گروه جامعه: کارخانه بزرگ و هشتاد ساله ارج تعطیل شد.(چند روز پیش شرح حال بنیانگذار کارخانه، تولیدات و خدمات آن مؤسسه را در مجلات پیش از شهریور ۱۳۲۰ می‌خواندم).

*خسرو معتضد

داروگر که سال‌ها پیش از شهریور ۱۳۲۰ در بحبوحه آغاز حیات صنعتی ایران تأسیس شده بود و  ادکلن های کربدوشین معطر و کرب ساتن معطر آن را در دوران تحصیل در دبیرستان (دهه ۱۳۳۰) به پنج تومان می‌خریدیم و عطرآگین می‌شدیم و شامپوی تخم مرغی آن سال ها در خانه هر ایرانی بود تعطیل شد. پسر مؤسس این کارخانه «فریدون» که واردات زیادی از آلمان داشت، در سال‌های اشغال ایران به شکل مرموزی به قتل رسید؛ زیرا می‌گفتند تجارت آلمان و ایران را گسترش داده است، مردم از کشته شدن او بر اثر تصادف ساختگی یک کامیون انگلیسی با موتورسیکلتش سخت اندوهگین شده بودند. داروگر ۵۰۰ قلم تولید داشت.

 کارخانه‌های قند ورامین و کامیاب تعطیل شدند. راه‌اندازی کارخانه‌های قند ایران در سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ آرزوی مردم برای رهایی از مصرف قند روسی و قند انگلیسی بود.

تولید کارخانه نئوپان خلخال متوقف شد، می‌گویند ۱۰۰۰ کارگر در آستانه بیکاری هستند. کارخانه بزرگ آزمایش و کارخانه روغن نباتی جهان تعطیل شد. ۲۰۰ کارگر آن اخراج شدند .بزرگترین کارخانه دوچرخه سازی ایران تعطیل شد. در شگفتم یک کارخانه روغن نباتی با میلیون‌ها مصرف کننده چگونه کارش به ضرر و زیان و تعطیل می‌انجامد. صدها کارخانه و هزاران کارگاه تولید یا تعطیل شده یا در شرف تعطیل هستند.

برای راه‌اندازی هر کدام از این کارخانه‌ها رنج‌ها برده شده و عمرها تلف گردیده، هر کارخانه که راه‌اندازی می‌شد از چند صد تا چند هزار شغل بوجود می‌آمد، ایجاد اشتغال جوانان را به آینده امیدوار می‌ساخت، مملکت برای پاسخگویی به نیازهای مصرفی مردم از ارسال ارز به خارج رهایی می‌یافت. در اطراف هر کارخانه مجتمع های مسکونی پدید می‌آمد. اقتصاد کشور شکوفا می‌شد. به خاطر دارم در سال ۱۳۵۵ در شهر ژنو در سوئیس تابلوی بزرگ بانک ملی شب‌ها چه تلألویی داشت و پول ایرانی را در هر بانک سوئیس با پوند انگلیس و فرانک فرانسه و پول سوئیس به آسانی مبادله می‌کردیم گویا این پیر دیر صنعت، این آقای وزیر صنعت و تجارت و حتی علیهذا باز هم قصد ادامه خدمت در دولت بعدی احتمالی آقای روحانی یا آقای جهانگیری را دارد؟ او چه به روز صنعت این مملکت آورده است؟ آخر این همه کارخانه‌های بزرگ چرا باید تعطیل شوند؟ شبی مرا با خانواده به باشگاه کارخانه رادیو- تلویزیون پارس الکتریک یا پارس توشیبا در جاده دماوند دعوت کردند. وقتی به آنجا رفتم دیدم از کارخانه بزرگ رادیو و تلویزیون سازی فقط باشگاه کارمندان و کارگران آن کار می‌کند که شب ها برای عروسی اجاره می‌دهند، سری به چند سالن بزرگ کارخانه زدم. باور کنید به اندازه هزار محل نشستن کارگران مرد و زن را دیدم که پشت دستگاه‌های تار عنکبوت گرفته نشسته اند و این خود حکایت از کار و تلاش هزار کارگر اخراج شده داشت که قربانی طرح‌های غلط و مدیریت‌های بچگانه و شتابزده مصادره شرکت‌های خصوصی شده‌اند.

کارخانه‌هایی که از سوی بخش خصوصی خریداری می‌شود بیشتر برای زمین و فضای آنست. قیمت زمین میلیاردی بالا رفته و خریداران به جای اداره فعالیت کارخانه‌ها، با اخراج و بازخرید کارگران، زمین را برای برج سازی اختصاص می‌دهند. قیمت زمین در ایران همتراز طلای ناب است.در ابتدای انقلاب جوجه کمونیست‌هایی که با افکار افراطی در هر جا ریشه دوانده بودند فکر مصادره کارخانه‌های بخش خصوصی را به دولت سرگشته بازرگان القاء کردند. ۵۳ ابر شرکت بزرگ ایرانی به بهانه‌های عجیبی از قبیل اینکه طاغوتی هستند یا مدیران آنان در مراسم سلام دربار ناچار به حضور بوده یا دولت وقت به آن ها نشان دارد مصادره شدند.

