یکی از سناریوهای دشمنان در تنزل جایگاه قرآن طرح مباحثی حدوث و قِدم و مخلوق بودن قرآن بود.

نحوه مواجهه امام جواد (ع) با فتنه‌ای که عقاید شیعیان را به مخاطره انداخت
  • به گزارش قدس آنلاین، یکی از سناریوهای دشمنان اسلام از همان آغازین دوران عصر نزول قرآن، تنزل جایگاه این کتاب آسمانی با روش‌های متعددی مثل تلاش در تحریف قرآن مثل تحریف به فزونی، یعنی افزودن کلمه یا جمله‌ای به سخن و متن اصلی و یا تحریف به کاهش به معنای حذف بخشی از حروف، واژه‌ها یا جملات متن و همچنین تحریف در لحن و گویش که همان تغییر در حرکات و نحوه ادای واژگان است، به گونه‌ای که معنای اصلی کلمه فهمیده نشود. متأسفانه سردمداران این جریانات، از نزدیک‌ترین صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند که پس از رحلت آن حضرت،‌ علاوه بر تحریف جایگاه خلافت و ولایت، روی به تحریف قرآن نیز آوردند تا جایی که عبارات و سوره‌هایی را به قرآن اضافه کردند،‌ اما با هوشیاری سایر صحابه دست این فتنه‌ها جمع شد. 

در سده‌های بعدی، طرح مباحثی مثل قدیم یا حادث بودن و نیز مخلوق بودن قرآن از مهم‌ترین مواردی بود که درباره قرآن شکل گرفت. حدوث زمانی به‌ معنای این است که پیدایش جهان، توسط خداوند از یک زمانی آغاز شده و قبل از آن زمان، عالمی در کار نبوده است. قِدَم زمانی نیز به این معناست که جهان از ازل، وجود داشته است و هیچ زمانی نبوده که جهان در آن زمان وجود نداشته باشد؛ زمانی که این مفهوم را به قرآن نسبت دادند، یعنی قرآن یا حادث است و پیدایش آن از یک زمانی آغاز شده و قبل از آن، وجود نداشت و یا قدیم است، یعنی قرآن از ازل بوده است. 

حجت‌الاسلام مطهری رئیس پژوهشکده تاریخ و سیره اهل‌بیت (ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفت‌وگو با تسنیم با اشاره به ماجرای خلق قرآن گفت: داستان خلق قرآن دو سال آخر زندگانی امام جواد علیه‌السلام یعنی در سال 218 ه.ق شکل گرفت؛ به این معنا که آیا قرآن که کلام الهی است، خلق شده یا نه. گروه معتزله طرفدار مخلوق و حادث بودن قرآن و نیز گروه اشاعره از قدیم و خالق بودن قرآن جانبداری می‌کردند. در اصطلاح، «قِدم زمانی، عبارت از بودن شیء است به‌نحوی که اولی برای زمان وجود آن نباشد.» (قرآن ازلی است) در مقابل آن حادث است که به این معنا که حدوث زمانی عبارت از «حصول شیء است بعد از آنکه نبوده است.» (یعنی قرآن از ابتدا خلق نداشت) معتزله قائل به مخلوقیت قرآن شدند.

وی افزود: از آنجا که مأمون از هواداران مکتب اعتزال بود، از این جریان در راستای اهداف خود بهره گرفت و آن را با حاکمیت پیوند زد. او تلاش کرد اندیشه‌های باطل خود را از بستر حکومت جریان دهد که یکی از آنها مخلوقیت قرآن است. او به این بهانه دادگاه تفتیش عقاید تشکیل داد و کسانی که بر این امر باور نداشتند، مورد شکنجه قرار داد. جریان حدیث، مخالف این جریان بود و معتقد به قدیم‌ بودن قرآن بود.

این کارشناس تاریخ گفت: ائمه به‌صورت کلی شیعیان را از ورود به این مباحث برحذر می‌داشتند و تأکیدشان بر این بود که قرآن، کلام خداست، چرا که سؤال‌کننده و پاسخ‌دهنده هر دو به گمراهی می‌افتند. امام جواد علیه‌السلام در چنین فضایی با وجود مواجهه سایر نحله‌های دوران،‌ با اهتمام به علم لدنّی خویش و نیز بر اساس قرآن و سیره نبوی به مسائل پاسخ می‌گفتند و می‌فرمودند "قرآن کلام خداست، نه می‌توانیم بگوییم مخلوق است و نه می‌توانیم بگوییم خالق است."

در نهایت اینکه اینگونه تلاش‌های حدیثی امام جواد علیه‌السلام و موضع‌گیری‌های آن حضرت به انضمامِ بها دادن به اصل محتوای این کتاب آسمانی، سبب مصونیت شیعیان از فتنه‌های کور دشمن بود، همچنان که فرزند بزرگوار ایشان یعنی امام هادی علیه‌السلام در پاسخ به یکی از شیعیان بغداد درباره خلق قرآن، چنین نوشتند «بسم الله الرحمن الرحیم؛ خداوند ما و تو را از دچار شدن به این فتنه حفظ کند که در این صورت بزرگ‌ترین نعمت را بر ما ارزانی داشته است؛ وگرنه هلاکت و گمراهی است. به نظر ما بحث و جدال درباره قرآن (که مخلوق است یا قدیم؟) بدعتی است که سؤال کننده و جواب دهنده در آن شریک‌اند، زیرا پرسش‌کننده دنبال چیزی است که سزاوار او نیست و پاسخ‌دهنده نیز برای موضوعی بی‌جهت خود را به زحمت و مشقت می‌افکند که در توان او نیست. خالق، جز خدا نیست و به‌جز او همه مخلوق‌اند، قرآن نیز کلام خداست، از پیش خود اسمی برای آن قرار مده که از گمراهان خواهی شد

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.