کمرنگ شدن روابط درون خانواده‌ها از مسائل مهمی است که بارها کارشناسان درباره آن ابراز نگرانی کرده‌اند. کمرنگ شدن این روابط بنیان نهاد خانواده را به عنوان مهم‌ترین نهاد اجتماعی مورد تهدید قرار می‌دهد.

بحران سکوت در خانواده‌ها

اعظم طیرانی/

کمرنگ شدن روابط درون خانواده‌ها از مسائل مهمی است که بارها کارشناسان درباره آن ابراز نگرانی کرده‌اند. کمرنگ شدن این روابط بنیان نهاد خانواده را به عنوان مهم‌ترین نهاد اجتماعی مورد تهدید قرار می‌دهد. نهادی که بخش عمده‌ای از شخصیت افراد در آن شکل می‌گیرد و مهم‌ترین نقش را در جامعه‌پذیری آن‌ها ایفا می‌کند.

مهم‌ترین مهارت در تحکیم بنیان

بر اساس مطالعات انجام شده برای داشتن خانواده‌ای سالم، در طول شبانه‌روز باید یک هزار و 500 کلمه بین اعضای خانواده مبادله شود در حالی که اکنون به 500 کلمه کاهش یافته و این رقم در استان‌های کشور متفاوت است.

معصومه ابتکار، معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده به تازگی گفته است: زمان گفت‌وگوی خانواده‌های ایرانی در یک دهه از دو ساعت به 20 دقیقه در شبانه‌روز رسیده است. این در حالی است که سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران معتقد است: استفاده بیش از حد از شبکه‌های اجتماعی در محیط خانواده با کاهش سطح ارتباطات عاطفی، میزان گفت‌وگو در خانواده را حتی از ۱۵ دقیقه در روز هم کمتر کرده است.

مجید ابهری، استاد دانشگاه و آسیب‌شناس علوم رفتاری نیز با بیان اینکه میانگین گفت‌وگوی خانواده‌ها در حال حاضر به ۱۵ دقیقه در روز رسیده، گفته‌های موسوی چلک را تأیید می‌کند و می‌گوید: امروز شاهدیم ۶۵ درصد خانواده‌ها با هم کنار سفره نمی‌نشینند و این وضعیت آینده خانواده‌ها را به سردی و جدایی می‌کشاند.

به اعتقاد جامعه‌شناسان گفت‌وگو مهم‌ترین مهارت در تحکیم بنیان و ایجاد فضای گرم در خانواده‌هاست و فرصتی است تا افراد علایق، صمیمیت و کدورت‌های خود را ابراز و فاصله بین یکدیگر را کاهش دهند. در چنین خانواده‌هایی اعضا کمترین تنش را در فضای خانه با هم داشته و در نهایت فرزندان موفقی تربیت می‌کنند. فرزندان در خانواده چگونگی تعامل و انواع مهارت‌ها به ویژه ارتباط کلامی و گفت‌وگوی صحیح را می‌آموزند. اما چرا طول زمان این تعامل هر روز کمتر از روز قبل می‌شود؟

علیرضا شریفی یزدی، استاد دانشگاه و عضو پژوهشکده خانواده می‌گوید: کاهش میزان گفت‌وگو درون خانواده‌ها عوامل متعددی دارد. نخستین عامل کمبود زمان و وقت ارتباط است. یعنی شرایط زندگی ماشینی امروز به ویژه در کلانشهرها فضایی را ایجاد کرده که متأسفانه زمان دیدار ما نسبت به گذشته به شدت کاهش یافته است. وقتی زمان ارتباط فیزیکی کاهش می‌یابد میزان گفت‌وگو نیز کاهش خواهد یافت. مطالعات نشان می‌دهد دلیل دیگر کاهش گفت‌وگو در خانواده‌ها، نداشتن مهارت ارتباط کلامی مؤثر است. متأسفانه بسیاری از افراد جامعه ما مهارت ارتباطی کلامی مؤثر و به ویژه مهارت شنیدن فعال را به خوبی نمی‌دانند. یکی از دلایل دیگر این معضل در خانواده‌ها طلاق عاطفی پدر و مادر است.

وی تأکید می‌کند: گفت‌وگو صرفاً به معنای حرف زدن نیست بلکه منظور از مهارت کلامی مؤثر در خانواده، مهارت مسئله‌یابی و حل مسئله است. بنابراین به همین دلیل است که گفت‌وگوی زوجین پس از گذشت مدتی از ازدواج به تنش تبدیل می‌شود.

خانواده‌های ایرانی روز به روز متوقع‌تر از گذشته می‌شوند

نقش عوامل اقتصادی

کارشناسان از موزائیکی شدن روابط درون خانواده‌ها می‌گویند. به این معنا که افراد خانواده مانند موزائیک کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند، اما هیچ ‌کدام یکدیگر را حس نمی‌کنند و چه بسا در مواردی شبکه‌های اجتماعی موجب شده افراد خانواده موضوعات بیشتری برای گفت‌وگو با هم پیدا کنند. به ویژه افرادی که پیش از پیدایش این شبکه‌ها واقعاً حرفی برای گفتن به یکدیگر نداشتند، با عضویت در این شبکه‌ها و ایجاد کانال‌های خانوادگی موضوعات جدید، افکار جدید، بحث‌های جالب، نکته‌های طنز و جوک‌هایی را پیدا می‌کنند که بتوانند با هم به اشتراک بگذارند.

