قدس آنلاین -ساحل عباسی:در سالهای اخیر برخی درصدد ایجاد ترد ید درباره واقعه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران بوده و کوشش می کنند تسخیر سفارت امریکا را اقدامی غیر مفید معرفی کنند.

نگاهی به متحدین ایالات متحده نشان می دهد که رابطه با امریکا هیچ سودی ندارد/موج سواران انقلاب  تسخیر لانه جاسوسی را اشتباه می دانند/برخی رسیدن به قدرت رااز مسیرکاخ سفید جستجو می کنند 

به گزارش قدس آنلاین ،تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ تا زمانی برای برخی مدرکی بر انقلابی بودن بود و افتخاری بزرگ اما این روزها و در سالهای اخیر که چهره برخی از منافقان به نظام جمهوری اسلامی و ملت بر همگان آشکار شده برخی دیگر تسخیر لانه جاسوسی را نه تنها افتخار نمی دانند بلکه درصدد توجیه خود و حتی اشتباه دانستن چنین حرکت عظیمی هستند که حضرت امام خمینی آن را ارزشمند تر از انقلاب سال ۵۷ نامیدند .این افراد چه در داخل و چه خارج از کشور سعی در تطهیر چهره آمریکا و اعتراض به برخورد دانشجویانی هستند که موجب خروج همیشگی جاسوسان آمریکایی از ایران شدند به نحوی که این جریان درتلاش است تا با تاثیر گذاری بر روی دانشجویان و جوانان حرکت انقلابی تسخیر لانه جاسوسی را امری غیر دیپلماتیک نشان دهند در حالی که حضور و ابقای سفارت آمریکا فقط و فقط می توانست بستری برای نفوذ و جاسوسی برای آمریکا در ایران باز کند .دکتر جعفر قنادباشی کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتگو با قدس آنلاین به تشریح دیدگاه های افراد مخالف با تسخیر لانه جاسوسی و دلایل رد این فرضیه ها پرداخته است.

-به نظر می رسد برخی ارتباط گیری با آمریکا را رسیدن به دروازه های تمدن و توسعه هر چه بیشتر می دانند آیا کشورهایی که در منطقه با آمریکا ارتباط خوبی دارند به این درجه از توسعه یافتگی و مدینه فاضله رسیده اند؟

-یکی از بهترین نمونه هایی که در ارتباط با امریکا می توان از ان نام برد ارتباط کشورهایی است که بدون هیچ قید و شرطی در منطقه در خدمت فرامین آمریکا بوده و هستند یقینا مشاهده وضعیت عدم توسعه یافتگی این کشورها در حوزه های محتلف بیانگرآن است که صرف ارتباط با آمریکا توسعه یافتگی و استقلال سیاسی محقق نمی شود .

طبیعتا اگر ارتباط با آمریکا خوب می بود متحدین آمریکا در منطقه می بایست در شرایطی به مراتب مطلوب تر از آنچه در آن به سر می برند می بودند . کشورهای متحد آمریکا که بازارهای خوبی را برای کالاهای امریکایی فراهم کرده  و بخش اعظمی ازدرآمدهای نفتی خود را به تحقق اهدف آمریکا اختصاص داده و یا در اختیار آمریکا قرار داده اند نه تنها مراتب توسعه یافتگی در حوزه های اقتصادی ،علمی و...را به دست نیاورده اند بلکه  از نظر استقلال سیاسی نیز حرفی برای گفتن ندارند. در واقع می توان گفت شواهد و قرائن موجود در این کشورها نشان می دهد که موضوع مفید بودن رابطه با آمریکا از پایه بی اساس است و با نشان دادن نمونه هایی از این دست می توان ادعاهای برخی از روشنفکران و غرب زدگان داخلی را ابطال نمود وموجب خنثی شدن تبلیغات نوین آمریکا و غرب در این باره شد.

-لطفا وضعیت مصر،عربستان و ترکیه را به عنوان متحدین منطقه ای آمریکا کمی شفاف تر تحلیل بفرمایید؟

 بر فرض مثال می توان به کشور مصر اشاره نمود که در سه دهه اخیر در منطقه  بیشترین همکاری را با سیاست های آمریکا داشته است اما شواهد نشان می دهد این کشور به لحظا توسعه یافتگی در حوزه های مختلف تقریبا یک قرن از دنیا عقب است .کشور عربستان نیز با اینک منابع و درامدهای سرشار نفتی دارد اما از ان جایی که بیشترین همکاری را با امریکا داشته هنوز نتوانسته به رشد علمی ،اقتصادی و استقلال سیاسی قابل توجهی با توجه به منابع و درآمدهایش داشته باشد . گرچه ترکیه  در دهه های اخیر به پیشرفت هایی نائل شده است ،اما هیچ یک از پیشرفت های این کشور را نمی توان  ناشی از همکاری با امریکا عنوان نمود و اگر بخواهیم پیشرفت های ایران و ترکیه را با هم مورد مقایسه قرار دهیم متوجه می شویم ایرانی که برخلاف خواست آمریکا در حرکت بوده به لحاظ  توسعه علمی ، اقتصادی و در عرصه استقال سیاسی به مراتب از ترکیه افتخارات و دستاوردهای بیشتری داشته است .

