمگیری برای جنگ، سقوط کرده و پایان یافته است».
دورهای باطل
به عقیده سردبیر روزنامه البناء، «مشکل اسرائیل - در همه پیچیدگیهایی که با آن مواجه است - از زمان طوفانالاقصی بدتر شده و به معضلات ثابت و مطالبات غافلگیرکننده تبدیل شده است، مانند مسئله جنگ غزه برای پایان دادن به مقاومت، مسئله بازگرداندن اسرا، امنیت شهرکهای پیرامون غزه و بازگشت آوارگان شهرکهای شمالی؛ اینها گرههایی هستند که نمیتوان آنها را به شیوه برد - برد سیاسی باز کرد و هر راهحلی با انتخاب میان بازگشت به جنگ یا پذیرش شکست به پایان میرسد، از این جهت که هم پیشروی و هم عقبنشینی مساوی است با بحرانهای بیشتر؛ بنابراین دولت نتانیاهو با هدف قرار دادن کنسولگری ایران در سوریه، رفتن به سمت بزرگ شدن دایره بازی را انتخاب کرد؛ به امید گشودن دریچهای در دیوار دورهای باطلی که از زمان طوفانالاقصی در آن گیر کرده بود و در طول ۶ ماه نتوانست آنها را بشکند».
آنگونه که این سیاستمدار لبنانی درباره احتمال واکنش رژیم صهیونیستی به پاسخ ایران مینویسد: «آنچه باید مورد بررسی قرار گیرد، آمادگی واشنگتن برای مشارکت در پاسخ به ایران یا حتی موافقت صریح با این پاسخ نیست، بلکه میزان آمادگی واشنگتن برای مشارکت در مقابله با واکنش ایران به این پاسخ است، همانطور که دفعه قبل اتفاق افتاد؛ آیا واشنگتن «اسرائیل» را به حال خود رها خواهد کرد یا آنطور که شنبه شب انجام داد، برای محافظت از آن خواهد شتافت؟». به عقیده او «اگر چنین باشد، اسرائیل برای پاسخ تأمل نخواهد کرد، حتی اگر به تشدید درگیری منجر شود؛ و فقط با انگیزه جلوگیری از وقوع یک جنگ بزرگ است که از دید افکار عمومی، امتیاز دادن - به دور از معادله پیروزی و شکست - را توجیه میکند».
احتیاطها و محاسبات
ناصر قندیل در مواجهه با این رویکرد، مجموعهای از احتیاطها و محاسبات را مطرح میکند و مینویسد: «اول اینکه آمریکایی که «اسرائیل» را ترک نمیکند، از ترس اینکه پایگاههایش در معرض خطر قرار گیرد، به احتمال زیاد با خدمه آمریکایی در مقابله با پاسخ ایران به واکنش اسرائیل، شرکت نخواهد کرد؛ به این ترتیب، ابزارها و تجهیزات فنی لازم در اختیار اسرائیل قرار خواهد گرفت، اما در خط مقدم ظاهر نمیشود. دوم اینکه دولتهای منطقهای که امکاناتی برای مقابله با پاسخ ایران آماده کردند - بهخصوص اردن و بحرین - این بار و پس از تهدید ایران، در وضعیت مناسبی نیستند، بهخصوص اگر آمریکا بهصورت مستقیم حضور نداشته باشد. سوم اینکه پاسخ ایران این بار صرفاً یک پاسخ تاکتیکی نخواهد بود، بلکه ممکن است به یک واکنش بازدارنده واقعی منجر شود؛ بهمعنای ایجاد تلفاتی که توانایی «اسرائیل» را برای واکنش بعدی فلج میکند؛ مانند خارج کردن فرودگاههای «اسرائیل» از مدار خدمترسانی، از کار انداختن نیروگاهها، آسیبرساندن به شبکههای ارتباطی و توزیع اینترنت و سکوهای گاز و نفت. و چهارم، پیشبینی امکان مشارکت طرفهای محور مقاومت در پاسخ به پاسخ، به منظور ایجاد واقعیت جدید جغرافیایی، پایان دادن به جنگ فرسایشی و گشودن راه برای مرحلهای جدید بهویژه در جبهه شمال شرق، با آمادهسازی مقاومت عراق مستقر در جبهه جولان و احساس مقاومت لبنان به اینکه پیامهای جدیدی برای تسریع پویایی پایان دادن به جنگ غزه ضروری است».
پایانبخش سرمقاله سردبیر روزنامه البناء اما این جمله است: «احمقها همیشه در ایجاد تعادل و توازن میان سودهای فرضی و هزینههای واقعی دچار اشتباه میشوند؛ و همینطور قماربازان. پس چه خواهد شد اگر در رأس رژیم، یک قمارباز احمق باشد؟».
خبرنگار: غلامرضا محمدی
نظر شما