نادر صادقیان گفت: افسردگی معلول سیاست گذاریهای ماست؛ علت نیست.

قدرت‌های سیاسی با جناح بندی مانع مشارکت جوانان در تصمیم گیری‌ها می‌شوند

دکتر نادر صادقیان جامعه شناس در گفت و گو با قدس آنلاین درخصوص وظایف رسانه‌ها در پیگیری موضوع افسردگی جوانان از دولتمردان به عنوان یک مطالبه عمومی گفت: موضوع افسردگی که شدت افزایش آن در جامعه بخصوص بین جوانان از سوی وزیر بهداشت عنوان شده مساله مهمی است که رسانه‌ها باید به دنبال چرایی آن باشند. قطعاً نباید به این موضوع بسنده کرد که افسردگی یا تبعات آن چیست چرا که مصادیق، پیامدها و آسیب‌های مخرب آن روشن است؛ آسیب هایی که منجر به تخریب همه استعدادها، امید،انگیزه، توسعه، کارآمدی و...در کشور می‌شود لذا دولتمردان باید پاسخگوی چرایی افزایش میزان افسردگی در جامعه باشند و روند توسعه سالانه آن را با تشریح دلایل به رسانه‌ها اعلام کنند و اینکه چه گروه‌های سنی درگیر افسردگی شده‌اند.

وی دراین باره بیان داشت: از اینجا به بعد پاسخ مشخص است البته اگر دولتمردان تمایلی به پاسخگویی داشته باشند! پر واضح است که مقوله‌های مهم قدرت اقتصادی، سیاسی و اداری بر کاهش یا افزایش افسردگی جامعه تأثیر گذار است. نقد و تحلیل ساختارهای موحود حاکم بر فرآیندهای سیاسی و اقتصادی نشان می‌دهد که مسائل سیاسی و اقتصادی به شدت به هم گره خورده است. عدم مدیریت صحیح منابع اقتصادی، سیاست گذاریهای غلطی که موجب شده کوهی از  ثروت در دست اقلیت اشرافی بسیار برخوردار از قدرت باشد و به تبع آن ناکارآمدی مفرط در سطوح مختلف دستگاه‌های مسؤول به ویژه دولتی در برنامه ریزی بهینه و استفاده درست از منابع به وجود آید نداشتن برنامه دقیق کوتاه، میان و بلند مدت و ضعف ساختارهای برنامه ریزی، سیاست گذاری مدیریتی و ضعف اجرایی دستگاه‌ها و نهادهای مختلف، ضعف قواعد تخصصی، منفعل بودن و منتظر ماندن اینکه چرا آنقدر صبر کرده‌ایم که افسردگی از بحران تبدیل به فاجعه شود؛ همه و همه موضوعاتی است که در گسترش افسردگی اجتماعی بسیار مهم است.

صادقیان خاطر نشان شد: بهتر است رسانه‌ها از مسؤولین بپرسند که آیا در دهه های گذشته در خواب خرگوشی بوده‌اند؟ آیا متوجه این موضوع نبودند که عدم توزیع فرصت‌ها و منابع به صورت عادلانه منجر به توسعه افسردگی در کشور بخصوص در میان نسل جوان می شود؟

استاد جامعه شناسی گفت:  افسردگی معلول سیاست گذاریهای ماست؛ علت نیست؛ عوامل قدرت سیاسی و اقتصادی و در مجموع محیط جامعه باید بررسی شود. سیستمی که بیشترین اخبار آن مربوط به فساد، رانت و زد و بندهای اقتصادی و روابط رفاقت سالاری و سرمایه داری خاندانی مساعدتی است یکی از برون داده‌هایش افسردگی است. افسردگی تنها بخشی از آسیب‌های این به هم ریختگی مدیریتی است؛ فساد، فحشا، تکدی گری، بیکاری و اعتیاد نیز در کنار افسردگی بر جامعه تحمیل می‌شود. شاید افسردگی به نسبت فحشا، دزدی، اعتیاد و بیکاری آسیب‌های کمتری به جامعه وارد کند و تأثیرات مخربش کمتر از بیکاری و فقر باشد لذا بررسی سیاستهای کلانی که نهایتا قوای مختلف سه گانه در ایجاد وضعیت کنونی در آن نقش داشته اند موضوعی است که رسانه‌ها باید بر آن تمرکز کنند تا با آگاهی بخشی مانع تداوم بیشتر افسردگی به اقشار مختلف جامعه شوند.

وی خاطر نشان کرد: رسانه‌ها باید خواستار پاسخگویی مسوولین باشند چرا که تبعات مسائل اقتصادی و بیکاری چون افسردگی منجر به از هم پاشیدن کانون خانواده و درگیری‌های بیشتر در سطح جامعه می شود. مسوولین با نوع پاسخگویی خود میزان آگاهی، سواد و صداقت خود را به نمایش می‌گذارند؛ در غیر این صورت میزان بی‌توجهی و غریبگی خود با مردم را به نمایش می‌گذارند.

 استاد جامعه شناسی اظهار داشت:  تا زمانی که قدرت سیاسی و تصمیم گذاری در نهادهای مختلف متمرکز از آن اقلیت‌هایی است که با جناح بندی جوانان را به مشارکت نمی‌گیرند و تشکل‌هایی برای  پیگیری حقوق جوانان و سازمان‌های اجتماعی واقتصادی حامی جوانان ایجاد نمی‌کنند و منابع بانکی به سمت فعالیتهایی غیر از تولید و اشتغالزایی سوق داده می‌شود و در اختیار گروه‌های ذی نفوذ به بهانه خصوصی سازی های غیر واقعی قرار می‌گیرد امید به کاهش افسردگی در بین جوانان امیدی غیر عقلانی است.

وی خاطر نشان کرد: بی شک بدون ارائه راهکارهای قاطع در حل گرفتاری جوانان عبور از افسردگی محال است. نمی توان بیکار بود یا از حداقل‌های رفاه برخوردار نبود و  جوان را بدون تفریح، امید به آینده و تشکیل خانواده در جامعه رها کرد و نگران افسردگی آنها نبود! تا زمانی که خریدن خانه برای جوان آرزوی محال است، تا زمانی که ارزش پول ملی کاهش می یابد و جوانان از وضعیت اقتصادی شاکی هستند؛ افسردگی حل نمی‌شود چرا که تبعیض و بی عدالتی در توزیع ثروت منجر به اعتراض جوانان و افسردگی آنها می شود.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.