دکتر امیرمحمود حریرچی، استاد دانشگاه و پژوهشگر اجتماعی نیز در این خصوص می‌گوید: متأسفانه امروزه نیازهای خانواده‌های ایرانی افزایش یافته و بخش عمده مشکلات خانواده‌ها به دلیل پرتوقعی در حوزه مسائل اقتصادی است. خانواده‌های ایرانی روز به روز متوقع‌تر از گذشته می‌شوند و همین مسئله موجب ایجاد تنش بین آن‌ها و در نتیجه دور شدنشان از یکدیگر می‌شود به همین دلیل آن قدر درگیر کار و مسائل اقتصادی هستند که کمتر به مسائل عاطفی توجه می‌کنند.

وی با اشاره به افزایش چشم و همچشمی‌ها و تأثیر آن در زیاده‌خواهی افراد خانواده می‌گوید: همین خواسته‌های غیرمنطقی موجب می‌شود گفت‌وگوهای اعضای خانواده رنگ مشاجره بگیرد که منجر به فاصله گرفتن آن‌ها از یکدیگر می‌شود و ترجیح می‌دهند به جای صحبت کردن با یکدیگر سکوت اختیار کنند و خود را با وب‌گردی و یا چت در فضای مجازی سرگرم کنند.

به گفته دکتر حریرچی اکنون جای خانواده و حتی دوستان را فضای مجازی و گوشی‌های هوشمند گرفته‌اند و حتی همان اندک ارتباطی که بین اعضای خانواده وجود دارد در قالب پیامک رد و بدل می‌شود؛ چرا که اکنون ساختار خانواده ایرانی به سمتی در حال شکل‌گیری است که هر روز توقع فرزندان از والدین افزایش می‌یابد و در واقع به جای اینکه والدین برای فرزندان تصمیم بگیرند فرزندان برای والدین تصمیم می‌گیرند و آن‌ها را مسبب بروز مشکلات اقتصادی خانواده می‌دانند تا جایی که به دلیل نداشتن سواد عاطفی به خود اجازه می‌دهند به پدر خود به دلیل نداشتن درآمد کافی برای تأمین نیازهای آن‌ها بی‌احترامی کنند به همین دلیل والدین به ویژه پدر خانواده ترجیح می‌دهد در جمع خانواده سکوت کند.

کاهش سن شکاف نسل‌ها

این پژوهشگر اجتماعی ادامه می‌دهد: در گذشته تفاوت سطح فکر و یا به اصطلاح شکاف نسلی حداقل 15 سال بود اما اکنون این فاصله به هشت سال رسیده و افراد با هشت سال تفاوت سنی هم نمی‌توانند یکدیگر را درک کنند به همین دلیل اغلب خود را با گوشی همراه سرگرم می‌کنند و دائم حسرت «زندگی‌های ساختگی» یکدیگر را می‌خورند. می‌گویم «ساختگی» چون طبق پژوهش‌های انجام شده در این حوزه بخش عمده پست‌هایی که در فضای مجازی توسط افراد مختلف به اشتراک گذاشته می‌شود به نوعی اغراق‌آمیز و بزرگ‌نمایی است که با واقعیت زندگی افراد متفاوت است.

 دکتر حریرچی با اشاره به اینکه هم اکنون بخش عمده خشونت‌های خانوادگی کلامی است، می‌افزاید: پایین بودن سطح سواد عاطفی و یا حتی نبود سواد عاطفی در خانواده‌ها موجب می‌شود اعضای خانواده با کلام و خواسته‌های غیرمنطقی خود یکدیگر را آزار دهند و هنگامی که این آزار و اذیت‌ها به شکل‌های مختلف موجب تحقیر اعضای خانواده می‌شود ترجیح می‌دهند مدت زمانی را که با هم سپری می‌کنند کاهش دهند و در صورتی هم که کنار یکدیگر هستند سکوت اختیار کنند.

ضرورت حمایت‌های دولتی از خانواده

به اعتقاد این استاد دانشگاه برای گذر از بحران سکوت در خانواده‌های ایرانی ضرورت دارد خانواده‌ها از سوی دولت مورد حمایت اقتصادی قرار گیرند تا بتوانند حداقل‌هایی را برای تشکیل خانواده فرزندانشان تأمین کنند؛ چرا که بخشی از نارضایتی‌های اعضای خانواده که منجر به درگیری‌های لفظی می‌شود بیکاری جوانان و مشکلات مربوط به ازدواج آن‌هاست. بنابراین توجه به خانواده اصلی‌ترین وظیفه دولت در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.

دکتر حریرچی ادامه می‌دهد: جامعه ما برای خارج کردن خانواده‌ها از بحران سکوت نیازمند آموزش در حوزه‌های تربیتی است. برای مثال در گذشته در مدارس به دانش‌آموزان آموزش می‌دادند که همیشه یک قدم از والدینتان عقب‌تر راه بروید اما امروزه مدارس و حتی دانشگاه‌ها فقط به آموزش مفاهیم کتاب‌های درسی اکتفا می‌کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.