آنان که از نزدیک «بهشتی» را دیده بودند و با او معاشرت داشته‌اند از اخلاق پیامبرگونه و رفتار و کردار توأم با آزاداندیشی او گفته‌اند.

 اخلاق «بهشتی»

منش و روشی که سبب جذب جوانان بسیاری به محافل دینی در دوران پهلوی شد. روایت روایتگران از این محافل تربیتی چراغ راهی برای فعالان فرهنگی است؛ استاد ابوالفضل بهرامپور، از چگونگی آشنایی‌اش با شهید دکتر بهشتی و ارتباط دوستانه شهید با مردم روایت می‌کند. این مترجم و مفسر قرآن کریم درباره آشنایی‌اش با دکتر بهشتی می‌گوید: آنچه موجب شد من ایشان را بشناسم، طرحی بود که برای فهم همگانی قرآن نوشته بودم. برای معرفی طرح از زنجان به تهران آمدم و نزد شهید باهنر رفتم، ایشان هم شهید بهشتی را برای اجرایی کردن طرح معرفی کرد. آن زمان دکتر در بولوار کشاورز کنونی محفل قرآنی داشت.

در نخستین برخورد شهید بهشتی را چگونه دیدید؟

آیت‌الله بهشتی قدی رعنا و اخلاقی پیامبرگونه داشت. وقتی نزد ایشان رفتم از جایش بلند شد و از من استقبال کرد گویی مرا سال‌هاست می‌شناسد. از من خواست که نتیجه تجربی طرح را ارائه دهم و فردی را که ۶ کلاس سواد داشت به من سپرد تا به او تفسیرقرآن آموزش دهم. سه ماه بعد آن شخص را نزد شهید بهشتی بردم، وقتی ایشان نتیجه آموزش را مشاهده کرد طرح مرا پذیرفت. یک نکته‌ای که شهید بهشتی از آن فرد پرسید درباره آیه «یَسُومُونَکُمْ سُوَءَ الْعَذَابِ» بود. ایشان درباره مفهوم کلمه «سام» پرسیدند که به معنای شکنجه است. او به شهید بهشتی گفت سام علاوه بر شکنجه معنای مرگ هم دارد. اگر به کسی بگوییم «سام‌علیکم» یعنی مرگ بر تو پس باید بگوییم سلام‌علیکم. شهید بهشتی از این حرف خیلی خوششان آمد و خندید.

پس از این ماجرا جمعه شب‌ها در هیئت آقای بهشتی حضور یافتم و طرح را برای مردم گفتم. عده‌ای نام‌نویسی کردند تا به مردم ترجمه قرآن آموزش بدهم. این جلسات تا آزاد شدن آیت‌الله طالقانی از زندان و شرکت ایشان در جلسات هیئت ادامه داشت. پس از این بود که ساواک نسبت به محفل بهشتی واکنش نشان داد و کلاس‌های ما تعطیل شد.

چه ویژگی‌های اخلاقی در شهید بهشتی موجب شده بود تا در آن شرایط افراد را جذب محفل دینی کند؟

من در «بهشتی» چهار اخلاق بهشتی دیدم؛ تواضع، عدالت، مهربانی و دقت در تربیت. تواضع را در اولین برخوردم با شهید شاهد بودم و هرگز از خاطرم پاک نمی‌شود؛ شبی در یکی از محفل‌های قرآنی پدر همسرم را همراه خودم به هیئت بردم. دکتر بهشتی برخاست و برای ایشان چای آورد. من خواستم خودم پذیرایی کنم به من گفت مگر آقای امینی میهمان شماست؟ من خودم از میهمانم پذیرایی می‌کنم.

رفتار و سلوک بهشتی جلوه‌گرعدالت و مساوات بود. دکتر برایم تعریف می‌کرد که زمانی ایشان، شهیدان مطهری، باهنر و دکتر مقصودی برای تدریس به معلمان به تبریز می‌روند، مبلغ حق‌الزحمه شهید بهشتی ساعتی ۱۰۰ تومان، استاد مطهری ۶۰ و شهید باهنر ۲۵ تومان بوده است. بهشتی خطاب به دوستانش می‌گوید ما در ارائه علم یکسان بودیم. پس این تفاوت حق‌الزحمه عادلانه نیست. با پیشنهاد من کل دریافتی را جمع کردیم و سپس به طور مساوی تقسیم شد.

مهربانی با مردم به خصوص نسل جوان از ویژگی‌های شهید بود. محفل قرآنی دکتر، محل تعامل او با مردم و ایجاد دوستی بین دین و جوانان بود.

همکاری شما با شهید بهشتی فقط به آموزش قرآن در هیئت ایشان ختم شد؟

یکی از کارهایی که شهید بهشتی به من توصیه کرد تدریس در مدرسه آلمانی‌ها بود. ماجرا از این قرار بود که آقای کیانوری، رهبر توده‌ای‌های ایران منزل آیت‌الله بهشتی آمده بود و با ایشان صحبت می‌کرد. من برای اولین بار مانیفست توده‌ای‌ها را در منزل شهید بهشتی دیدم.

پس از آن جلسه آیت‌الله بهشتی به من گفت به مدرسه آلمانی‌ها برو و به تدریس بپرداز. آن مدرسه که در حوالی حسینیه ارشاد قرار داشت، برای دورگه‌های ایرانی-آلمانی بود. در آن مدرسه کاتولیک، پروتستان، مسلمان و کمونیست‌ها درس می‌خواندند. شیوه برگزاری کلاس‌ها طوری بود که دانش‌آموزان در انتخاب کلاس‌ها آزاد بودند. شهید با هدف تربیت مسلمان واقعی مرا به آن مدرسه فرستاد. این توصیه، دقت نظر دکتر در حوزه آموزش و تربیت را نشان می‌دهد.

نگاه شهید بهشتی به تعامل با مردم در حوزه‌های تربیتی و فرهنگی چگونه بود؟

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های شهید در خصوص مسائل تربیتی و فرهنگی، آزادگی بود. روزی از شهید پرسیدم چرا نماز جمعه برگزار نمی‌کنید. گفت: نماز جمعه در صورتی برگزار می‌شود که حرف و سخن حکومت پهلوی را بگویم و این تحریف دین است و برای رسیدن به هدف باید افکار را تغییر دهیم. این عقیده را در مورد تشکیل دانشگاه نیز داشت و به کانون توحید و آموزش عقاید به مردم اکتفا کرد، اما آموزش بدون وابستگی. بهشتی خود را در برابر نگاه خدا می‌دید.

برای بهره‌مندی از دیدگاه‌های ایشان در توسعه فرهنگی و رشد تربیتی چه باید کرد؟

باید همان روش بهشتی را پیاده کرد. شهید برای تدوین متون درسی و آموزشی ما را مأمور کرد به دبیرستان‌های دخترانه و پسرانه برویم و پرسش‌ها و نیازهای آن‌ها را در عقاید و زندگی بپرسیم. نیازسنجی و مخاطب‌شناسی از مهم‌ترین روش‌های آموزشی، تربیتی و فرهنگی شهید بهشتی بود. همین ویژگی‌های بهشتی اخلاق بهشتی بود که از او یک امت ساخت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.