آنان شامل بندهای الف و ب و ج شدند. یکی از این بندها کارخانه‌ها را مصادره می‌کرد، دیگری شرایط دیگری داشت و سومی از خطر مصادره کردن می‌گذشت. ۵۳ ابرشرکت ایرانی مصادره و نابود شدند گاهی بدهی بانک سبب مصادره می‌شد. مثلاً کفش ملی و حدود هشتصد کارخانه تولیدی دیگر تحت مدیریت عده‌ای از افراد بی‌تجربه قرار گرفتند .نتیجه این مسئله نابودی کامل صنعت ایران بود که موجد و موسس آن امیرکبیر میرزا تقی خان فراهانی بود که با اصرار و خواهش از ناپلئون سوم امپراتور فرانسه منشی کارخانه کوچک فرانسوی از دولت فرانسه خریداری کرده بود، به یک فرمان یا تصویب نامه دولت موقت رقم مرگ به صنایع ایران کشیده شد. ۱۵۰ سال صنعت ایران راه مرگ پیمود و می‌بینید که امروزه برنده نام های پرآوازه‌ای چون ارج، داروگر، قند ورامین تعطیل می‌شوند و دلالان واردکننده از چین و ماچین و ترکیه و دیگر ممالک کره ارض الحمدالله روزگار خوشی دارند. بیشتر تولیدکنندگان خرده پا تعطیل کرده و پشت غربیلک اتومبیل آژانس نشسته‌اند.

امیدوارم آقای روحانی یا آقای جهانگیری اگر رأی  آوردند و رئیس جمهور شدند در این کابینه نازنین پر از رجال سالخورده و میلیاردر تجدیدنظری کنند و عده‌ای که پیر دیر صنعت ایران لقب گرفته‌اند را کنار بگذارند و وزیر راه را هم برای خدمت به بخش خصوصی به شرکت هایشان عودت دهند. آقای دکتر احمد توکلی در یک سخنرانی گفته نعمت‌زاده [این پدر صنعت ایران] از سیاست درهای گردان ازدواج می‌کند، ۸ سال در نفت و ۸ سال در پتروشیمی بود و سپس با اطلاعات کافی به بخش خصوصی رفت و ظرف سه سال ۱۰۰۰ میلیارد تومان ثروت اندوخت.

کارخانه‌هایی که از سوی بخش خصوصی خریداری می‌شود بیشتر برای زمین و فضای آنست. قیمت زمین میلیاردی بالا رفته و خریداران به جای اداره فعالیت کارخانه‌ها، با اخراج و بازخرید کارگران، زمین را برای برج سازی اختصاص می‌دهند. قیمت زمین در ایران همتراز طلای ناب است.

دل کسی برای تولید کالا نمی‌سوزد. دولت های متحابه چین و هندوستان و ترکیه و پاکستان از شیرمرغ تا جان آدمیزاد (ببخشید جان آدمیزاد هم دیگر بی‌ارزش شده) در طبق اخلاص! گذارده و برای ما می‌فرستند. از سنگ قبر تا قبله نما از چین وارد می‌شود. شنیدم اخیراً مربا و ژله هم که برای ما می‌فرستند. رب گوجه هم که از چین می‌آید. در اقتصاد بازاری و حجره‌ای تولید و اشتغال و بیمه و حقوق کارگری حرف مفت است. حزب توده و کمونیسم در شوروی هم که به مقبره فرو افتاده است و کسی ترسی ندارد که کارگران اعتراضی بلند اینکه اتومبیل سازی را هنوز زنده نگه داشته‌اند محض اینست که مشتی آهن قراضه معیوب را سر هم کرده تابوت رونده‌ای دست مردم می‌دهند و بهای خون پدرشان را از مردم می‌گیرند.

به هر حال تا امثال پیر دیر صنعت ایران بازنشسته نشده‌اند حال و روز مملکت است که می‌بینید. تعداد خیاطان روز به روز کمتر می‌شود زیرا کت و شلوار را هم از خارجه وارد کرده و خیاط و کفاش و پیراهن دوز ایرانی باید بروند غاز بچرانند. امیدوارم نصایح و رهنمودهای اخیر رهبر انقلاب درخصوص رسیدگی به وضعیت کارگران در این دولت یا دولت بعدی تأثیر گذارد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.