 ترکیه همچنان عضو ناتواست و ناگزیر است بیشترین نیروی انسانی را برای ناتو  فراهم کند و پایگاه های نظامی و هوایی خود را همچون پایگاه  اینجرلیک را در اختیار نیروهای امریکایی قرار دهد . فلذا مشاهده عدم توسعه یافتگی کشورهای بزرگ در منطقه که بارز ترین آنها مدل مصر، عربستان و ترکیه است نشاندهنده تبلیغات نوین غرب درباره مفید بودن ارتباط با امریکا است که بسیار پوچ و واهی بوده و فقط درصدد پاسخگویی به نیازهای آمریکا در منطقه است .از این رو به جرات می توان گفت مدل کشورهای تابع آمریکا در منطقه بیانگر این موضوع است که موضع رهبران انقلاب اسلامی و ملت ایران درباره عدم ارتباط با آمریکا و زیانبار بودن ارتباط با آمریکا منطق و استدلالی بسیار صحیح بوده و می باشد.

-به نظر می رسد برخی درصدد هستند که تسخیر لانه جاسوسی را اقدامی غیر دیپلماتیک و قانونی نشان دهند و همواره این حرکت انقلابی را عاملی بر عدم توسعه یافتگی و موفقیت ایران نشان دهند ممکن است کمی بیشتر درباره تفکر این افراد و دلائل مخالفت با حرکت انقلابی تسخیر لانه جاسوسی توضیح دهید ؟

-متاسفانه در سالهای اخیر رفتارها و مطالب بیان شده از سوی برخی چهره ها و شخصیت های سیاسی بعضا انقلابی سابق نشان می دهد که برخی درصدد ایجاد ترد ید درباره واقعه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران بوده و کوشش می کنند  تسخیر سفارت امریکا را اقدامی غیر مفید معرفی کنند.درباره افرادی که به انحاء مختلف درصدد تلقین این نظر به افکار عمومی به خصوص نسل جوان هستند باید گفت اینان به  به چند دسته تقسیم می شوند .

دسته اول افرادی هستند که از ابتدا غرب باور بوده اند . در واقع  با آغاز انقلاب این عده که بیشتر موج سوار هستند با امواج خروشان انقلاب همراه شده و درصدد تحمیل خواسته های خود در آن فضای خاص بودند اما بعد از به ثمر نشستن انقلاب همواره در تلاش بوده اند که به گونه ای رفتار کنند تا همواره با قدرتهای بزرگ همراه و همکاری داشته باشند.درباره این دسته می توان گفت متاسفانه همکاری با قدرتهای بزرگ  یکی از ارکان فکری انها بوده و همچنان به این عقیده پایبند هستند .

این افراد چهره واقعی خود را منافقانه پنهان کرده و با انقلاب همراه شدند اما در فرصت هایی که به دست می آوردندمکنونات قلبی پنهان خود را اشکار می کنند.این افراد عملا نشان دادند هرگز در تداوم انقلاب و دستاوردهای انقلابی به نفع انقلاب و ملت گام ارزشمندی برنداشته اند و مدل تفکری همچون شاه خائن به ملت داشتند تفکری که تنها یک مسیر را پیش پای آنها می گذارد ، مزدوری سرسپردگی و وابستگی به غرب.متاسفانه افرادی که در دسته اول قرار دارند همواره نشان دادند که با  رسانه های بیگانه همصدا و هم نوا بوده  و پیوسته به لحاظ معتقد به همکاری با قدرتهای غربی بوده اند.

 دسته دوم جزء کسانی هستند که نه علاقمند به انقلاب بلکه علاقمند به پست و ریاست و حب دنیا می باشند .این افراد معتقد هستند که برای ارتقائ درجات سیاسی و مدیریت های قابل توجه نیازمند حمایت آمریکا هستند و در صورت برقراری ارتباط با آمریکا ارتباط می توانند از طرق مختلفی چون  تبلیغات پنهانی و اهرمهای رسانه ای غرب مورد حمایت و پشتیبانی قرار بگیرند . انها احساس می کنند شرط موفقیتشان برای ماندن در صحنه قدرت در جمهوری اسلامی نشان دادن  چراغ سبز به آمریکایی هاست ،لذا این افراد در اظهارات خود همیشه جانب احتیاط را درباره آمریکا نگه می دارند مبادا حرفی بر خلاف خواست و میل باطنی آمریکا بزنند و خدای ناکرده موجب رنجش آمریکا شوند! آنها همواره به آمریکا این اطمینان را می دهند که درصورت رسیدن به قدرت ، راه آمریکا را برای ورود به ایران و بازارهای ایران هموار نمایند .

متاسفانه در طول انقلاب بارها در صحنه های انتخاباتی چنین اقداماتی به نمایش در آمده است . مثلا بخشی از موارد مطرح شده را ما در فتنه 88مشاهده نمودیم که این دسته از افراد چگونه همسو با تبلیغات غرب حرکت می کردند و سعی داشتند به انحاء مختلف و با آشوب ها و لشکر کشی های خیابانی نظر غرب را جلب کنند ، از آن سو غربی ها نیز در تبلیغات خود کاملا  به نفع آنها عمل می کردند چنانچه همه ملت ایران و دنیا مشاهده کردند  زمانی که آنها معترضان به انتخابات را در خیابانهای تهران به حرکت درآمده بود آمریکا این افراد را  پیاده نظام خود در تهران یاد کرد.!!!همچنین امریکا نشان دهد برای سرنگونی جمهوری اسلامی و وارد شدن به ایران حاضر است با خرج مبالغ هنگفت رسانه ها و  شبکه های اجتماعی را در اختیار فتنه گران قرار دهد .بنابراین این دسته برای رسیدن به قدرت ، مطامع دنیوی ، قدرت اقتصادی و سیاسی چشم به قدرت امریکا دوخته  و لذا آنها با محکوم کردن تسخیر لانه جاسوسی درصدد نشان دادن چراغ سبزمجددی به آمریکا برای رسیدن به اهداف بعدی خود  در کشور هستند.

دسته سوم فریب خوردگانی هستند که  از نظر فکری نتوانستند واقعیت را درک کنند و یا در محیط های تبلیغاتی سویی قرارگرفته اند که فرصت تحقیق و بررسی فجایای آمریکا در ایران و اهدافی که لانه جاسوسی در ایران داشت را بدانها داده نشده است .این افراد ممکن است تحت فشار دوستان قائل به چنین  تفکری شده باشند  که تسخیر لانه جاسوسی اشتباه بوده است .

جناب عالی به گروهی اشاره کردید که بر اثر ناآگاهی تصور می کنند تسخیر لانه جاسوسی اشتباه بود برای توجیه این عده چه باید کرد ؟

درباره این گروه می توان گفت که این افراد نه موج سوارند نه اهل فتنه و تقلب .بلکه انها در محیط شفاف و منزه ای قرار نگرفته اند که با اهداف انقلابی تسخیر لانه جاسوسی آشنا شوند لذا فراهم کردن بسترهای مناسب برای ایجاد شناخت کامل تر آنها از فضای آن زمان و پایان ناپذیری دشمنی و توطئه آمریکا با ملت ایران دربردارنده این امید است که می توان در تفکر آنها تغییراتی را به وجود آورد.آنها دسته ای هستند که از روی مقطعی تسخیر لانه جاسوسی را اقدامی زیان بخش می دانند اگر استدلاهای منطقی رابشنوند واگر به آنچه را که امام و مقام معظم رهبری  و همراهان انقلاب  در نظر داشتند آگاه شوند مسلما به راحتی می پذیرند که تسخیر لانه جاسوسی اقدامی مفید بوده است .زیرا شواهد نشان می دهد در آن مقطع از طریق سفارت آمریکا در تهران ،آمریکا درصدد ایجاد انحراف در انقلاب بود ،همانگونه که در طی ده های اخیر روند رو به گسترش و تثبیت انقلابها نشان داده که با شروع هر انقلابی رد پایی از آمریکا برای نابودی و منحرف کردن آن وجود داشته است .

لذا ورود به لانه جاسوسی روشن ساخت که سفارت آمریکا درصدد انجام چه اقداماتی بوده است . به نحوی که به محض ورود دانشجویان انقلابی به سفارت امریکا اعضای سفارت شروع به از بین بردن اسنادی کردند که در سفارتخانه بود اینجا این سئوال مطرح می شود که آن اسناد اگر به نفع ما و ملتهای جهان بود طبیعتا نباید  پاره یا  رشته رشته می شد پس از بین بردن اسناد بیانگر ان است که آنها مترصد فرصتی برای پیاده کرده اهداف خود و توطئه هایی علیه انقلاب بودند .

در تسخیر لانه جاسوسی  عکس هایی به دست دانشجویان افتاد که نشان می داد  اعضای لانه جاسوسی با روزنامه هایی که خبر از آغاز جنگ کردستان در ابتدای انقلاب می داد عکس یادگاری گرفته بودند بدین معنا که آنها موفقیت خود را در ایجاد  جنگ داخلی در ایران به وسیله عکس گرفتن جشن گرفته بودند. در واقع کتابهای رشته رشته ای که پار ه کرده بودند که تعداد آنها متجاوز از پنجاه کتاب بود هر یک سندی دال بر مفید بودن حرکت دوستان انقلاب بر تسخیر لانه جاسوسی بود . امام خمینی (ره) که همه بیانات گهر بار ایشان از روی حکمت بود نه تنها با تسخیر لانه جاسوسی مخالتی نکردند بلکه همسو با دانشجویان آن را تایید فرمودند و بعد ازایشان مقام معظم رهبری و بزرگان انقلاب نیز چنین موضعی را اتخاذ کرده و خوشبختانه توطئه های آمریکا وسیاست های ضد ایرانی واسلامی این کشور همواره تاییدی است بر سخنان حکیمانه بنیانگذار انقلاب و فرمانده کل قوا مقام معظم رهبری که تسخیر لانه جاسوسی حرکتی عظیم و در خور احترام است .

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.